نویسنده: هستی موسوی
امپرسیونیسم، از خیابانهای پاریس تا بوم
امپرسیونیسم شاید مهم ترین حرکت در کل نقاشی مدرن باشد. امپرسیونیسم در دهه 1870 در فرانسه و عمدتاً در پاریس آغاز شد، گروهی از هنرمندان جوان تصمیم گرفتند خیلی ساده آنچه را که می دیدند، فکر می کردند و احساس می کردند، نقاشی کنند. آنها علاقه ای به نقاشی تاریخ، اساطیر یا زندگی مردان بزرگ نداشتند و به دنبال کمال نبودند. در عوض، همانطور که از نامشان پیداست، امپرسیونیستها سعی میکردند «تصویری» از نحوه ظاهر شدن یک منظره، چیز یا شخص در یک لحظه خاص بر روی بوم بیاورند. امپرسیونیست ها نمایشگاه های رسمی و مسابقات نقاشی که توسط دولت فرانسه برپا شده بود را رد کردند و در عوض نمایشگاه های گروهی خود را ترتیب دادند، که عموم مردم در ابتدا بسیار با آن مخالف بودند.
فلسفه پیدایش امپرسیونیسم
اصطلاح “امپرسیونیسم” در ابتدا توسط منتقدی با اشاره تمسخر آمیز به نقاشی کلود مونه “امپرسیون، طلوع خورشید” (1872) ابداع شد. علیرغم تمسخر اولیه، این اصطلاح به درستی ماهیت جنبش را به تصویر می کشد. امپرسیونیسم بر ثبت جلوه های زودگذر نور و رنگ متمرکز بود و بر درک فوری هنرمند از یک صحنه تأکید داشت در واقع، کمتر به جزئیات و بیشتر به برداشت کلی توجه داشت. آنها نسبت به هنرمندان قبلی از قلم موها و رنگ های روشن تر استفاده می کردند.
امپرسیونیسم در نقاشی
هنرمندان این دوره دیگر سعی نداشتند که مشکلات اخلاقی را در قالب طرحها و نقاشیهایشان به تصویر بکشند. آنها نمیخواستند با سبک نقاشیاشان پیام خاصی را مخابره کنند. در عوض، امپرسیونیستها میخواستند شادی و نشاط زندگی روزمره و عادی افراد را نشان دهند. نقاشان امپرسیونیست شهروندان عادی را روی تراس نقاشی میکردند، منظره گردشگران ساحلی و ساحل زیبا را در ذهن خود ضبط میکردند و آنها را نقاشی میکردند. همچنین از بازدیدکنندگان کافهها، واکرها در بلوارهای پاریس، بازیهای بورژوازی و دختران باله و هزاران موضوعات دیگر از این دست نقاشی میکشیدند. بسیاری از امپرسیونیست ها در فضای باز نقاشی می کردند تا مستقیماً تاثیرات نور و جو را مشاهده کنند. بر اساس این سبک، یک نقاشی باید به سرعت کشیده میشد، چرا که به دلیل تغییر در موقعیت خورشید، تصویر به طور متفاوتی تغییر میکرد.
تکنیکهای نقاشی امپرسیونیستی
در انواع نقاشی امپرسیونیسم مدرن، تکنیکهای رنگ منفصل بیشتر به ترکیب نور در رنگها اشاره دارد نه ترکیب رنگها روی پالت. نقاشان امپرسیونیست معمولاً لایههایی از رنگها را روی بوم میکشیدند و سپس شکافهایی در لایههای بالایی ایجاد میکردند تا رنگهای زیر را آشکار کنند. این تکنیک از طریق سایه زدن، سایه زدنهای متقاطع، قلم موی خشک و اسگرافیتو (خراش دادن در رنگ) به دست میآمد. ترکیب رنگهای روشنتر هم مستقیماً روی بوم انجام میشد تا حالت تکنیک رنگ منفصل در آن به تصویر کشیده می شد. فقط رنگهای تیرهتر روی پالت ترکیب میشدند.
هنرمندان کلیدی: از چهره های کلیدی جنبش امپرسیونیسم می توان به کلود مونه، پیر آگوست رنوار، کامیل پیسارو، ادوار مانه، ادگار دگا و مری کاسات اشاره کرد.
کلود مونه نقاش پیشگام فرانسوی و یکی از چهره های برجسته جنبش امپرسیونیسم بود. او که در سال 1840 متولد شد، بیشتر به خاطر نقاشیهای سریاش، مانند «نیلوفرهای آبی»، «کلاههای کاه» و «کلیسای جامع روئن» شناخته میشود، جایی که او موضوعی مشابه را در شرایط نوری مختلف بررسی کرد تا حالات مختلف آن را به تصویر بکشد. استفاده نوآورانه مونه از نور و رنگ، همراه با قلم موی آزاد او، دنیای هنر را متحول کرد و پایه و اساس هنر مدرن را بنا نهاد.
پیر آگوست رنوار، متولد 1841، یک نقاش برجسته امپرسیونیست بود که به خاطر تصاویر پر جنب و جوشش از اجتماعات و فعالیت های اوقات فراغت شهرت داشت. آثار او، مانند «رقص در لو مولن د لا گالت» و «ناهار مهمانی قایقرانی»، گرما و زیبایی لحظات روزمره را به تصویر می کشید و او را به چهره ای محبوب در دنیای هنر تبدیل کرده است.
ادگار دگا، متولد 1834، امپرسیونیست برجسته ای بود که به خاطر نمایش استادانه اش از رقصندگان باله و زندگی پاریسی شهرت داشت. آثار او مانند «کلاس رقص» و «آبسنت» مهارت او را در گرفتن حرکت و نور با ترکیببندیهای بدیع به نمایش گذاشت. تمرکز دگا بر چهره انسان و صحنه های روزمره او را به هنرمندی منحصر به فرد و تأثیرگذار در جنبش امپرسیونیسم تبدیل کرد.
مری کاسات، متولد 1844، نقاش آمریکایی بود که به خاطر تصویرهای صمیمی و لطیف خود از مادران و کودکان شهرت داشت. او که یکی از شخصیتهای کلیدی جنبش امپرسیونیستی بود، اغلب بر صحنههای خانگی تمرکز میکرد و پیوند مادران و فرزندانشان را در آثاری مانند «حمام کودک» و «دختر کوچک روی صندلی آبی» به تصویر میکشید. استفاده کاسات از نور و رنگ، همراه با نمایش حساس او از روابط انسانی، او را به هنرمندی مورد احترام و تحسین در زمان خود تبدیل کرد.
نتیجه: امپرسیونیسم که در ابتدا با مقاومت نهادهای محافظه کار هنری مواجه شد، به تدریج مقبولیت یافت و عمیقاً بر مسیر هنر مدرن تأثیر گذاشت. این جنبش هنرمندان را تشویق کرد تا با تکنیک ها و دیدگاه های جدید آزمایش کنند و راه را برای پست امپرسیونیسم و دیگر جنبش های آوانگارد مانند فوویسم، کوبیسم و اکسپرسیونیسم انتزاعی هموار کرد. امپرسیونیسم نمایانگر لحظه ای مهم در تاریخ هنر است که با رویکرد نوآورانه اش در به تصویر کشیدن جلوه های گذرای نور و رنگ مشخص می شود. امپرسیونیستها از طریق تکنیکهای پیشگامانه و فداکاری خود برای به تصویر کشیدن زندگی معاصر، چشمانداز هنر را برای همیشه تغییر دادند و میراثی ماندگار از خود به جای گذاشتند که همچنان الهامبخش هنرمندان امروزی است.