شجریان: سروش مردم، فردوسی موسیقی ایران – قسمت چهلم

نویسنده: سید سعید زمانیه شهری

فصل هفتم سلسله مقالات شجریان، سروش مردم، فردوسی موسیقی ایران

مفاهیم بنیادین در موسیقی سنتی ایران

به نام خداوند رنگین کمان

خداوند بخشنده مهربان

خداوند مهسا، حدیث و کیان

خداوند یک ملت همزبان

که این خانه مادری، میهن است

که ایران زمین، کاوه اش یک زن است 

ادامه مفاهیم بنیادین در موسیقی:

ادامه مبحث بستر صوتی، گام بالقوه و گام بالفعل بستر صوتی:

گام بالفعل: هیچ وقت در یک قطعه موسیقی ایرانی از همه نغمه های موجود در گام بالقوه استفاده نمی شود. این مسئله در مورد بسیاری از موسیقی های دیگر دنیا نیز صادق است. به همین دلیل است که گام فوق را بالقوه می نامیم. یعنی این گام، از نظر تعداد نغمه ها، همه امکانات موجود در موسیقی ایرانی را به ما عرضه می کند اما همه این امکانات، یکجا، و در یک قطعه موسیقی واحد، قابل استفاده نیستند و نیازی هم نیست که استفاده شوند. در موسیقی ایرانی اگر قطعه ای در محدوده یک اکتاو نواخته شود هیچ وقت از نظر تئوریک، بیش از هفت نغمه از اکتاو را به کار نمی گیرد. به همین دلیل، موسیقی ایرانی هم، مثل بسیاری از موسیقی ها، هپتائنیک یا هفت نغمه ای است («هپتا» یعنی هفت و «تن » یعنی نغمه). موسیقی پنتائنیک یا پنج نغمه ای در بسیاری از نقاط جهان، به ویژه در خاور دور، آفریقا و نزد سرخ پوستان آمریکا رایج است. در این موسیقی فقط از پنج نغمه داخل یک اکتاو استفاده می شود. رایج ترین گام این موسیقی فاقد نیم پرده است: دو، ر، می، سل، لا، دو. برای این که تصوری از این نوع موسیقی داشته باشید سعی کنید فقط با استفاده از شستی های سیاه پیانو یک ملودی بنوازید. به محض این که هفت نغمه از نغمه های گام بالقوه را انتخاب و آنها را به ترتیب، از بم به زیر، مرتب کنیم (مثلا: دو، می، فا، سل، لا، سی بمل، دو) یک گام بالفعل خواهیم داشت. برخلاف آنچه درباره گام بالقوه ذکر کردیم هنگام ساختن یک قطعه موسیقی می توانیم از همه امکاناتی که گام بالفعل در اختیارمان می گذارد استفاده کنیم.

نحوه انتخاب گام های بالفعل تا حدود زیادی یک مسئله فرهنگی است و با زیبایی شناسی هر ملتی ارتباط دارد. انتخاب گام ها شباهت بسیاری به انتخاب صداها در زبان های مختلف دارد. هر ملتی، از میان امکانات بیشماری که طبیعت در اختیارش گذاشته است فقط بخشی از صداها را برای ساختن زبان خود انتخاب می کند. به همین علت، مثلاً در زبان عربی. صداهای چ، گ، پ، ژ وجود ندارند و، متقابلاً، ایرانی ها تلفظ های مختلف حروف ض، ذ، ظ را که مختص اعراب است در زبان خود ندارند. نکته مهم اینست که ممکن است ما از گام بالقوه موسیقی ایرانی یک گام بالفعل استخراج کنیم. در استخراج این گام، قوانین ملایمت را هم در نظر بگیریم. اما قطعه ای که با این گام می سازیم شبیه موسیقی ایرانی نباشد.

  سرطان کلیه - بخش اول

باید گفت که انتخاب یک گام بالفعل برای ایجاد فضای موسیقی ایرانی کافی نیست. ایجاد این فضا به عوامل دیگری بستگی دارد که از آنها در قسمت بعدی (مد و مقام) سخن خواهیم گفت. اما همین جا خاطرنشان می کنیم که یکی از این عوامل با مفهوم دانگ، ارتباط دارد.

