کتاب نادرشاه افشار – ۵۱

نوشته: دکتر محمد حسین میمندی نژاد

امیر اشرف در خفا شهر شیراز را ترک کرد.

نادر به تعقیبش پرداختدر دشت زرقان شکست خورد

ادامه اشرف به وسیله ی سیدال تقاضای صلح کرد

نادر تسلیم بلاشرط اشرف و سپاهیانش را خواست

سردار سیدال خان اظهار داشت: اگر فرمانروائی بر کرمان و افغانستان به اشرف واگذار گردد در برابر او هم شهر شیراز را تخلیه خواهد کرد و قوای خود را به طرف شهر کرمان خواهد کشاند، جنگ و خونریزی خاتمه خواهد یافت. البته اشرف در آن قسمت، شما هم در قسمت های دیگر حکومت خواهید داشت.

نادر با غضب اظهار داشت: یک وجب از خاک ایران را به اشرف نخواهم داد، اگر تسلیم شد در امان است و الا جنگ ادامه خواهد یافت.

سردار سیدال خان که نادر را مصممم دید اظهار داشت: در صورتی که اجازه بفرمائید نتیجه مذاکرات را به عرض امیر اشرف می رسانم، اگر راضی شدند تسلیم خواهند شد.

نادر دستور داد سردار سیدال خان و سوارانش را بدرقه کنند، بدون این که آسیبی به آنان برسد بگذارند به طرف شیراز بروند.

سردار سیدال خان که تحت تأثیر گفته های نادر قرار گرفته بود راه بین اردوی نادر و شهر شیراز را به سرعت پیمود، در طول راه فکر می کرد با نادر مصممم چگونه می شود رفتار کرد؟! چه طور ممکن خواهد شد از چنگ او خلاصی یافت و جان به در برد؟!

راه های مختلفی در نظر آورد چون برایش مسلم بود از جنگ کردن با نادر فایده ای نخواهد برد راه های خدعه و نیرنگ زدن بیشتر به خاطرش می آمد و به آن ها فکر می کرد.

امیر اشرف در خفا شهر شیراز را ترک کرد.

نادر به تعقیبش پرداخت

امیر اشرف کاملاً بی تاب بود، انتظار داشت از نتیجه مذاکرات سردار سیدال خان و نادر باخبر گردد. وقتی که به او خبر دادند سیدال خان و چند سوار که همراهش به اردوی نادر رفته بودند به شهر نزدیک می شوند خوشحال گردید.

  زبان شناسی؛ ادبیات اوستایی - بخش بیست و هشتم

سردار سیدال خان جریان مذاکرات را جز به جز برای امیر اشرف تعریف کرد و گفت: در صورتی که امیر و سپاهیانش تسلیم گردند نادر قول داده است به مال و جان تسلیم شدگان آسیبی نرساند.

امیر اشرف فریاد کشید: مگر ممکن است به چنین پستی و خفتی تن داد. برای من مرگ سزاوارتر از تسلیم شدن است. سیدال تو بگو بدانم آیا ممکن است چنین کاری کرد؟

سردار سیدال خان اظهار داشت: قبل از آن که به نزد نادر بروم، عرض کردم ما می توانیم شهر شیراز را سنگربندی کنیم. مدت ها در برابر نادر ایستادگی نمائیم.

امیر اشرف فکری کرد و گفت: نادر شهر را محاصره خواهد کرد، راه های رسیدن آذوقه به شهر را به روی ما خواهد بست، قحطی و غلاء بر پا خواهد شد. همان طور که شهر اصفهان به چنگ ما افتاد سرانجام شهر شیراز به دست نادر و سپاهیانش خواهد افتاد، آن وقت سرنوشت ما معلوم است.

سردار سیدال خان اظهار داشت اتفاقات زیادی ممکن است بیافتد و سرانجام به پیروزی ما تمام شود. ممکن است از کرمان و افغانستان و سایر نقاط سپاهیانی گرد آورد و شهر شیراز را از محاصره در آورد.

امیر اشرف گفت: به شرطی ممکن است چنین عملی انجام داد که شخصاً اقدام کنیم و الا با بودن ما در شهر شیراز و نداشتن رابطه با نقاط دیگر هیچ گونه امیدی نخواهد بود.

سردار سیدال خان گفت: هر امر و دستوری که امر بفرمایند اطاعت خواهد شد.

امیر اشرف فرماندار شیراز را خواست و گفت: سپاه نادر در دو فرسخی شهر اردوگاه خود را بر پا کرده اند، پس از رفع خستگی به طرف شهر حرکت خواهند کرد و شهر را محاصره خواهند نمود. در صورتی که ما بخواهیم دست روی دست بگذاریم و بنشینیم طرفی نخواهیم بست. باید به فکر تهیه مقدمات لازم بود و حساب سپاهیان نادر را رسید. فعلاً شما به حد کفایت آذوقه دارید، ساخلوی شهر قوی است، اگر من و سپاهیانم بخواهیم در این جا بمانیم آذوقه زود تمام می شود و ما در مضیقه خواهیم افتاد، از هیچ طرف هم آذوقه به شهر نخواهد رسید، سرانجام قحطی ما را از پا در خواهد آورد.

