• Home
  • >
  • مقالات مجله - آگوست ۲۰۲۳
  • >
  • برگهایی از تاریخ – به مناسبت ۱۰۰ سالگی کودتای رضاشاه؛ از رضا خان به رضا شاه – از احمدشاه به احمد خان – قسمت بیست و هشتم

برگهایی از تاریخ – به مناسبت ۱۰۰ سالگی کودتای رضاشاه؛ از رضا خان به رضا شاه – از احمدشاه به احمد خان – قسمت بیست و هشتم

گردآورنده: شهرداد خبیر

برگرفته ازکتاب “از کودتا تا سقوط”

تاج شاهی

ریاست سنی مجلس به شیخ محمد حسین مجتهد یزدی واگذار شد. همان کسی که پسرش، دکتر مرتضی یزدی، بعدها از سران «حزب تودۀ مردم ایران» گردید. بعد از آن در رأی گیری، میرزا صادق صادق ( مستشارالدوله ) به ریاست دائمی انتخاب شد. محل برپایی جلسات مجلس هم تکیه دولت بود. همان جایی که شاهان قاجار به عزاداری و تعزیت خوانی خامس آل عبا می پرداختند، اینک مجلس ختم قاجاریه در آن برپا شده بود. از همین رو عین السلطنه، به نقل از بهاءالدوله، شباهتی میان این مراسم و آن یکی دیده است: 

ارباب کیخسرو مثل همان معین البکاهای ( تغزیه گردان های سابق ) ایام گذشته ترتیب مجلس می داد. به ما گفتند دور تخت باید بایستند. جمعی هم مثل من و مثل عربهای که در تعزیه درست می کردند، دور تخت جمع و منتظر جنگ و دعوای امام با مخالفین بودیم … . 

 اما یک ناظر غربی به نام اموری که سفارت دولت آمریکا در ایران را برعهده داشت، بیشتر نمادهای ایرانی تکیه دولت را دیده است. گویی اشاره ای به ایرانگردیی باستان گرایانۀ ایدئولوژی پهلوی دارد:

 تکیه دولت که مجلس مؤسسان جلسات خود را در آن تشکیل داد، تالار مدور بسیار بزرگی با دیوارهای آجری و سقفی برزنتی است که شیرهای ایرانی نقاشی شده روی آن خودنمایی می کنند. این مکان یک نسل پیش به دستور ناصرالدین شاه برای اجرای تعزیه ساخته شد، اما چنانکه می گویند از این مکان بیش تر برای نمایشهای سبک غیر مذهبی استفاده می شد. 

در نهایت مجلس مؤسسان با اصلاح مواد ۳۶،۳۷،۳۸،۴۰ متمم قانون اساسی، رأی به سلطنت رضاخان پهلوی و تداوم آن در خاندانش داد: 

اصل ۳۶، سلطنت مشروطۀ ایران از طرف ملت به وسیلۀ مجلس مؤسسان به شخص اعلی حضرت شاهنشاه رضاشاه پهلوی تفویض شده و در اعقاب ایشان نسلأ  بعد نسل برقرار خواهد شد. 

از میان ۲۶۰ نمایندۀ مجلس ، سه تن به این تغییر در قانون اساسی رأی مثبت دادند. سلیمان میرزا اسکندری و دو نفر دیگر از حزب سوسیالیست به جهت انتصاب ولیعهد در قانون، آن را مغایر با « سلطنت انتخابی » مورد نظر حزب می دانستند.

  Colorectal Cancer (2)

پس از آن، رضاشاه پهلوی در روز چهارشنبه ۲۴ آذرماه ۱۳۰۴، به مجلس شورای ملی رفت. او در مجلس برابر قران زانو زده، آنرا بوسید و به عنوان « سردودمان پهلوی» سوگند یاد کرد. فردای آنروز در کاخ گلستان، در تخت مرمر « مراسم سلام » برگزار شد. در همین روز دولت با کفالت محمدعلی فروغی استعفا داد. همچنین عبدالحسین تیمورتاش به وزیر درباری انتخاب شد. با استعفای دولت، رضاشاه محمدعلی فروغی را مأمورتشکیل کابینه کرد. بدین ترتیب فروغی اولین دولت سلطنت پهلوی را در ۲۸ آذر ۱۳۰۴ تشکیل داد.

