شروع اختلالات رفتاری شایع در کودکان

بدرالدّین نجمی

www.dr-najmi.com

@drnajmi_offocial

آبدیدگی، دوره دیگری از رشد را به پایان می رسانیم

سالمندان نيازهای گسترده ای ندارند. آنها تنها اميدوارند، فرزندان و بستگان قدردان زحمات و رنج های آنان باشند. سالمندان نيازمند محبت و احترامند. خواستار آنند كه از سوی فرزندان و اطرافیان خود مورد مشورت قرار گيرند و رأی و نظر آنان به عنوان فرد باتجربه خانواده، محترم شمرده شود. جویای حالشان شوند و آنان را سربار نبینند. آنان می خواهند همچون گذشته اما با انتظاراتی متفاوت با آنان برخورد شود و رفتاری آکنده از توجه و مهر را از سوی خانواده تجربه کنند.

حال، سالمند شما در چه وضعی به سر می برد. آیا وضع جسمانی و روانی او هنوز موجب خوداتکایی او است یا بنا به کاستی های عارض شده متکی به غیر است؟ آیا سالمند شما به تنهایی ایام را پشت سر می گذارد و یا در محفل گرم خانواده هنوز از جایگاه روانی شایسته ای برخوردار است؟ چقدر به کمک شما در عرصه های اجتماعی حاضر می شود و چقدر از بودن در کنار شما و اطرافیانتان خشنود است؟ شما چقدر توانسته اید بین دو یا سه نسل حاضر در خانواده مصالحه و صمیمیت برقرار کنید؟ اینها از جمله پرسشهایی است که بد نیست افرادی که دارای سالمند در خانوادۀ خود هستند به آنها پاسخ دهند. به امید غلبه اوصاف مثبت زندگی جمعی و محترمانۀ فرهنگ خانوادۀ ایرانی بر هجمۀ وسیع فردگرایی که در سراسر جهان به نحوی خانواده ها را درگیر خود ساخته است. پایان

شروع اختلالات رفتاری شایع در کودکان

هر فردی در چشم انداز زندگیش خواهان آینده ای روشن و موفق است، که از جمله عناصر نقشبند آینده داشتن فرزندی نیکو خصال و سازنده از بهر جامعه و خویشتن می باشد. بدیهی است جستن شیوه و شرایط تربیت چنین انسانی مستلزم دقت و مسئولیتی شایان توجه از سوی یکایک مربیاناز والدین گرفته تا آموزگاران، همسالان و مراجع قدرت و اعتباردر هر جامعه ای است. کودک سالم و خوش خویی که پا به عرصه هستی می گذارد برخوردار از عالی ترین و کامل ترین امکانات رشدی است که تنها کافی است خانواده و محیطی مناسب و نسبتاً غنی در اختیارش باشد تا نشو و نمو کند و با بالندگی به انسانی ارزشمند در این جهان پر فراز و نشیب و مملو از تناقض بدل شود. جهانی که در آن هر روز بیش از پیش، اوصاف ارزشمند انسانی با خصیصه های حیوانی آدمی در شرایطی افسارگسیخته و موجه شده به محاق می رود و آدمیان را از داشتن یک مدینه فاضله مأیوس می کند.

  مبانی فیزیولوژیک و روانشناختی زبانشناسی نظریات پاولوف - بخش نهم

شرایط صوری تربیت که به افراد آزادی خواهی، ارتقاءجویی، جرأت ورزی، اعتماد به نفس و حق طلبی و نه حقیقت جویی را  در قالب مصرف گرایی افراطی و ادای یک سلسله آداب اجتماعی آموزش می دهد در جوامع پیشرفته و مترقی در حالی تأمین است که زندگی خانوادگی و محیط آموزشی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بسیاری از مردم جهان نه تنها عاری از امکانات اولیه برای حفظ و انتقال اندوخته های فرهنگی خویش است بلکه شرایط برای دستیابی به این مقاصد فرهنگ فردگرایانه دشوار و یا مروج بعد انحصارطلبی، خودخواهی و تجاوز به حقوق دیگران است.

مشکلات عاطفی و رفتاری کودکان نیز که نتیجه اجتناب ناپذیر فقر و بیماری، جهل و بدرفتاری، گم گشتگی، خودکامگی و نابسامانی های خانوادگی، تأکید بر منافع فردی، کاستی های آموزشی، فرهنگی و اجتماعی برخاسته از سیاست های نادرست دولتمردان است شدیداٌ مانع رشد و والایش و وصول آنان به کمالاتی است که در خلقتشان رقم خورده است.  نگرانی والدين نسبت به رشد هيجانی و رفتاری كودكان شان مسئله ای عمومی است، و مطالعات زيادی به بررسی شيوع اين نگرانی در جمعيت‌های عمومی پرداخته اند. بر اساس نظر استارفيلد(۱۹۸۲) يك هفتم مادران كودكان پيش دبستانی، مشكلی را در رشد و تحول فرزند خود و یک دهم مادران، مشکلات رفتاری يا انضباطی را دركودكان خود گزارش مي‌كنند. اختصاصی تر اینکه، استارفيلد، با اشاره به گزارشی بیان می دارد، ۱۵ درصد بچه‌های سنين ۵ تا ۱۴ سال دچار مشكلات رفتاری يا انضباطی و ۱۰ درصد هم دارای مشكلاتی در روابط اجتماعی هستند. قشقرق  و ديگر رفتارهايی كه به سختی قابل كنترل هستند نيز در اين كودكان شايع و اغلب پايدار است. اگرچه ممكن است بسياری از كودكانِ دچار مشكلات رفتاری و هيجانی، هرگز مورد توجه متخصصین طب کودکی  و بهداشت روان قرار نگيرند، اما تعداد قابل توجهی از كودكان نيازمند مداخله در مديريت مسائلی هستند كه با رشد و کاركرد روزانه آنها تداخل می نماید.

