نویسنده و گردآورنده : شهرام خبیر
کتاب چهارم دینکرد منتخبی است از آیین نامه –آذر فرنبغ فرخزادان. مطالب آن به کتاب سوم دینکرد شباهت دارد، اما جنبه جدلی و منطقی آن ضعیف تر است. در آغاز کتاب، شرح آفرینش امشاسپندان، که هر یک متجلی از دیگری است، ذکر شده است. نخست از بهمن و اردیبهشت و شهریور نام برده شده و به مناسبت ذکر شهریور، که معنی آن « فرمانروایی مطلوب» و نماد قدرت ایزدی است، از شاهانی که از دین مزدیسنی پشتیبانی کرده اند، نام برده شده است: گشتاسب، که زردشت در زمان او دین آورد؛ دارا پسر دارا (= داریوش سوم)، که دستور داد اوستا و زند را در دو نسخه مکتوب، یکی را در گنج ( =خزانه) شاهی و دیگری را در دژ نبشت نگاه دارند؛ بلاش اشکانی، که پس از پراکنده شدن اوستا و زند به دست اسکندر، دستور داد که آنچه از این کتاب به صورت مکتوب یا سینه به سینه وجود داشت، گردآوری شود؛ پس از آن از اردشیر بابکان نام برده شده، که به تنسر دستور داد آنچه را از این کتاب دینی پراکنده بود، در دربار جمع کند. وی بر یک مجموعه صحه گذاشت و بقیه را نامعتبر شناخت؛ پس از آن، از شاپور پسر اردشیر ساسانی یاد شده که دستور داد آنچه را از علوم گوناگون که به اعتقاد زردشتیان در اصل متعلق به کتاب دینی بود و در روم و هند پراکنده بود، مانند مطالب مربوط به پزشکی و ستاره شناسی، باز به اوستا ملحق کنند؛ سپس از شاپور دوم ساسانی نام برده شده، که به دستور او عقاید گوناگون بررسی شد و اهل کشور با مجادلات دینی به یقین دینی رسیدند و در زمان او بود که آذرباد مهر سپندان، برای این که مردم نسبت به دین ایمان محکم و عاری از شک و تردید داشته باشند، تن به آزمایش دینی داد و از آن پیروز به درآمد؛ سرانجام از خسرو انوشروان یاد شده که بدعت گذاران و فرق ضاله را که، خصوصاً منظور مزدکیان اند، مغلوب کرد و برانداخت. بعد از شهریور، از امشاسپندان دیگر یعنی خرداد و مرداد و اسپندارمد و به دنبال آن، از موجودات گیتی سخن رفته است. یکی از اهمیت های این کتاب، ذکر نام چند کتاب هندی در موضوعات علمی است، که نویسندگان دوره اسلامی از آنها بهره برده اند. کتاب دینکرد چهارم مشکل تر از کتابهای دیگر این مجموعه نوشته شده و دریافت مطالب آن به دشواری میسر می گردد.
کتاب پنجم دینکرد شامل دو بخش اصلی است: بخش نخست مشتمل بر پاسخ هایی است که آذر فرنبغ فرخزادان، در کتاب موسوم به سمران، به سؤالات یعقوب خالدان داده است. پس از شرح کوتاهی درباره سابقه مردم سمران و همکاری آنان با ایرانیان در زمان لهراسب، به اختصار از سرگذشت دین اورمزد پیش از زردشت سخن رفته است. سپس شرح زندگی زردشت، از هنگام بسته شدن نطفه تا کودکی و به پیامبری رسیدن تا درگذشت وی، به اختصار آمده است. تفصیل این مطالب را در کتاب هفتم دینکرد می یابیم. بخش دوم پاسخهایی است که همان دانشمند به سی و سه سؤال – بخت ماری مسیحی – داده است. پرسشها و پاسخ ها مربوط به امور ما بعد الطبیعه، الهام ایزدی، پرستش و آیینهای دینی زردشتی است. کتاب پنجم از نظر شیوه جدلی بسیار سست تر از کتاب سوم است و گاهی در آن به جای استدلالات منطقی از برتری های ملی و نژادی سخن رفته است.