ریاست وزرایی فروغی مانند دوره ای که کفالت دولت را برعهده داشت، موقتی بود. گویی آمده بود تا برای مدت کوتاهی اقداماتی چون برگزاری تاجگذاری رضاشاه و انتخابات مجلس ششم را برگزار کند. 

دولت از این زمان مجری بود. کانون قدرت در دربار نهفته بود، جایی که عبدالحسین خان تیمورتاش سمت وزارت دربار را برعهده داشت. هرچند مخبرالسلطنۀ هدایت بر این اعتقاد است « از این تاریخ، رأی رأی پهلوی است. وزرا رافعی بین وزارتخانه و شاه، نقیر و قطمیر باید به عرض شاه برسد و آنچه امر شد، اطاعت می شود». اما روند امور و همچنین نقشی که تیمورتاش در مذاکرات خارجی و حل مسائل داخلی ایفا کرد، نشان از حضور و نفوذ وی در صحنۀ سیاسی ایران در این سالها دارد. البته آنچه وانمود می شد، نظارت و دخالت بی رقیب شاه در تمامی امور بود؛ به طوری که حسن مشار، وزیر امورخارجۀ فروغی، به جهت انتصاب مدیر کلی بدون دخالت وی از مقام خود استعفا داد. شاه هم در پاسخ این اعتراض و استعفا گفته بود: «… خورده، من به تمام کارها دخالت می کنم 

بدین ترتیب دولت فروغی که در نظر برخی دولت محلل بود، به دستور رضاشاه آمادۀ برگزاری انتخابات مجلس و مراسم تاجگذاری شد. تاجگذاری رضاشاه در چهارم اردبیهشت ماه ۱۳۰۵ در کاخ گلستان برگزار شد. گزارش گاستون موگرا، فرستادۀ دولت فرانسه در ایران، از این مراسم اینگونه است:

  زبانشناسی: سفر حجمی در خط زمان: سیر از "زبان" به "اوزوان" - بخش چهارم

مراسم بسیار ساده بود و عاری از هر نوع ظاهرسازی، مراسم با ایراد خطبه ای کوتاه از سوی یک ملا آغار گشت و سپس رئیس دولت سخنرانی نمود و آنگاه شاه به این خطبه ها پاسخ گفت و جشن با تقدیم ساز و برگ های پادشاهی: تاج، شمشیر و غیره که تا به حال پادشاهان پیشین آنها را به کار برده اند، به رضاشاه پایان یافت. شاه خودش تاج را گرفت تا شخصأ برسر بگذارد. جماعت کارمندان دولت که لباس رسمی سیاه بر تن داشتند، تالار را پر کرده بودند. تنها گروهی از ملاها که عبا و عمامه داشتند، در این اجتماع غم انگیز نشانه ای از رسوم تماشایی شرق را تجسم می دادند. پس از پایان مراسم، شاه تاج بر سر سوار بر کالسکه از شهر عبور کرد. جلوی در خانه ها فرش گسترده و بالای آن نوارهایی به رنگ پرچم رسمی افراشته بودند

علیرغم این، یک ناظر داخلی اما مراسم تاجگذاری را «با شکوه فوق العاده» خوانده استمراسمی که برای آن « سه تاج » تهیه دیده بودند که در دستان فروغی، تیمورتاش و جعفر قلی سردار اسعد خودنمایی می کرد:

یکی، تاج پهلوی که تازه درست کرده اند؛ دومی تاج کیان دست رئیس الوزرا بود؛ تاج نادری که دست من [ سردار اسعد] بود.

