شجریان: سروش مردم، فردوسی موسیقی ایران، قسمت سی‌ام

نویسنده: سید سعید زمانیه شهری

فصل پنجم سلسله مقالات شجریان، سروش مردم، فردوسی موسیقی ایران

سازهای کوبه ای-ضربه ای (بدون پوست) موسيقی محلی نواحی مختلف ايران

به نام خداوند رنگین کمان

خداوند بخشنده مهربان

خداوند مهسا، حدیث و کیان

خداوند یک ملت همزبان 

که این خانه مادری، میهن است

که ایران زمین، کاوه اش یک زن است

سازهای بادی یا سازهای هوا-صدا یا بادی، سازهایی هستند که صدا در آنها از طریق ارتعاش هوا ایجاد می شود. هواصداها انواع متنوع و گوناگونی دارند که رده بندیشان را مشکل می کند. این سازها را در مرحله نخست می توان به دو گروه هواصداهای آزاد و سازهای هواصدا تقسیم کرد. هواصداهای آزاد در هواصداهای آزاد با چرخاندن سریع اشیای مختلف در هوا و تماس جداره بیرونی این اشیا با هوای پیرامون، هوا به ارتعاش در می آید و صدا ایجاد می شود. بنابراین هواصداهای آزاد فقط با چرخانده شدن در هوا صدا ایجاد می کنند. این نوع هو اصدا که از سازهای ابتدایی بشر محسوب می شود و در برخی فرهنگ ها وجود دارد، در گذشته در روستاهای کوهستانی منطقه رودبار گیلان و شاید برخی مناطق دیگر ایران متداول بوده و به ورورک معروف بوده است. سازهای هوا-صدا به جز هوا – صداهای آزاد، سایر هواصداها در این گروه قرار می گیرند. در این خانواده هوا در داخل لوله یا محفظه صوتی مرتعش و صدا ایجاد میشود. مجموعه سازهای هواصدا (به جز هواصداهای آزاد) را می توان به دو گروه اصلی مقیدات و مطلقات تقسیم کرد:

هواصداهای مقید: هو اصداهای مقید سازهایی هستند که برروی لوله یا محفظه صوتیشان سوراخ هایی دارند که با گرفتن (بستن) یا باز گذاشتن آنها می توان صداهای مختلفی را از ساز تولید کرد. هواصداهای مقید برحسب چگونگی ایجاد صدا در آنها به سه گروه تقسیم میشوند: 

الف) لبه دار لوله ای: در این گروه، هوا از طریق برخورد با یک لبه تیز که شکل های گوناگون دارد مرتعش می شود. گروهی از هواصداها به صورت عمود یا مایل برروی لبها قرار می گیرند و هوا با لبه دهانه برخورد می کند و صدا ایجاد می شود. نی ها از این گروه اند. ویژگی دیگر این هو اصداها، بازبودن هر دو طرف لولۀ صوتی آنهاست. روی بدنه یا لوله صوتی سازهای این گروه تعدادی سوراخ در جلو و یک سوراخ در عقب وجود دارند که با گرفتن (بستن) یا بازگذاشتن آنها صداهای مختلف ایجاد می شوند. نوع دیگری از سازها در این گروه قرار می گیرند که ویژگی های اصلی آنها ظاهراً مانند گروه نی هاست؛ یعنی به صورت عمود یا مایل بر لبها قرار می گیرند، هردوسر لوله صوتیشان باز است، تعدادی سوراخ بر روی بدنه آنها وجود دارند و هوا از طریق برخورد با یک لبه تیز مرتعش می شود. اینها ویژگی های مشترک نی ها و سازهایی است که در گروه نی لبک ها قرار می گیرند. نیلبک ها و ریکوردرها مشترک نی ها و سازهایی است که در گروه نی لبک ها قرار می گیرند. نیلبک ها و ریکوردرها از یک گروه اند و تفاوت عمده شان این است که در نی ها زاویه تماس سر لوله صوتی با لب ها اهمیتی فوق العاده دارد. در واقع لوله صوتی باید با زاویه خاصی با لب ها تماس یابد تا هوای توأم با فشار بتواند در بهترین وضعیت ممکن با لبه تیز سر بدنه برخورد کند و این یکی از مشکلات اصلی در به صدا درآوردن نی هاست. نی لبک ها مکانیسم دیگری دارند و در آنها هوای توأم با فشار ر بر سر لولۀ صوتی برخورد نمی کند بلکه لبه تیزی که هوا با آن برخورد می کند کمی پایین تر از سر لوله و بر روی بدنه ایجاد شده است. سر بدنه یک شکاف باریک دارد که هوای توأم با فشار را پس از خروج از دهان، خود به خود، به سمت لبه تیز هدایت خواهد کرد. این مکانیسم باعث می شود به صدا درآوردن نی لبک ها آسان شود زیرا زاویه تماس ساز با لب ها در سازهای این گروه اهمیت زیادی ندارد. گروه دیگری از سازهای این گروه به صورت افقی بر روی لب ها قرار می گیرند و هوا با لبه سوراخی که برروی بدنه ایجاد شده برخورد می کند و صدا ایجاد می شود. فلوت ها از این گروه هستند و ویژگیشان بسته بودن یک طرف لوله صوتی و ایجاد سوراخ محل دمیدن در روی بدنه است. سازهای گروه فلوت ها در موسیقی نواحی ایران کاربرد زیادی ندارند و در برخی مناطق به عنوان ساز مهاجر حضور دارند. 

