پیام جوان: به نظر میرسد این روزها همه استرس داریم. از زندگی دیجیتالی گرفته تا زندگی پرمشغلۀ کاری و خانوادگی و اتفاقات جدیدی که هر روز در دنیا روی میدهد همه و همه ما را به استرس میکشانند؛ اما با وجود دلایل اجتنابناپذیر زیاد برای استرس، بیشتر استرسمان را در واقع خودمان به خودمان تحمیل میکنیم و جالب است که حتی از انجام این کار اطلاع هم نداریم.
چند دلیل پنهان استرس
قاطع نیستید
شاید قاطعیت یکی از مواردی باشد که بیشتر از هرچیز در تمامی برنامههای سلامت ذهن و آرامش ذهنی دستکم گرفته شده است؛ در حالی که یکی از بهترین سلاحهایی است که در مقابل استرس مزمن داریم. قاطعیت به معنی روشن کردن ارزشها و به دنبال آنها رفتن است.
ما زمانی قاطع هستیم که برای جدا کردن هوسها و تمایلات گذرا از اهداف و الهامات واقعی وقت بگذاریم و بعد، تصمیم بگیریم به دنبال چیزی برویم که واقعا ارزش دارد؛ حتی اگر به قیمت ازدست رفتن آن چیزی باشد که حس خوبی به ما میدهد و راحت است.
بهجای مدیریت عامل استرسزا، استرس را مدیریت میکنید
بزرگترین افسانه درباره استرس مزمن که همه ما باورش میکنیم این است که در برنامههای مدیریت استرس باید بهتر شویم، اما در واقع مدیریت استرس راه حل خیلی بدی برای مشکل استرس مزمن است؛ مثل این است که روی جای گلوله چسب زخم بزنیم. وقتی از برنامههای مدیریت استرس بهعنوان اولین راهبرد رفع استرس استفاده میکنیم، حواس خودمان را پرت میکنیم تا به دلایل پنهانی استرسمان و عوامل استرس زا نگاه نکنیم.
اگر همیشه استرس دارید، راه حل واقعی این است که دلایل اصلی را درمان کنید، نه احساس استرس را. برای نمونه، اگر همیشه سر کار استرس دارید، میتوانید تمرین تنفس عمیق را در طول روز انجام دهید تا شاید میزان استرستان کمی کاهش یابد؛ منتها هرقدر هم که تنفس عمیق انجام دهید، بازهم به شما کمکی در نه گفتن در مقابل حجم زیاد کار نمیکند. احساس استرس در محل کار پیامی است که میخواهد به شما بگوید یک جای کارتان اشتباه است. تکیه بیش از اندازه به تکنیکهای مدیریت استرس این پیام را از بین میبرد.
برای فرار از ناراحتی سرتان را گرم میکنید
خیلی از افرادی که احساس خوشبختی ندارند نمیخواهند تنها بمانند و در نتیجه، برای پرهیز از اضطرابی که از تنهاماندن با افکارشان ناشی میشود، برنامهها و روتینهای سختی ایجاد میکنند تا همیشه مشغول باشند. مانند دیگر تکنیکهای حواسپرتی، مشغولبودن هم فقط در سطح کار میکند و هرگز نمیتواند با دلایل پنهانی استرس مقابله کند.
وقتی دائم مشغول هستید، فشار زیادی بر ذهن و جسمتان وارد میکنید. وقتی برای آرامکردن ذهن و جسم و رسیدن به سکوت وقت نمیگذارید، بهایش را میپردازید و بهای آن استرس است. ذهن ما پرمشغلهبودن دائمی را به حساب شکل سطح پایینتری از خطر یا چالش میگذارد و در نتیجه، شما را در حالت جنگ یا گریز قرار میدهد. این یعنی آزادشدن دائمی جریانی از هورمون های استرس مانند کورتیزول و البته داشتن التهاب مزمن. هر دوی این موارد در میزان کم مشکلی ندارند، اما وقتی دائمی باشند بدن را نابود میکنند.