گام بالفعل و مفهوم دانگ:

ملودی، در موسیقی ایرانی، نه در محدوده اکتاو، بلکه عموماً در محدوده یک دانگ حرکت می کند، یعنی چهار (یا حداکثر پنج) نغمه را به کار می گیرد. بنابراین، وقتی از گام بالفعل در این موسیقی صحبت می کنیم مفهوم «گام» فقط جنبه تئوریک دارد. این گام، در حقیقت، از دو دانگ و یک طنینی تشکیل شده است و ملودی به نوبت در هر کدام از دانگ ها حرکت می کند. حتی ممکن است فقط از یک دانگ برای ساختن یک قطعه استفاده شود.

نکته مهم اینست که این امکان وجود دارد که از یک گام بالقوه بتوان بیش از یک گام بالفعل استخراج کرد اما، به هر حال، در موسیقی های هپتائنیک (مثل موسیقی ایرانی) همه این گام های بالفعل، حداکثر هفت نغمه خواهند داشت. نتیجه اینکه ابزار اولیه موسیقی ایرانی، مثل همه موسیقی ها، تعدادی نغمه است که می توان آنها را در محدوده یک اکتاو جا داد و به این ترتیب گام بالقوه موسیقی ایرانی را به دست آورد. از این گام، دانگ های متعددی استخراج می شوند که در محدوده آنها می توان قطعات موسیقی خلق کرد. اما برای اینکه قطعات ساخته شده در محدوده این دانگ ها خصوصیات ایرانی داشته باشند باید نکات دیگری نیز در نظر گرفته شوند.

مد و مقام مد:

برای آشنا شدن با مفهوم مد، ابتدا مثالی می زنیم. همان گونه که گفتیم در فاصله یک اکتاو ممکن است نغمه های زیادی وجود داشته باشند که در این صورت، توالی نغمه ها گام بالقوه را می سازد. اما بسیاری از موسیقی ها حداکثر از هفت نغمه (از میان این نغمه ها) برای ساختن یا اجرای یک قطعه استفاده می کنند که توالی آنها گام بالفعل را می سازد. اکنون فرض کنید یک گام بالفعل، مثل آنچه در بالا ذکر شد، یعنی: دو، ر، می، فا، سل، لا، سی بمل، دو را انتخاب کرده ایم. بعد تصمیم می گیریم با این تعداد نغمه یک قطعه موسیقی بسازیم. فرض کنید در این قطعه، به نغمه سل بیش از دیگر نغمه ها اهمیت می دهیم (روی آن به شکل های مختلف تأکید می کنیم) و قطعه را با نغمه ر خاتمه می دهیم. وقتی به یک یا چند نغمه در یک گام بالفعل اهمیت بیشتری می دهیم می توانیم بگوییم یک مد ساخته ایم. عوامل دیگری هم برای ساختن مد وجود دارند که اکنون به آنها می پردازیم.

  شجریان: سروش مردم، فردوسی موسیقی ایران – قسمت هجدهم

درجه ها و سلسله مراتب آن ها:

در اینجا ما به نغمه های مختلف گام درجه می گوییم و به هر کدام از آنها شماره ای می دهیم. یعنی نغمه دو:

درجه اول، نغمه ر: درجه دوم، نغمه می: درجه سوم و غیره.

بنابراین، در مد فرضی ما، درجه های دوم و پنجم از اهمیت بیشتری نسبت به درجه های دیگر برخوردارند. این مفهوم را که به اهمیت درجه های مختلف یک گام ارتباط دارد سلسله مراتب درجه ها می نامیم.

