شجریان: سروش مردم، فردوسی موسیقی ایران – قسمت چهل و یکم

نویسنده: سید سعید زمانیه شهری

فصل هفتم سلسله مقالات شجریان، سروش مردم، فردوسی موسیقی ایران

مفاهیم بنیادین در موسیقی سنتی ایران

به نام خداوند رنگین کمان

خداوند بخشنده مهربان

خداوند مهسا، حدیث و کیان

خداوند یک ملت همزبان

که این خانه مادری، میهن است

که ایران زمین، کاوه اش یک زن است 

اجزای موسیقی کلاسیک ایرانی:

اجزای موسیقی کلاسیک ایرانی عبارتند از: ردیف ها، دستگاه ها، آوازها ، گوشه ها، قطعه ها ، مقام ها، درآمدها، شاخه ها

موسیقی کلاسیک ایرانی همچون درختی است که ریشه آن را سابقه کهن این موسیقی تشکیل می دهد. تنه اصلی این درخت، ردیف یا، به عبارت دقیق تر، مجموع ردیف های سازی و آوازی است. از این تنه هفت شاخه اصلی منشعب می شوند که هفت دستگاه موسیقی ایرانی را تشکیل می دهند. این هفت دستگاه عبارت اند از: شور، نوا، سه گاه، چهارگاه، همایون، ماهور و راست پنجگاه. از شاخه شور چهار شاخه کوچک تر منشعب می شوند که آوازهای این دستگاه را تشکیل می دهند. این آوازها عبارت اند از: ابوعطا، بیات ترک، افشاری و دشتی. از شاخه همایون یک شاخه کوچک تر منشعب می شود که آواز بیات اصفهان است. هر کدام از این دوازده شاخه گوشه های مختلفی را در خود جا داده اند. برخی از این گوشه ها، گوشه های با مد معین اند و برخی دیگر گوشه های با مد غیر معین. در ضمن، هر دستگاه یا آواز یک مقام اصلی دارد که به آن مقام مادر می گویند. این مقام در درآمد دستگاه ها معرفی می شود که محل رجوع همه گوشه ها است و باعث یکپارچگی دستگاه یا آواز می شود. مقام مادر و مقام های گوشه های با مد معین به این شکل به وجود می آیند: همه آنها نغمه هایی از گام بالقوه موسیقی ایرانی (که در آن همه نغمه های مورد استفاده در موسیقی ایرانی وجود دارند) را مورد استفاده قرار می دهند و آنها را در یک یا دو دانگ می گنجانند و بر بعضی نغمه ها (یا درجه ها) تأکید می کنند (این درجه ها را شاهد، خاتمه، متغیر، ایست و آغاز می نامند) و همچنین سرمشق های لحنی خاص خود را به وجود می آورند.

  آیا رابطه بین دولت‌ها و ارزهای دیجیتال بوی دشمنی می‌دهد؟

به این ترتیب، درخت موسیقی ایرانی، با ریشه کهن آن و با تنه ردیف، شاخه های اصلی دستگاه ها، شاخه های فرعی آوازها و شاخه های نازک گوشه ها شکل می گیرد. برگ ها و میوه های این درخت قطعات موسیقی ای هستند که توسط موسیقی دانان مختلف ساخته یا به صورت بداهه اجرا می شوند. این برگ ها و میوه ها از همان شیره ای تغذیه می کنند که در درون تنه و شاخه ها جریان دارد. به عبارت دیگر، ردیف دستگاه ها و آوازها، منبع تغذیه و سرچشمه اصلی قطعاتی است که توسط موسیقی دانان آفریده می شوند.

