پیام جوان: با دیدن تصاویر وحشتناک در گوهردشت کرج به خودم میگفتم جهنم راستی کجاست؟
ماشینی بایستد، چند پسر جوان، با لباسهایی شخصی، با تمام ابزار لازم، از بیسیم تا شوکر تا اسلحه، به یک خانم هجوم ببرند، او را گرفته و به داخل ماشین بیندازند، هر عابری که سؤال کند چرا او را میگیرید کلت را به طرف او نشانه رفته و تهدید به کشتنش بکنند.
همهشان به سمت رهگذران اسلحه در دست گرفته و آنها را تهدید کنند.
بدون هیچ ترسی سوار ماشین شده، گازش را گرفته، دختر را به هر کجا که میخواهند ببرند.
شاید یکی از عذابهای جهنم آن باشد که وقتی میخواهی بروی نزد خدا و بگویی اقلا تو به داد من برس، شیطان را میبینی که خنده ای بر لب دارد و میگوید اینجا خدا منم!!
حالا دختر را بردهاند، در هر کجای دنیا به ویژه در قرنهای گذشته،در غرب وحشی ممکن بود چند راهزن مسلح آمده فردی را دزدیده و ببرند، اما آنها اسلحههای سازمانی داشتند؟!
و اگر نزد کلانتر میرفتی، شک نداشتی که میگفت، همه تلاشم را میکنم این راهزنها را بگیرم و به سزای اعمالشان برسانم.
اما در جهنم، میروی نزد مأموران امنیتی.
به تو میخندد، میگوید خدا منم؟!