سرمشق یا الگوی لحنی (ملودی مدل):

اکنون فرض کنید با همین گام بالفعل و همین سلسله مراتب میان درجه ها، چندین قطعه موسیقی بسازیم، به طوری که در همه آنها یک یا چند نوع لحن (ملودی) مشترک باشد. این عمل هم می تواند یکی دیگر از وجوه مشخصه مد به حساب آید. در ضمن، وقتی یک یا چند نوع لحن را در قطعات مختلف تکرار می کنیم این لحن ها تبدیل به الگو یا مدل می شوند و به آنها سرمشق یا الگوی لحنی می گوییم. حتما تا به حال متوجه شده اید که بعضی فرمول های لحنی خاص در موسیقی ایرانی به دفعات شنیده می شوند. اینها همان سرمشق های لحنی هستند. پس با داشتن یک گام بالفعل، یک نظام سلسله مراتب درجه ها و یک یا چند سرمشق لحنی که در قطعات مختلف تکرار می شوند می توان یک مد به وجود آورد. بعضی موسیقی های دنیا فقط یکی از این سه عامل را برجسته می کنند. در موسیقی ایرانی هر سه عامل تقریباً همیشه مهم اند.

توجه: مثالی که در بالا برای ساختن مد آورده شد فقط برای روشن کردن مفهوم مد و مقام بود. وگرنه، هیچ مدی به طور دلبخواهی و با یک انتخاب و تصمیم گیری ساده به وجود نمی آید. مدها، در فرهنگ های مختلف، در طی قرن ها و براساس زیبایی شناسی جمعی شکل گرفته اند.

  کتاب نادرشاه افشار – 45

تذکر: همان گونه که در قسمت پیشین ذکر شد، در موسیقی ایرانی، به جای انتخاب یک گام بالفعل (در محدوده اکتاو) یک یا دو دانگ انتخاب می شوند. یعنی یک مد می تواند به طور نظری تنها با ۴ نغمه ساخته شود.

مقام:

در فرهنگ موسیقایی ایرانی ـ عربی ـ ترکی به مدهای مختلفی که به شکل ذکر شده در بالا به وجود می آمدند «مقام» می گفتند و به هر کدام از آنها نامی می دادند: مقام راست، مقام عشاق، مقام حسینی و غیره. امروزه در ایران از اصطلاح مقام بسیار کم استفاده می شود اما مقام ها در عمل وجود دارند. به همین دلیل، در این سلسله مقالات ما از اصطلاح مقام به عنوان معادل مفهوم مد برای موسیقی ایرانی استفاده می کنیم. در بعضی موسیقی ها ممکن است برای به وجود آوردن مد، سلسله مراتب درجه ها مهم تر از سرمشق لحنی باشد و بعضی موسیقی های دیگر، سرمشق های لحنی مهم تر باشند، در هر حال، اصطلاح مد برای همه این موسیقی ها به کار برده می شود. هر فرهنگ موسیقایی ای برای مفهوم مد (که یک اصطلاح لاتین است) واژه خاص خودش را دارد. در فرهنگ موسیقایی ایرانی ـ عربی ـ ترکی به این مفهوم مقام می گوییم. برای به وجود آوردن مقام، هر سه عامل (گام بالفعل، نظام سلسله مراتب درجه ها و سرمشق لحنی) مهم اند.

احساس مدال:

به محض اینکه به شیوه های فوق یک مد به وجود آمد، این مد دارای قابلیت بیانگری و تأثیرگذاری خاصی می شود. به عبارت دیگر، هر کدام از مدهای مختلف، در یک فرهنگ موسیقایی، احساس خاصی را بیان می کنند و برشنونده تأثیر ویژه خود را می گذارند. این احساس ویژه را احساس مدال می نامند.

برخی مقام های موسیقی ایرانی عبارت اند از: ماهور، عراق، مخالف، زابل، دشتی. درنتیجه می توان گفت مقام های مختلف در موسیقی ایرانی به واسطه موارد زیر از یکدیگر متمایز می شوند:

۱ـ هر کدام از آنها دانگ یا دانگ های خاص خود را دارند که از گام بالقوه موسیقی ایرانی استخراج شده اند؛

۲ـ هر کدام از آنها درجه های مهم خود را دارند؛

۳ـ هر کدام از آنها غالباً، لحن خاص خود را دارند

و… تا ساز هست و آواز هست، شاگردان مکتبت، به نامت و با یادت، صبوح ها پر می کنند و قدح ها خالی.

ساقیا…، سرو چمان…،  قدحت پُر مِی باد.

ادامه دارد

دیدگاهتان را بنویسید

هم‌اکنون عضو خبرنامه پیام جوان شوید

Newsletter

همراهان پیام جوان