موسیقی ایرانی در عهد باستان ۲

نویسنده و پژوهشگر: علی تیموری

از روزگاران باستان علمای موسیقی نظر آلات موسیقی را بنا به شکل و نحوه ی استفاده ی آن ها به دسته های مشخص تقسیم می کردند. سازهائی که با نواختن زخمه با ناخن و یا با کشیدن کمان بر زه به صدا در می آمد چون: رباب، تنبور، بربط، غیژک و غیره.

و آلاتی که با دمیدن هوا در آن ها به صدا در می آید چون سُرنا و نی انبان و نی لبک و هفت بند و غیره و سازهائی که با سیم های باز یعنی بدون به کار بردن انگشت ها و به تعبیر دیگر بدون استفاده از پرده (دستان) و انگشت گذاری نواخته می شود معازیف می نامیدند و از این جمله است قانون و سنتور و چنگ خوارزمی. در مفاتیح العلوم این سازها را آلات الحرکات که مفرد آن حنانه است نامیده و توضیح داده است که صدای این قبیل سازها اندوه بار و غم افزا و گله آمیز است. بعضی از علما هم چنگ را (سنج) نامیده اند و برای این که با سنج فلزی که با دهل نواخته می شود اشتباه نکنند آن را صنج ذوالاوتار نام نهاده اند. در این جا لازم می داند که برای استحضار خاطر کسانی که در مورد انتساب این ساز به سرزمین ایران تردید دارند متذکر شود که باربیتوس از اخلاف همان بربط فارسی است که سازی شبیه عود بوده و از این سرزمین به یونان برده شده است و خود کلمه باربیتون نیز مأخوذ از کلمه بربط است این ساز در کشور یونان هرگز مورد علاقه نبوده است.

پس از این که این ساز به کشورهای اروپائی انتقال یافت تغییراتی کلی در شکل آن داده شد چنان کهته ورپوکه نوعی عود بم است و هم چنینهارپ لوتکه ترکیبی از چنگ و بربط است و سازی است شبیه به آن چه که ما در قدیم شاهرود می نامیدیم از جمله سازهائی است که از ترکیب چنگ و باربیتون بوجود آمده است. خود نویسندگان قدیم یونان معترفند که باربیتوس از بیگانگان است و لذا تردید در این مورد جایز نیست. سازهای دیگری نیز هست که در ادوار مختلف تاریخ و با ایجاد شدن رابطه به عناوین مختلف از کشورهای خاور میانه به اروپا برده شده و نام اصلی خود را با مختصر تحریفی در زبان های اروپائی هم چنان حفظ کرده است مثلتامبورکه از شابور گرفته شده و بسیاری از دانشمندان و علمای علم ساز شناسی به احتمال قریب به یقین آن را از کلمه تبیره ی فارسی که نوعی طبل استوانه ای شکل کمر باریک است مشتق می دانند و معتقدند که در دروه جنگ های صلیبی از مناطق خاور میانه به اروپا برده شده است.

  سال‌های جدایی - قسمت 17

ابزار و اسباب هنری و فرهنگی که در دوره ی جنگ های صلیبی از خاورمیانه به کشورهای اروپایی انتقال یافته منحصر به آن چه که گفته شد نیست و بعضی ها عقیده دارند که تمام آلات ضربی از خاور میانه به اروپائیان معرفی شده از جملهناگرکه همان نقاره است. آتابال یا اتامیال که همان الطبل است به معنای طبل بزرگ یا دهل که قبلاً از قطعه ی عربی به معنای ظرف و کاسه اقتبال شده و شاید هم از فارسی گرفته شده باشد، از جمله سازهای دیگری که از طریق جنگ های صلیبی به اروپائیان معرفی شد می توان بالابان که نوعی طبل است وربککه همان رباب فارسی است نام برد. کلمه رباب ممکن است از دو طریق وارد کشورهای اروپائی شده باشد از طریق مشرق اروپا و روسیه. غرض از بیان این مطالب رفع این شبهه است که همان طور که آلات موسیقی متعددی از خاورمیانه از طریق یونان و روم یا از طریق ترکیه و یا از طریق اسپانیا و شمال آفریقا در دوره تسلط اعراب اموی بر آن اراضی، به کشورهای اروپا راه یافته زیاد است، بربط نیز یکی از آن هاست و از این رو نام این ساز و توضیحی که در مورد وجه تسمیه ی آن در کتاب های قدیم نقل شده نمی توان بی اساس دانست. اینک برگردیم به موضوع اصلی که تقسیم بندی سازها بود. در روزگاران قدیم ارغنوان (ارگ) را که ساز بسیار مهم و مستقلی بوده و انواع مختلفی داشته آلت آلزِمِر می نامیدند. آلات ضربی نیز مثل آلات دیگر موسیقی از لحاظ شکل و موارد و استعمال به دو دسته ی مهم تقسیم می شد:

