• Home
  • >
  • مقالات مجله – مارچ ۲۰۲۴
  • >
  • برگهایی از تاریخ – به مناسبت ۱۰۰ سالگی کودتای رضاشاه؛ از رضا خان به رضا شاه – از احمدشاه به احمد خان – قسمت سی و پنجم

برگهایی از تاریخ – به مناسبت ۱۰۰ سالگی کودتای رضاشاه؛ از رضا خان به رضا شاه – از احمدشاه به احمد خان – قسمت سی و پنجم

گردآورنده: شهرداد خبیر

برگرفته ازکتاب “از کودتا تا سقوط”

تاج شاهی

از همین رو نیرالملک، رئیس دادگاه و رئیس دیوان تمیز، مجبور به استعفا گردید. در نهایت مستوفی وساطت کرد و از رضاشاه به هنگام عزاداری روز عاشورا در تکیه دولت، تقاضای تخفیف مجازات فیروز را کرد. شاه هم موافقت نمود و قرار شد نصرت الدوله از زندان خارج شود و دوران محکومیت را در منزل سپری کند. براین اساس، نصرت الدوله از زندان رها، و به ملکش در وردآباد تبعید شد.

تبعید اما پایان کار او نبود. او شش سال بعد، در ۲۴مهرماه ۱۳۱۵ بار دیگر بازداشت شد. دلیل بازداشت هم ارتباط وی با کاردار سفارت فرانسه، کلارک بود. فیروز خانه اش را به کلارک اجاره داده بود و با او معاشرت داشت. از بخت بد فیروز، در این زمان به جهت حملات روزنامه های فرانسوی به رضاشاه، رابطۀ ایران و فرانسه دچار تیرگی شده بود؛ به ویژه آنکه شایع بود این مقالات انتقادی توسط نصرت الدوله نوشته شده است. خبر معاشرت با کلارک و همزمانی آن با مطالب روزنامۀ فرانسوی، گریبانگیر فیروز شد. او به سمنان تبعید گردید و در دیماه ۱۳۱۶ به قتل رسید.

تیمورتاش و فرجام او

عبدالحسین تیمورتاش با لقب « سردار معظم خراسانی» خدمات دولتی خود را به سال ۱۲۸۵ با عضویت در وزارت امورخارجه آغاز کرد. نمایندگی در ادوار دوم تا پنجم، حکومت گیلان و کرمان، تصدی وزارتخانه های عدلیه  فواید عامه در سالهای پس از کودتا در کارنامۀ کاری وی وجود دارد. دوران حکومت او در گیلان، همزمان با جنبش جنگل بود – دوره ای که با اقدامات تیمورتاش همچون حبس و اعدام دکتر حشمت، به این جنبش ضربۀ سختی وارد آورد. او در دورۀ پس از کودتا هم از نمایندگان مؤثری بود که در جهت انجام اصلاحات می کوشید. همچنین پس از ریاست وزرایی رضاخان، در تسهیل رسیدن به قدرت در کنار او قرار داشت. چون پهلوی به شاهی رسید، او را وزیر دربار ساخت – وزیر درباری که نایب مناب شاه بود، تا آنجا که رضاشاه درباره اش می گفت: « هر آنچه تیمور گفته است، من گفته ام، و هرآنچه تیمورنوشته است، من نوشته ام.»

  استاد ابوالحسن صبا، موسیقیدان بزرگ و توان – قسمت سوم

حتی در روزگار لغو لقب، شاه او را به لقب و عنوان « حضرت اشرف» مورد التفات قرار داد. تیمورتاش هم در ابراز اعتمادی که به وی می شد، سعی میکرد بدگمانی  شاه را تحریک نکند؛ بطوریکه که وقتی فردی به نام حسین یگانه در نامه ای به او از بی پاسخ ماندنِ عرایض مخالفان نوشت، تیمورتاش چنین پاسخ داد:

عموم سکنۀ ایران اتباع بندگان اعلیحضرت همایون شاهنشاهی ارواحنا فداه و مشمول توجهات ملوکانه هستند و کلمۀ مخالف بیمورد است.

در واقع وزیر دربار قدرتمند سعــــی داشت بر قدرت مطلق شاه تکیه کند و کوچک ترین کلام و عملی در تحریک بدگمانی وی صورت نپذیرد.

این وضعیت اما دوام نداشت. تیمورتاش هم در نهایت چون رفیق سابقش، نصرت الدوله، در ارتباط با خارجی ها اما به اتهام ارتشا گرفتار شد. عزل و گرفتاری تیمورتاش به هنگام لغو «قرارداد دارسی» رخ داد. تیمورتاش از جانب رضاشاه مأموریت یافت کار نفت را فیصله دهد – سفری که ناموفق بود، اما در رونامـــه های خارجی پر سروصدا بود. در این مورد مقالۀ روزنامۀ «تایمز بغداد» که شرحی مبالغه آمیز درباره اش نوشت، به قول رفیق تیمورتاش، مهدی فرخ، حکم «شمشیری از پشت» را داشت.

پایان سفر تیمورتاش هم با مسافرت به مسکو خاتمه یافت – سفری که پس از آن در شهریور۱۳۱۱، امتیاز نفت خوریان به روس ها مطرح شد. هیئت دولت در جلسۀ پنجم شهریور خود به رئیس کل صناعت و فلاحت اختیار داد قرارداد « تشکیل شرکت نفت کویر خوریان» را با سفیرکبیر شوروی امضا کند. این قرارداد اما هیچگاه مجال اجرا نیافت. تمامی این اتفاقات سوءظن رضاشاه را برانگیخت. شاه ابتدا به حضور عبدالحسین دیبا ( وکیل الملک)، رئیس دیوان محاسبات دربار، در چنین جایگاهی معترض شد. پیش از این، دوستان تیمورتاش به وی در اینباره هشدار داده بودند. سرانجام شاه خود به دفتر رئیس محاسبات وزارت دربار رفت و «به پیشخدمت دستور داد که این مرد را از اینجا بیرون کنید».