شاه بر تخت طاوسی که نادر از هند آورده بود نشست. تاج را خود بر سر گـــذاشت و « شمشیر جهانگشای برلیان نادری » را به کمر بست. از گزارش مراسم تاجگذاری چنین برمی آید رضا شاه سعی بسیار داشته که با نادرشاه افشار شبیه سازی کندپادشاهی که از میان فرودستان جامعه برخاسته بود و با نبوغ ذاتی و استعداد شخصی، با همراهی بزرگان جامعه، که دوران بحرانی پایان صفویه و سلطه افغان ها را تجربه کرده بودند، توانست بر تاج و تخت ایران دست یابد. این شبیه سازی را در نطق محمدعلی فروغی نیز میتوان یافت؛ آنجا که با گذری به تاریخ ایران، از « پیشدادیان » تا « پایان فتنۀ افغان» به  « ظهور نادرشاه» پرداخته و سپس اینگونه نتیجه گرفته که « آمدن شاه نو و نهادن تاج کیانی برسر، بشارتی است که ملت سمتدیدۀ ایران به خواست خداوند سربلندی و عزت گذشته را باز می یابد».

  زندگی در ساکرامنتو: ۸ فاکتور مهم برای مهاجرت به ساکرامنتو

دیگر وظیفه ای که فروغی بر عهده داشت، انجام انتخابات مجلس ششم بودانتخاباتی که رضاشاه در نامه ای به رئیس الوزرا اعلام کرد: « بایدکاملأ آزاد و به ارادۀ ملت واگذارشود 

ترکیب نمایندگان مجلس هم نشان از آن دارد که انتخابات مجلس ششم متفاوت از دیگر انتخابات دورۀ رضاشاهی است. هر چند عین السلطنه پیش بینی کرده بود در این انتخابات افرادی چون مدرس، تقی زاده و میرزاحسین مؤتمن الملک به مجلس راه نخواهند یافت، برخلاف نظر او اما این افراد انتخاب شدند. از این رو، گاستون موگرا، سفیر فرانسه در تهران، در خصوص رویه رضاشاه چنین داوریی داشت: 

رضاشاه تاحال حاضر نه امیرهایی را که طرفدارانش هستند، تقویت کرده و نه موجبات ترس و وحشتی را که مخالفانش ابراز می کردند، فراهم ساخته، بلکه حال سعی دارد در حد وظایف خود که قانون اساسی تعیین نموده، باقی بماند و به عبارت واضح تر سلطنت کند، نه حکومت. شواهد اما حکایت از آن داشت که رضاشاه می خواهد فراتر از پادشاه مشروطه باشد. فروغی هم در دورۀ ریاست وزرایی اش طی بخشنامه ای به مقامات دولتی دستور داد که از رضاشاه و خانوادۀ سلطنتی با القاب خاص نام ببرنددستوری که نشان از علاقۀ رضاشاه به آداب خاص سلطنت داشت. در عرصۀ سیاست خارجی هم دولت فروغی درگیر یک مسئلۀ ملی شد. موضوع، فتوای علمای وهابی مبنی در تخریب بقاع متبرکه در مدینه بود. تلگرافی که به وزارت خارجه رسید، حاکی از آن بود که « وهابی ها از علمای مدینه فتوا گرفتند که گنبد و ضریح و زینت برخلاف اسلام است، باید برداشته شود. مشغول خراب کردن هستند ». با رسیدن این خبر، کمیسیونی در قصر پهلوی برای حل مسئله تشکیل شد که در آن برخی از علمای دینی و رجال حضور داشتند. فروغی به رغم برگزاری انتخابات، فرصت گشایش مجلس ششم را نیافت. دولت او پانزدهم خرداد ۱۳۰۵ استعفا داد و مستوفی الممالک جایگزین وی شد.

ادامه دارد

دیدگاهتان را بنویسید

هم‌اکنون عضو خبرنامه پیام جوان شوید

Newsletter

همراهان پیام جوان