  استاد صمد پیوند - خواننده و موسیقیدان

ما غالباً فرزندان خود را به دلیل خطاها و اختلال ها و ناسازگاری هایشان محکوم می کنیم، مورد عتاب و خطاب قرار می دهیم و سرزنش می کنیم، غافل از اینکه باید خطاها، ندانم کاری ها، خودمداری ها و مصلحت اندیشی های نادرست خودمان را هم به عنوان سبب ساز رفتار آنان در نظر بگیریم. واقعیت این است که بسیاری از خانواده ها آشنا به زمینه های رشد و پرورش کودک نیستند و یا درگیر مناقشات درون شخصی و بین شخصی و تأمین اقتضائات مادی زندگی روزمره هستند که کودک و در واقع نسل بعد را در معرض مخاطرات روانیاجتماعی قرار می دهد. کودکان و نوجوانان که حجم وسیعی از جمعیت جامعه رو به تحول ما را تشکیل می دهند، همواره به دلیل نقش آینده سازی آن ها در جامعه کانون توجه اولیاء بهداشت روان و تعلیم و تربیت بوده اند. رشد فرد به عنوان یک فرآیند تدریجی و مداوم در ابعاد مختلف تحت تأثیر دو عامل طبیعت و تربیت می باشد، بحثی که همیشه در روان شناسی مطرح بوده است. اما رشد نابهنجار و یا بروز رفتارهای نابهنجار و به عبارتی مشکلات رفتاری در کودکان و نوجوانان باید به گونه ای شایسته تعقیب و اسباب پیشگیری و اصلاح آن فراهم گردد. امروزه اگرچه شاهد علاقه زیادی در زمینه مراقبت و درمان کودکان مبتلا به اختلال رفتاری هستیم اما این امر در حوزه بهداشت روانی پدیده ای نسبتاً نو به شمار می رود. توجه به مراقبت نظام دار و سازمان یافته از کودکان عقب مانده ذهنی را می توان در تلاش های جين ايتارد ردیابی کرد که در سال ۱۷۹۹ با آموزش یک پسر وحشی یافته شده در جنگل های آويرون  آغاز شد. رویکردهای نخستین درمانی در اواسط سال های ۱۸۰۰ توسط ادوارد سگن  با تحقیق در زمینه ماهیت و درمان عقب ماندگی ذهنی ادامه یافت و با تأسیس مدارس خاص این کودکان در ماساچوست (۱۸۴۸)و نیویورک(۱۸۵۱ )پیگیری شد. در آغاز قرن بیستم شاهد ۱) نهضت بهداشت روان تحت تأثیر اقدامات گیلفورد بیرز (۱۹۰۸)، ۲) تأسیس درمانگاه های راهنمایی کودک از جمله تأسیس درمانگاه روان شناختی لایتنر ویتمر(۱۸۹۶) و ۳) معرفی روان شناسی پویشی  با اقدامات زیگموند فروید در وین و آدولف مایر در آمریکا بودیم؛ که این سه پیشرفت عمده و توجهات نخستین متخصصان به مراقبت و درمان کودکان و بزرگسالان عقب مانده ذهنی در تأکید کنونی متخصصان هر بخش از خدمات درمانی مربوط به کودکان دارای اختلال عاطفی سهمی به سزا داشته است. نهضت ها، انجمن ها و پیشرفت های بی شماری در تحول نگاه به مراقبت دوران کودکی دخیل بوده است و زمینه را برای خدمات امروزی که خاص کودکان است فراهم ساخته است. اختلالات روان شناختی و روان پزشکی مشتمل بر رفتارهایی است که از حدود هنجاری خارج شده است. برای در نظر گرفتن هنجارها گاه به هنجارهای اجتماعیفرهنگی و گاه به هنجارهای آماری و نیز به هنجارهای رشدی توسل جسته می شود. در کلیه متون عوامل تأثیرگذار بر رشد و عدول از هنجارها تحت دو عامل وراثت و محیط نام گذاری شده است و در میان عوامل محیطی به خانواده و نیز تأثیر متقابل کودکوالدین تأکید شده است؛ غافل از اینکه خانواده نه تنها خود دارای یک تاریخچه رشد فردی است بلکه اعضاء آن در هر دوره از تاریخ جامعه متأثر از رویدادهای تلخ و آسیب زای جامعه هستند؛ از بلایای طبیعی گرفته تا بلایای نشأت گرفته از حرص و آز آدمی همچون تنگناهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی داخلی و جنگ های بین المللی و آلودگی های محیط زیست، که کودکان را مجبور و محکوم به حال و آینده ای همراه با ناتوانی و ناایمنی می کند.

  شعر چوب خدا - سعید عرفان

ادامه دارد

دیدگاهتان را بنویسید

هم‌اکنون عضو خبرنامه پیام جوان شوید

Newsletter

همراهان پیام جوان