  نقدی بر عملکرد؛"عملکردی مسئولانه یا مصلحت جویانه" - قسمت دوم

۱رزمی مثل طبل ۲ـ بزمی مثل دف و قاشقک و دمبک. در بین آلات بزمی مثل دمبک مخصوصاً در این اواخر بیش از سازهای دیگر مورد توجه و استعمال بوده و از این رو به نظر بعضی لازم آمد که برای تعلیم آن الفبای جدید وضع شود که با راه و رسم تعلیم و تربیت و فن نوازندگی امروز متناسب باشد و الا برای ابقاء در علم موسیقی از قدیم قواعدی تنظیم و تدوین شده که در کتاب های علمای قرون گذشته مثل حکیم ابونصر فارابی و ابن سینا در مقاله پنجم کتاب الشفاء، صفی الدین و کتاب روح الله خالقی در کتاب نظری به موسیقی و تحقیقات علمای متقدم را با بیانی ساده و امروزی توضیح داده اند. نی هم دارای انواع گوناگونی است که یکی از آن ها در ایران نی هفت بند است که در نقاط بومی به ساز چوپانی مشهور است زیرا اکثر چوپانان در مواقع بیکاری نواهای مختلفی با آن می نوازند و می گویند گوسفندها به این نواها عادت کرده و همراه با آن آب می نوشند و یا استراحت می کنند، نی هفت بند کم و ملایم ولی لطیف و دلپذیر است و به همین علت جزء سازهای عرفانی درآمده و از آن کمتر در ارکسترها استفاده می شود. طول و اندازه ی آن در نقاط مختلف ایران تفاوت می کند ولی به طوری که از نامش پیداست طول ۷ بند نی، حداکثر از نیم متر تجاوز نمی کند شکل آن بسیار ساده و از ۷ بند نی طبیعی میان تهی به شکل لوله استوانه ای متشکل شده است. معمولاً روی بندها را با زه می بندند. روی بدنه ۵ سوراخ دارد که فاصله ما بین آن ها به اندازه فواصل طبیعی انگشت ها است و در زیر یک سوراخ نیز برای شست دارد. طرز نواختن آن در همه جای کشور یکسان است معمولاً آن را متمایل به چپ به شکل مورب روی لب قرار می دهند و در لوله می دمند، جریان هوا در لوله ایجاد ارتعاش می کند و نوازنده صدای دلخواه را با تغییر فشار دمیدن و لب به دست می آورد. غالب نی های هفت بند در ابتدا و انتها دارای لوله کوچک استوانه ای فلزی است.

  سرمقاله دسامبر ۲۰۲۲ - طولانی ترین انقلاب دنیا - ۲

درباره ساز تنبور و اشکال آن آمده: ساز تنبور یک ساز باستانی ایران است که سابقه ای بیش از سه هزار و پانصد سال دارد، در حفاری هایی که در شهرهای شوش، دزفول، میان دو رود (بین النهرین) به عمل آمده و از نقوشی که در این شهرها از عهد باستان به جای مانده است، تنبور و تنبور نوازان بسیار دیده شده اند و این سابقه ی تاریخی این ساز را می رساند. تنبور در نواحی مختلف ایران به شکل های گوناگونی وجود دارد که با فرهنگ و عادات بومی آن منطقه شکل گرفته است مثلاً تنبور خراسانی با تنبور ترکمنستانی هر کدام از ویژگی خاص خود برخوردار می باشند. یکی دیگر از سازندگان لوازم و آلات موسیقی محمد آقا حکیم فرزند غلامحسین است از نوجوانی عشق به موسیقی در تار و پود او ریشه دوانیده بود و هر روز نزد خود در منزل شروع به نواختن ضرب می کرد و هر آهنگی را که از رادیو می شنید نواختن ضرب آن آهنگ را آن قدر نزد خویش می نواخت و تمرین می کرد تا نظیر آن صدا را از ضرب در می آورد. محمد آقا حکیم به سرعت دوران کودکی و نوجوانی را پشت سر گذارد و در کارگاهی منبّت کاری و خاتم کاری مشغول کار گردید و  دستان هنرمند به خلق آثاری زیبا و فراموش نشدنی آشنا گردیدند ولی دیری نگذشت که عشق به موسیقی که درون او نهفته شده بود و مثل آتشی که زیر خاکستر مانده باشد او را به ساختن ساز کشانید و چون دارای استعداد خدا دادی و ابتکارات شخصی بود از سال ۱۳۵۷ شروع به ساختن تار، سه تار، ویولن و ضرب نمود که تاکنون حدود بیست سال از تاریخ ساز سازی وی می گذرد

ادامه دارد

دیدگاهتان را بنویسید

هم‌اکنون عضو خبرنامه پیام جوان شوید

Newsletter

همراهان پیام جوان