  Cosmology | کیهانشناسی (22)

ب) لبه دار محفظه ای: در این هواصداها نیز صدا از طریق برخورد هوا با یک لبه تیز ایجاد می شود. لبه تیز در این سازها مانند سازهای گروه نی لبک هاست اما تفاوت این گروه با نی لبک ها این است که به جای لوله صوتی دارای محفظه صوتی هستند. انواعی از سوتک های سفالی در این گروه قرار می گیرند. در برخی نمونه های سوتک های سفالی سوراخ هایی روی محفظه ایجاد شده اند که با گرفتن یا بازگذاشتن آنها می توان صداهای مختلفی ایجاد کرد.

ج) زبانه دار: در این هواصداها ارتعاش زبانه (قمیش) باعث تولید صدا می شود. نکته قابل توجه این است که در این گروه، هوا مرتعش نمی شود بلکه باعث ارتعاش زبانه می شود و صدای حاصل از زبانه به داخل لوله صوتی هدایت می شود. هواصداهای زبانه دار اگرچه هواصدا تلقی می شوند اما ماهیتاً در گروه سازهای دوجنسی هوا ـ خودصدا (آیروفون ـ ایدیوفون) قرار می گیرند زیرا در این سازها ـ همانطور که اشاره کردیم ـ به جای هوا، زبانه به ارتعاش در می آید.

هواصداهای زبانه دار برحسب نوع زبانه به دو گروه تقسیم میشوند:

۱) سازهای هواصدا با زبانه یک لایه: زبانه (قمیش) در این گروه از سازها، باریکه نازک یک لایه ای از جنس نی است که گاه زبانه منفرد نیز نامیده می شود. این زبانه وقتی در معرض هوای توأم با فشار قرار گیرد مرتعش می شود و صدای حاصل از این ارتعاش به داخل لوله صوتی می رود و رنگ و شکل می گیرد و از طریق سوراخ های روی لوله صوتی، ارتفاع آن تغییر می کند. این هواصداها می توانند دارای یک یا دو لوله صوتی باشند و به این ترتیب می توانند یک زبانه و لوله صوتی منفرد یا دوزبانه و لوله صوتی مضاعف (دوتایی) داشته باشند. نی زبانه دار ترکمنی، قرنی مازندران، یک زله کردستان و کرمانشاهان و نی زبانه دار بوشهر و هرمزگان از نوع منفرد، و دوزله کردستان و کرمانشاه، قشمه شمال خراسان، دوسازه جنوب خراسان و نی جفتی بوشهر و هرمزگان از نوع مضاعف هستند. جنس لوله صوتی سازهای این خانواده از نی، استخوان یا فلز است و تعداد سوراخ های روی بدنه نیز از چهار تا هفت سوراخ متغیرند. سازهای این گروه در پشت بدنه سوراخ ندارند. نمونه ای از این هو اصداها، مانند نی انبان، مخزنی برای ذخیره هوا دارد. 