  زبانشناسی: سفر حجمی در خط زمان: سیر از "زبان" به "اوزوان" - بخش چهارم

با این همه، تیمورتاش همچنان به روابطش با دیبا ادامه داد. توقیف وکیل الملک دیبا به اتهام دریافت « سه هزارتومان رشوه در امر انتخابات»، آخرین ضربه ای بود که به قدرت وزیر دربار فرود آمد. پیش از این، ورود سیدحسن تقی زاده و فروغی به عنوان وزرای مالیه و خارجه، خدشه ای به قدرت تیمورتاش به حساب می آمد – دو تنی که در کنار رئیس الوزرا، هدایت، از مخالفان وزیر دربار بودند. این درحالی بود که پیش از این، یکی از متحدان وی، یعنی نصرت الدوله فیروز، از گردونه خارج شده بود. بدین ترتیب در بحبوحۀ مذاکرات ایران و انگلیس بر سر مسئله نفت، تیمورتاش عزل شد و در خانه اش تحت نظر قرار گرفت.

خبر عزل تیمورتاش در میان محافل داخلی و خارجی، با حیرت مواجه شد. شایعات فراوانی حول این خبر وجود داشت. برخی شایعات، تیمورتاش را دخیل در اختلاس سه میلیون تومانی کورت لیندن بلات، رئیس بانک ملی ایران، و فوگل، معاون او، می دانست. شایعه ای دیگر، او را تهدیدکنندۀ تاج و تخت پهلوی اعلام میکرد. عده ای هم می گفتند وزیر دربار، شاه را در مسئله لغو امتیاز نفت دارسی دچار اشتباه ساخته است. براین اساس، دستگاه دیپلماسی خارجی مقیم تهران، در وضعیتی ابهام آمیز قرار داشت. هارت، وزیر مختار آمریکا، این وضعیت را چنین توصیف می کند:

اگرچه هر کدام از دلایلی که دربارۀ اقدام شاه می گویند، به تنهایی برای عزل تیمورتاش کفایت می کند، ولی از نظر آنهایی که با ذهنیت دهاتی رضا شاه آشنا هستند، احتمالا حقیقت این است که ترکیبی از شرایط و وقایع مختلف منجر به تصمیم بی مقدمۀ شاه شده و بزرگترین، اگر نگوییم تنها، غول روشنفکری ایران در طول یک قرن اخیررا به کنج عزلت انداخته است.

در واقع عوامل مختلفی وجود دانست که تیمورتاش را به چنین فرجامی مبتلا ساخت. سیاست خارجی اما مهمترین مسئله ای بود که در این واقعه نقش مهمی داشت. تیمورتاش در جریان شورش عشایر جنوب مانند نصرت الدوله فیروز مورد سوءظن بود، اما در این میان فیروز قربانی شد. این سخن داور در حضور تیمورتاش که گفته بود: «نصرت الدوله باید محکوم شود، والا همه محکومیم»، می تواند وضعیت مشابه آنان در این قضیه را حاکی باشد. محکومیت تیمورتاش اما از پیچیدگی های فراوان برخوردار بود. ماجرای عزل و قتل او تنها به رابطه با انگلیس ها مربوط نبود. سوءظن ها و شایعاتی دربارۀ رابطۀ تیمورتاش و روس ها بر سر زبان ها افتاده بود. ذهن انگلوفوبیای ایرانی در این باره هم دست انگلیسی ها را می دید. دکـــتر قاسم غنی دربارۀ زبردســـــتی انگلیسی ها در توطئه سازی، به طور اغراق آمیزی مینویسد:

  سرطان مری - بخش اول

انگلیس ها پسیکولوژی افراد و جماعات را بهتر از هر قومی تحت نظر می گیرند و می فهمند و اضافه بر فهمیدن، ماشین اداری آنها طوری منظم است که نقشه های خود را بدون سر و صدا و به طور دقت می توانند به کار ببندند.

به اعتقاد او، انگلیسی ها با چنین توانایی دست به کار شدند تا تیمورتاش به روس ها متمایل شود و این تمایل از جانب روس ها هم صورت پذیرد. چنین طرحی با توفیق همراه بود. تیمورتاش در بازگشت از سفر اروپا که از جانب انگلیسی ها چندان با اقبال همراه نبود، در روسیه میزبانانی صمیمی یافت:

روس ها به تیمور گرویدند و او را پذیرایی زیاد کردند. موجبات جلب تیمور هم در دست بود، روسی خوب می دانست. بهترین سالهای جوانی او در روسیه صرف شده بود، زن باز و عیاش بود. در خلال همۀ این احوال، دایرۀ اطلاعات و جاسوس انگلستان جزئی و کلی قضایا را مستقیم و غیرمستقیم به اطلاع رضاشاه رسانید و به دست زن صاحب جمالی کیف محتوی مکاتیب تیمور را دزدیدند و از روسیه خارج کردند.

تیمورتاش نه تنها قربانی جاسوسان انگلیسی شناخته شده، که در روایتی دیگر، خود برای روس ها شوروی جاسوسی می کرده است. شوروی ها مدعی بودند از مسائلی چون قضیۀ نفت از طریق مذاکرات سفیرشان در تهران با تیمورتاش آگاه می شده اند.

ادامه دارد…

دیدگاهتان را بنویسید

هم‌اکنون عضو خبرنامه پیام جوان شوید

Newsletter

همراهان پیام جوان