  سرمقاله اکتبر ۲۰۲۳ – وکـالت به شاهـزاده رضا پهلوی (8)

فرماندار شیراز اظهار داشت: پیش بینی امیر کاملاً صحیح است! پس چه باید کرد؟

امیر اشرف گفت: من و سپاهیانم شهر را ترک خواهیم کرد، بدون سر و صدا قبل از آن که توجه نادر جلب شود به طرف کرمان خواهیم رفت، به سرعت افراد جنگی و آذوقه جمع آوری خواهیم کرد و به کمک شما خواهیم آمد تا مراجعت ما باید سعی کنید شهر را حفظ کنید،‌از تسلیم شهر خودداری نمائید.

فرماندار شیراز اظهار داشت: این فکر بسیار پسندیده است، رأی امیر صحیح می باشد.

سران سپاه امیر اشرف از تصمیم امیر اطلاع یافتند، همگی برای خروج از شهر شیراز مهیا و آماده گردیدند. برای مرتبه دیگر کجاوه ها را رو به راه نمودند، زن های حرمسرا را به سرعت به راه انداختند.

امیر اشرف که می دانست با ذخایر نقدی و جواهرات سلطنتی که در اختیار دارد همه چیز می تواند تهیه کند، برای حمل آن ها شخصاً نظارت کرد، خورجین های پر از سکه های زر و سیم و صندوق های جواهرات را بر پشت قاطرها بستند و از دروازه جنوبی شهر شیراز به طرف پل فسا حرکت کردند.

سپاهیان اشرف که در چهار جنگ از نادر شکست خورده بودند حرکت از شیراز را به فال نیک گرفته به سرعت به راه افتادند. بدین ترتیب روز ۱۲ جمادی الثانی ۱۱۴۳ هجری قمری امیر اشرف با کسان و بستگان و سپاهیانش از شهر شیراز خارج گردیدند.

نادر در اردوگاه خود منتظر بود از شهر شیراز خبری برایش بیاورند تا تکلیف خود را بداند. او خوب می دانست شرایط پیشنهادی اش سنگین است و اشرف آن ها را قبول نخواهد کرد. او به ظل الله قول داده بود اشرف را زنده و یا مرده تحویل دهد. به این جهت شرایطی پیشنهاد کرد که اشرف آن ها را قبول نکند. نادر اطمینان داشت بعد از چهار شکستی که به اشرف وارد آورده است بعد از آن همه تلفاتی که سپاهیان اشرف دیده اند دیگر قادر نخواهند بود با او برابری کنند، به این جهت منتظر بود جواب نامساعدی بشنود تا به جنگ ادامه دهد، به قول خود وفا کند و در برابر ظل الله رو سفید گردد.

  سلسله مقالات “مولوی، معلم بلخی، شمس شعر شرقی” (3)

دیده بانان قوای نادر در فعالیت بودند لحظه ای شهر شیراز ر ا از نظر دور نداشتند، سواران گشتی نادر مرتباً در رفت و آمد بودند.

هر چند حرکت اشرف و قوایش مخفیانه و در کمال سرعت انجام گرفت معذلک از نظر تیزبین دیده بانان قوای نادر مکتونم نماند. به نادر خبر دادند: اشرف و سپاهیانش شهر شیراز را پشت سر گذارده اند و از دروازه جنوب شهر به طرف فسا حرکت کرده اند.

نادر به سواران خود دستور داد شهر شیراز را دور زده به سرعت حرکت کنند و اشرف را دنبال نمایند.

همین که سواران حرکت کردند، قوای پیاده و توپخانه را به راه انداخت و برای پیوستن به سوار نظام به سرعت پیش راند.

امیر اشرف زنان حرمسرا و جواهرات و نقدینه را در جلو سپاهیان حرکت داده پیاده نظام و سوارانش در عقب حرکت می کردند، اشرف بیش از هر چیز به جواهرات و سکه های زر و سیم و شاهزاده خانم های صفوی که در حکم گروگان در اختیارش بودند اهمیت می داد، تمام سعی و کوشش این بود هر قدر ممکن شود آنان را از معرکه دور سازد به این جهت با سرعت هر چه تمام تر این قسمت از قافله را از شهر شیراز دور ساخت به خواجگان حرمسرا و محافظین قافله جواهرات و نقدینه دستور داد به سرعت پیش روند. لحظه ای توقف ننمایند به این جهت این قسمت از قافله از پل فسا عبور کرده به طرف کرمان پیش رفتند.

ادامه دارد

دیدگاهتان را بنویسید

هم‌اکنون عضو خبرنامه پیام جوان شوید

Newsletter

همراهان پیام جوان