  سفری به قلب قرن نوزدهم، جنبش هنر رمانتیک

۲) سازهای هواصدا با زبانه دولایه: زبانه این گروه از سازها دولایه نازک کوتاه از جنس نی است. این زبانه دولایه که گاه به آن زبانه مضاعف نیز می گویند وقتی در معرض هوای توأم با فشار قرار گیرد مرتعش می شود. کوتاه و ضخیم بودن این زبانه و نیز دولایه بودن آن، در مقایسه با زبانه های یک لایه، باعث می شود برای ارتعاش به هوای بیشتر و پرفشارتری نیاز داشته باشد. در این هو ا صداها نیز صدای حاصل از ارتعاش زبانه به داخل لوله صوتی می رود و رنگ و شکل می گیرد و از طریق سوراخ های روی لوله صوتی، تغییر ارتفاع می دهد. همه سازهای این گروه در نواحی مختلف ایران لوله و صوتی منفرد دارند و سازهای گروه سرنا و نمونه ای از كرنا از این گروه اند. جنس لوله صوتی سازهای این خانواده عمدتاً چوب است و بدنه آنها شکلی قیف مانند دارد و انتهای لوله صوتی شان به یک دهانه شیپوری خاتمه می یابد. روی بدنه این هو اصداها پنج تا هفت سوراخ در جلو و یک سوراخ در پشت ایجاد شده اند. نمونه هایی از سازهای این گروه که نوعی كرنا هستند (مانند كرناهای فارس، بختیاری و بویر احمدی) علاوه بر لوله صوتی چوبی، دارای شیپوری فلزی هستند.

در پایان مقاله این ماه، تصنیف “همراه شر عزیز” را به قشر خاكستری از ایرانیان نازنینمان تقدیم میكنم كه بنا به هر دلیلی اعم از تكرار گذشته یا ترس از آینده یا هر نگرانی دیگری، هنوز تصمیم نهایی خود را نگرفته اند و از دور نظاره گر آتشی هستند كه اگر دیر بخود بجنبند، شراره هایش دامن خود آنها را نیز خواهد گرفت. 

  شجریان: سروش مردم، فردوسی موسیقی ایران – قسمت چهلم

رزم مشترک معروف به همراه شو عزیز، شعری حماسی است که در تاریخ معاصر ایران جایگاه ویژه‌ای دارد. این شعر را شخصی با نام مستعار «برزین آذرمهر» كه به احتمال زیاد نام مستعار پرویز مشکاتیان بوده، سروده‌. این سرود نخستین بار در سال ۱۳۵۸ به خوانندگی حضرت استاد محمدرضا شجریان و آهنگسازی پرویز مشکاتیان در آواز اصفهان اجرا شده و در آلبوم چاووش ۷ به دست کانون چاووش منتشر شد. این آهنگ غنای ملودیک عالی داشته و مقدمه‌ای کوبنده و تأثیرگذار دارد.

جنبش‌های اجتماعی و سیاسی ایرانی این سرود را به عنوان نمادی برگزیده‌اند.

همراه شو عزیز، همراه شو عزیز

تنها نمان به درد، کاین درد مشترک

هرگز جدا جدا، درمان نمی‌شود

دشوار زندگی، هرگز برای ما

دشوار زندگی، هرگز برای ما

بی رزم مشترک، آسان نمی‌شود

تنها نمان به درد، همراه شو عزیز

همرا شو، همراه شو

همراه شو عزیز

همراه شو عزیز

تنها نمان به درد، کاین درد مشترک

هرگز جدا جدا، درمان نمی‌شود

دشوار زندگی، هرگز برای ما

دشوار زندگی، هرگز برای ما

بی رزم مشترک، آسان نمی‌شود

به واژه « آزادی » قدری فکر کنید…عبارتی که با « آ » كه  حرف اول الفبای فارسی است شروع، و با « ی » كه آخرین حرف آنست، پایان میابد …

باید گفت همه خواسته مردم در میان این آغاز و پایان نهفته است … « زاد » که در میان «آ» و «ی» قرار دارد، فاعل مصدر «زادن» است ؛ همان فرایندی که زیستن و «زندگی» را ممکن میکند و در گونه انسان، این زن است که فاعل فعل زادن میباشد. بنابراین همیشه « زن » در دل «آزادی»، آبستن « زندگی » بوده است… به امید آزادی و به امید غلبه نور بر تاریكی….

و… تا ساز هست و آواز هست، شاگردان مکتبت، به نامت و با یادت، صبوح ها پر می کنند و قدح ها خالی. 

ساقیا…، سرو چمان…،  قدحت پُر مِی باد.

ادامه دارد…

دیدگاهتان را بنویسید

هم‌اکنون عضو خبرنامه پیام جوان شوید

Newsletter

همراهان پیام جوان