دستگاه و آواز: مبحث «احساس مدال» که پیش از این تعریف شد، از اهمیت بسیار برخوردار است. در واقع، تمام اعمالی که ما در مثال فرضی برای به وجود آوردن مد انجام دادیم برای ایجاد «احساس مدال» بود و برای اینکه حس خاصی را بیان کنیم یا بر شنونده تأثیر خاصی بگذاریم. بدیهی است هر قطعه ای بیان و تأثیر ویژه خود را دارد اما هر قطعه ای نیز در مد یا (در موسیقی ایرانی) در مقام خاصی ساخته می شود. بنابراین، بیان و تأثیر قطعه های مختلف، در نهایت، از بیان و تأثیر مقامی که در آن ساخته می شود تبعیت می کند. دستگاه در موسیقی ایرانی این امکان وجود دارد که از مقامی به مقام دیگر برویم. به عبارت دیگر، می توانیم در طی اجرا احساس مدال را پیوسته تغییر دهیم اما باید توجه داشت که این تغییر مقام (یا تغییر احساس مدال) عمل بسیار حساس و ظریفی است. گذر از یک مقام به مقام دیگر، اگر بدون رعایت قواعد و اصول مربوطه صورت گیرد بسیار ناخوشایند صدا خواهد داد، زیرا باعث تغییر احساس مدال به صورت ناگهانی خواهد شد. استادان قدیم موسیقی ایرانی برخی از بهترین راه های تغییر مقام را در مجموعه هایی به نام دستگاه برای ما به یادگار گذاشته اند (یکی از معانی دستگاه که به بحث ما ارتباط دارد «مجموعه» است).

تعریف دستگاه: هر دستگاه مجموعه ای است از قطعات موسیقی که به آنها گوشه می گوییم. گوشه ها در مقام های مختلف ساخته شده اند و براساس نظم خاصی به هم پیوند خورده اند. یکی از نتایج این نظم خاص این است که گذر از یک مقام به مقامی دیگر در درون یک دستگاه، به شکل خوشایند صورت می گیرد. در همه دستگاه ها یک مقام مادر وجود دارد که نام خود را به دستگاه می دهد. به عنوان مثال: مقام ماهور، مقام مادر دستگاه ماهور است و یا مقام مادر دستگاه شور، مقام شور است.

  جدول کلمات متقاطع - شماره 152

همه دستگاه ها با درآمد شروع می شوند که معرف مقام مادر است. در ضمن، اغلب گوشه ها، اگر هم در مقام دیگری باشند، سرانجام به این مقام بازمی گردند. بنابراین در انتهای هر دستگاه همواره به مقام مادر بازمی گردیم.

درآمد: از مصدر درآمدن، به معنای وارد شدن یا داخل شدن است. در موسیقی نیز به معنی قطعه ای است که توسط آن به یک دستگاه وارد می شویم یا، به عبارت دیگر، دستگاه را با آن شروع می کنیم.

فرود: نوعی سرمشق یا الگوی لحنی است که در انتهای اغلب گوشه های یک دستگاه برای خاتمه دادن به آن گوشه ها اجرا می شود. این سرمشق های لحنی امکان بازگشت به مقام اصلی دستگاه را فراهم می آورند. به عبارت دیگر، فرودها عامل پیوند دادن گوشه های مختلف به درآمد (یا مقام مادر) محسوب می شوند. البته باید در نظر داشت که در مواردی نیز گوشه ها فاقد فرودند و به جای برگشت به مقام اصلی، به گوشه بعدی می روند.

بنابراین، دستگاه را می توان به صورت یک چرخه تصور کرد که از یک مقام شروع و به همان مقام ختم می شود و در مسیر خود از مقام های متعددی عبور می کند. در موسیقی ایرانی، هفت دستگاه وجود دارند که عبارت اند از: شور، نوا، سه گاه، چهارگاه، همایون، ماهور و راست پنجگاه.

مفهوم دستگاه در موسیقی قدیم ایرانی وجود نداشته است. در میان موسیقی های ایرانی ـ عربی ـ ترکی نیز فقط موسیقی ایرانی و آذربایجانی (که خویشاوندی بسیار نزدیکی با موسیقی ایرانی دارد) از حدود دو قرن پیش به این طرف از این اصطلاح استفاده می کنند.