کتاب ششم دینکرد مشتمل بر اندرزهای پهلوی است و آن را باید بزرگ ترین اندرزنامه پهلوی به شمار آورد. اندرزهای این کتاب احتمالاً از اصل و ترجمه یکی از بخشهای اوستا به نام – برش نسک – که خلاصه آن در کتاب هفتم دینکرد آمده، برگرفته و شرح و بسط داده شده است. بنابر جمله ای که اندرزها با آن آغاز می شود، این کتاب به شش بخش تقسیم شده است. بیشتر اندرزها دینی هستند، اما به اندرزهای تجربی نیز فراوان بر می خوریم. مطالب کتاب به طور کلی درباره خرد، دانایی، فرهنگ، مشاوره و هم نشینی با دانایان و نیکان، اعتقاد، دین، اعتدال (=پیمان) و افراط و تفریط، صفات نیک و بد، فقر (=درویشی) در مفهوم خوب و بد آن و غیره است. بر خلاف اغلب اندرزهای دینی که بر آداب و اجرای مراسم تکیه دارند، در اندرزهای دینی این کتاب، تأکید بر اندیشه و تفکر دینی است. بیشتر اندرزها به کسی نسبت داده نشده است، اما بعضی نیز منسوب به شخصیتهای دوران ساسانی اند مانند: خسرو انوشیروان، آذرباد مهر سپندان، آذرنرسه ، بخت آفرید و آذرباد زردشتان.
کتاب هفتم دینکرد بر اساس متن اصلی و ترجمه سه نسک اوستایی به نام های سپند نسک، چهرداد نسک و وشتاسپ (= گشتاسب) ساست ، تدوین شده است. اصل متن اوستایی و ترجمه پهلوی این بخشها اکنون در دست نیست، اما خلاصه مطالب آنها در کتاب هشتم دینکرد نقل شده است. خلاصه – سپند نسک -که فصل چهاردهم کتاب مذکور را تشکیل می دهد، دلالت بر این دارد که در این بخش، ضمن سرگذشت «دین»، زندگی نامه زردشت نیز به تفصیل آمده بوده است. خلاصه – چهرداد نسک – فصل سیزدهم از کتاب هشتم دینکرد را تشکیل میدهد و بخشی از آن، درباره زردشت بوده است. خلاصه – وشتاسپ ساست – فصل یازدهم را در بر میگیرد. شرح زندگانی زردشت که در متن های پهلوی دیگر، مانند کتاب پنجم و نهم دینکرد، گزیده های زادِ سپرم و روایات پهلوی، آمده است، همه از این نسک ها برگرفته شده است.
روایتی نیز که از زندگانی زردشت به نقل از- جیهانی – در کتاب – ملل و نحل شهرستانی – آمده و همچنین روایت منظومه – زراتشت نامه – زردشت بهرام پژدو،غیر مستقیم از مطالب این سه نسک اقتباس شده است. در این کتاب مشخصات ترجمه های اوستا، مانند ترجمه لفظ به لفظ، وفاداری به ترتیب جمله بندی اوستا و آوردن تفسیر بر تفسیر، به خوبی مشاهده می شود. پس از مقایسه متن این کتاب با زندهای موجود اوستا، اصل بسیاری از جملات را می توان بازسازی کرد. احتمال میرود که اصل اوستایی بخشهایی از متن، به شعر بوده است.
کتاب با ذکر نام و شرح مختصری از اعمال کسانی که پیش از زردشت، نایل به دریافت الهام ایزدی شده اند، از- گیومرث – (نخستین انسان ) تا – گشتاسب، آغاز میگردد. پس از آن، شرح افسانه آمیز زندگی، زردشت از بسته شدن نطفه، تولد، کودکی، به پیامبری رسیدن، دشمنی بدخواهان با او و گرویدن گشتاسب بدو تا درگذشتش از این جهان می آید و در هر مرحله معجزات او به تفصیل ذکر میگردد. سپس به حوادث پس از زردشت تا پایان جهان، مانند حمله اسکندر، پراکنده شدن اوستا، اقدامات – تنسر، آذرباد مهر سپندان- و- انوشیروان – پرداخته شده است. کتاب با شرح مفصل حوادث دوران سه موعود زردشتی، -هوشیدر- و – هوشیدر ماه – و- سوشانس (= سوشیانس)، که از نسل زردشت هستند، پایان میگیرد. کتاب هفتم دینکرد، در واقع نوعی تاریخ دینی زردشتی از آغاز تا پایان است، که زردشت خود در میانه آن قرار گرفته است.
ادامه دارد…