نویسنده: شجاع الدین شف
گردآورنده: فرهاد سرتیپی
کاری که ما در ایران کردیم یک خودکشی دسته جمعی بود. هیچ ملتی را نمی بینید که با دست خود گور خودش را کنده باشد و ما کندیم. نسلی که ما بدان تعلق داشتیم و سرمایه آینده مملکت بود به نابودی کشیده شد. این نسلی بود که می بایست سازنده آینده غرورانگیز کشورش باشد ولی امروز کاری به جز پر کردن گورستان ها یا نشستن بر سر صندلی های چرخدار و شاهد به جا ماندن مشتی خاک و آوار از آبادی های وطن برایش نمانده است. ما داریم مکافات اعمال خودمان را تحمل می کنیم و بهای سنگینی هم می پردازیم. با این همه جز شرمساری در برابر وجدان خود چیزی برای گفتن نداریم.
و به همراه این همه بخت تجدید آزمایشی در مقیاس آزمایش پیشین نیز برای ایران از میان رفت زیرا که از نظرگاه واقع بینی شرایط جغرافیائی و ژئوپلیتیکی جهان امروز و فردا دیگر برای ایران مطلقاً همان شرایط مساعدی نیست که برای ایران نیم قرن پیش وجود داشت.
این بار در جای روسیه ی در سر لاک فرو برده سال ۱۹۲۱ ابر قدرت استیلا جو و بلند پروازی که یکی از دو بزرگ ترین قدرت نظامی جهان عصر ما است هشیار نشسته است و سازمان جاسوسی آن در مقام مخوف ترین سازمان جاسوسی جهان امروز در رگ و پی کشور ما ریشه دارد و رویاهای طلائی دیرین آن کشور برای رسیدن به آب های گرم خلیج فارس نیز مطلقاً فراموشش نشده است و جای آمریکای انزوا گزیده ی سال ۱۹۲۱ را نیز ابر قدرت استیلا جو و بلند پرواز دیگری گرفته است که این منطقه از جهان را همانند کلیه مناطق دیگر جهان غیر کمونیست شکارگاه اختصاصی خویش می شمارد و با اعتقاد به رسالتی که در رهبری جهان آزاد برای خویش قائل است در کلیات و جزئیات امور آن مداخله می کند.
در خارج از این دو ابرقدرت در سطحی منطقه ای، کشورهائی به نام سلطان نشین ها و امیر نشین های عربی خلیج و کشورهای عربی جدا از خلیج وجود دارند که یکی پس از دیگری استقلال یافته اند و با سلاح پول های بادآورده خود مراقب آنند که ایران بار دیگر قدرت بالانشین منطقه نشود. مهم تر از این همه کشور بلند پرواز و قدرت طلب دیگری با نقشه های دور و دراز به نام اسرائیل وجود دارد که تا نیم قرن پیش اصولاً نامی از آن در میان نبود و امروز تبدیل به ابرقدرت منطقه شده است که وزیر دفاعش یک روز با تفاخر می گوید: ما اکنون در جریان تبدیل به یک ابرقدرت نظامی هستیم که نیروی واقعی آن از مجموع قدرت نظامی کشورهای اروپائی بیشتر خواهد بود و روز دیگر در یک مرجع رسمی اعلام می دارد: منافع سیاسی و استراتژیکی اسرائیل از دهه ۱۹۸۰ به بعد دیگر به کشورهای عربی خاورمیانه و مدیترانه و دریای سرخ محدود نمی شود بلکه کشورهای ایران و پاکستان و منطقه خلیج فارس و افغانستان را نیز در بر می گیرد و وزیر دفاع دیگرش متذکر می شود که با توجه به این که امروزه قدرت هر ارتش مربوط به درجه ی تخصص افراد آن و تکنولوژی هر چه پیشرفته تر تسلیحات آن است، ارتش اسرائیل به زودی یکی از دو سه ارتش اول جهان خواهد بود و نخست وزیرش نیز در عالی ترین مرجع قانون گزاری کشور می گوید: صریحاً اعلام می کنم که از این پس هیچ تحولی در منطقه خاورمیانه بدون حضور اسرائیل و بدون موافقت اسرائیل امکان پذیر نخواهد بود و تردید نمی توان داشت که چنین کشوری در آینده به هیچ قیمت امکان آن را که هیچ کشور دیگری در این منطقه از حد معین و محدودی از قدرت سیاسی و نظامی و اقتصادی فراتر رود بدان نخواهد داد زیرا که خودش می داند و دیگران نیز می دانند که در این سیاست انحراف ناپذیر تحت هر شرایطی از پشتیبانی بی قید و شرط ابر قدرت متحد آمریکائی خویش برخوردار خواهد بود و هیچ حکومتی که در آمریکا روی کار آید به فرض آن هم که خواسته باشد امکان مخالفتی را با آن نخواهد داشت زیرا که در این مورد نیز همانند آن چه شارل پگی گفته بود حمله قدرت از درون و به وسیله lobby معروف یهودی انجام می گیرد.
حتی پیش از سقوط ایران نیز این سیاست در ابعادی که با شرایط زمانی و مکانی آن دوران امکان پذیر بود اجرا می شد. محمدرضا شاه خود در این باره در آخرین روزهای زندگانی اش گفت:
” سیاست غرب در مورد من و کشورم همیشه این بود که پر و بال مرا بچینند تا از حد معینی بیشتر پرواز نکنم “.
و چنین سیاستی اگر هم در آن زمان به صورتی پنهانی اعمال می شد در ایران فردا سیاست آشکار و اعلام شده همه آن هائی خواهد بود که منافع مشترکشان ولو آن که این منافع علی الاصول متفاوت باشد، در این مورد دیدگاه مشترکی به آنان می دهد و این دیدگاه مشترک همان است که سال ها پیش از این در گرماگرم روزهای فاجعه در ایران، گزارشگر چیره دستی از بخشی فارسی رادیوی BBC آن را چنین خلاصه کرد:
پس از طی دورانی از اُفت و خیز، حکومتی زمام امور ایران را در دست خواهد گرفت که به علت ناتوانی مالی و نظامی دیگر در برنامه هایش جائی برای رویای تمدن بزرگ وجود نخواهد داشت و به سبب شرایط تازه حاکم بر جو سیاسی و اقتصادی و اجتماعی مملکت، این کشور تنها مقامی هم پایه کشور هم جوارش افغانستان خواهد یافت و برای همیشه این رویا را که پنجمین قدرت نظامی و سیاسی و اقتصادی جهان شود فراموش خواهد کرد.
ادامه دارد…