آواز: آواز از نظر لغوی، به معنای صوت و بانگ و نیز به معنای خواندن است اما امروزه در موسیقی ایرانی به دو معنای دیگر نیز به کار می رود. در معنای اول، آواز، اصطلاحاً، به گونه ای از موسیقی (چه آوازی باشد و چه سازی) گفته می شود که دارای وزن آزاد (متر آزاد) باشد؛ در مقابل موسیقی با وزن مقید (ضربی). در معنای دوم، که در اینجا موردنظر ما است، آواز به یک دستگاه کوچک یا فرعی می گویند که از یک دستگاه اصلی مشتق شده باشد. همه مواردی که برای دستگاه گفتیم برای آواز (به معنای دوم) نیز صادق است اما باید دانست که آواز محدودتر از دستگاه است، به این معنی که هم محدوده صوتی اش کوچک تر است و هم تعداد گوشه های آن کمتر. آوازها غالباً به دستگاه مادر خود، یعنی دستگاهی که از آن مشتق شده اند، باز می گردند.

  آداب فرهنگی و آیین ملی در ایران باستان – قسمت ۳۹

در موسیقی کلاسیک ایرانی پنج آواز وجود دارند: ابوعطا، بیات ترک، افشاری و دشتی ـ که از شور مشتق شده اند ـ و اصفهان، یا بیات اصفهان که از همایون مشتق شده است. بقیه دستگاه ها فاقد آوازند. برخی نظریه دانان، آواز بیات کرد را نیز که از مشتقات شور است، به این فهرست اضافه می کنند. اما این آواز، با اینکه الگوهای لحنی خاص خود را دارد، بسیار به آواز دشتی نزدیک است و در ضمن، به طور مکرر به شور رجعت می کند و به اعتقاد بنده حقیر در این زمره نمی گنجد. به نظر می رسد دسته بندی گوشه ها در هفت دستگاه و پنج آواز به علت اهمیت اعداد ۷ و ۵ و ۱۲ (مجموع ۷ دستگاه و ۵ آواز) باشد. این اعداد در قدیم بسیار مهم بوده اند و معانی ضمنی فلسفی و مذهبی داشته اند. احتمالاً حذف بیات کرد از مجموعه آوازها به این دلیل بوده است که نمی خواسته اند عدد ۵ به ۶ و عدد ۱۲ به ۱۳ تبدیل شود. باید متذکر شد که گوشه های دیگری هم قابلیت این را داشته اند که تبدیل به یک دستگاه فرعی یا یک آواز مستقل شوند، مثل شوشتری، مخالف، حصار و غیره.

در نتیجه، دستگاه، مجموعه ای از گوشه ها است که در چرخه ای چند مقامی با نظم خاصی تدوین شده اند. در این چرخه، یک مقام مادر وجود دارد. نام دستگاه از نام این مقام گرفته شده است و غالب گوشه ها به آن باز می گردند. این مقام، همه اجزای دستگاه را به هم پیوند می دهد و یک کلیت یکپارچه و هماهنگ به وجود می آورد. بنابراین، در برداشت سنتی مقام ها به طور مستقل از دستگاه ها وجود ندارد و همه آن ها در قالب دستگاه ها هویت پیدا می کنند. آواز نوعی دستگاه در مقیاسی کوچک تر است. در واقع، آواز یک دستگاه فرعی است که از یک دستگاه اصلی مشتق شده است. به طور کلی، دستگاه مهم ترین مفهوم در موسیقی ایرانی است.

و… تا ساز هست و آواز هست، شاگردان مکتبت، به نامت و با یادت، صبوح ها پر می کنند و قدح ها خالی.

ساقیا…، سرو چمان…،  قدحت پُر مِی باد.

ادامه دارد

دیدگاهتان را بنویسید

هم‌اکنون عضو خبرنامه پیام جوان شوید

Newsletter

همراهان پیام جوان