یک روانپزشک و محقق علوم اعصاب ایرانی الاصل ساکن آمریکا معتقد است شبکههای اجتماعی با وعده آشتی دادن مردم روی کار آمدند اما حالا به ابزارهایی برای تفرقهافکنی و قبیلهگرایی تبدیل شدهاند.
«آرش جوانبخت» روانپزشک و محقق ایرانی دانشگاه ایالتی Wayne یادداشتی در مورد تفرقهافکنی و قبیلهگرایی در شبکههای اجتماعی نوشته که آن را با اندکی دخل و تصرف در ادامه میخوانید.
اگر از افرادی هستید که سن و سالی از آنها گذشته احتمالاً میدانید استفاده از فیسبوک به عنوان یکی از اولین شبکههای اجتماعی چقدر لذتبخش بود. فیسبوک به ما کمک کرد تا دوستان قدیمی یا دوران مدرسه را پیدا کنیم و محلی بود برای گفتگوهای سالم و پویا. بعد توییتر و اینستاگرام و سرویسهای مشابه آمدند و ایده ناب فیسبوک که همان متصل کردن افراد به یکدیگر بود را گسترش دادند.
اما حالا اوضاع تغییر کرده و شبکههای اجتماعی از محلی برای گپ زدن و شناخت دوستان به آوردگاه اطلاعات نادرست، اخبار زرد، خودستایی و تبلیغات تبدیل شدهاند.
هوش مصنوعی شبکههای اجتماعی با توجه به فعالیتهای اینترنتی کاربر نوع پستهایی که باید به او نمایش داده شوند را تشخیص میدهد. مثلاً اگر در توییتر پروفایلهای سیاستمداران یک جناج سیاسی خاص را دنبال کنید، هوش مصنوعی پستها و پروفایلهای مشابه را به شما نشان میدهد. هر چه بیشتر لایک کنید و پستها را به اشتراک بگذارید، سریعتر به درون آن حزب سیاسی کشیده میشوید.
الگوریتمهای پلتفرمهای اجتماعی برای جلب توجه کاربران معمولاً به واکشنهای عاطفی منفی کاربران مثل خشم و شتابزدگی حساس هستند، به همین دلیل محتواهای منفی را رواج داده و آنها را با اشتراک گذاری در گروهها گسترش میدهند که یکی از دلایل نزاع بین گروههای سیاسی و ایجاد دشمنی بین آنهاست.
الگوریتمهای شبکههای اجتماعی سرانجام کاربر را با منزوی کردن وارد یک «قبیله دیجیتالی» کرده و او را به طرفداری از گروه خاص میکشانند. اینجاست که نزاع بین طرز تفکرهای مختلف شکل میگیرد؛ اعضای هر گروه یا قبیله دیجیتالی تمام اخبار به اشتراک گذاشته شده درون گروه را فارغ از درستی یا نادرستی پذیرفته و نظرات مخالف را بر نمیتابند.
انسان ذاتاً موجودی قبیلهایست و وقتی دچار ترس میشود بیشتر گارد گرفته و فقط به اخبار و اطلاعات اعضای قبیله اعتماد میکند. این رویکرد در دنیای واقعی به اجداد ما کمک کرد تا زنده بمانند، اما حالا در دنیای مجازی قبیلهگرایی، فشار اطرافیان، احساسات منفی و تندخویی دست به دست هم دادهاند تا تحمل انتقادات به شدت پایین بیاید. تحقیقی که انجام شده نشان میدهد ۶۱ درصد از مردم آمریکا به خاطر دیدگاههای سیاسی مخالف، کاربران را در شبکههای اجتماعی بلاک یا آنفالو کرده و یا از لیست دوستان خود حذف کردهاند.
تفکر بشر نیز با پیشرفت تکنولوژی تغییر کرده است. کتابخوانی تقریباً به دست فراموشی سپرده شده و اسکرول کردن و سوایپ کردن دامنه توجه کاربران را به تنها چند ثانیه تقلیل داده است. کاهش دامنه توجه تفکر انتقادی را نیز از کاربران گرفته است. حتی اخبار مهم نیز تنها چند ساعت در صفحه فید دوام میآورند و به سرعت جای خود را به خبر جنجالی و بزرگ بعدی میدهند. هوش مصنوعی پلتفرمهای اجتماعی به جای کاربر فکر میکند و محتواهای مورد علاقه یا همان مربوط به «قبایل دیجیتالی» را به خورد او میدهد.
برای در دست گرفتن کنترل اوضاع چه باید کرد؟
جوانبخت میگوید برای جلوگیری از تصمیم گیری هوش مصنوعی به جای خود میتوانید کارهای زیر را انجام دهید:
- بررسی و بروزرسانی تنظیمات تبلیغات هدفمند در شبکههای اجتماعی حداقل سالی یک مرتبه
- گیج کردن هوش مصنوعی با برچسب گذاری تمام تبلیغات با گزینه بی ربط (Irrelevant)
- کنار گذاشتن تعصبات و خواندن اخبار از منابعی به غیر از سایتهای مورد علاقه و رفتار دوستانه با کسانی که تفکر سیاسی متفاوت دارند
- دنبال نکردن اخبار از تلویزیون یا محدود کردن آن و خواندن اخبار
- اگر هر چه کانالها یا شبکههای اجتماعی مورد علاقه (رهبران قبایل) به خورد شما میدهند را بی چون و چرا میپذیرید، دوباره فکر کنید.
- دنبال کردن اخبار از منابع خبری بیطرفتر
- آفلاین شدن و کنار گذاشتن گوشی به مدت چند ساعت