نویسندگان: پروفسور دکتر سید سعید زمانیه شهری MD و پرفسور دکتر سونیا سیدالحسینی MD
تعریف اضطراب یا استرس:
اضطراب، احساسی طبیعی است که تقریبا همگی ما آن را تجربه میکنیم و علیرغم تصور نادرستی که وجود دارد، گاهیاوقات، اندکی اضطراب واقعا لازم و ضروری است؛ مثلا داشتن اندکی اضطراب به خاطر آزمونی که پیشِ رو دارید، شما را وامیدارد تا با احساس مسئولیت بیشتری درس بخوانید، کمی نگرانی پیش از تصمیمهای حساس زندگیتان، مانند ازدواج و انتخاب شغل، شما را به هوشیاری و تمرکز بیشتری به هنگام تصمیمگیری مجهز میکند. اما بدیهی است هرچیزی که از حد طبیعیاش فراتر رود، زیانبار و خطرناک میشود. شوربختانه، زندگی پرشتاب و ماشینی اینروزها، اضطراب را در شمار بسیاری از افراد از کنترل خارج کرده و آن را به شایعترین اختلال روانی در میان انسانهای امروز بدل کرده است. اضطراب (تشویش، دلشوره، استرس) عبارت است از یک احساس منتشر، ناخوشایند و مبهمی از هراس و نگرانی با منشأ ناشناخته، که به فرد دست میدهد و شامل عدم اطمینان، درماندگی و برانگیختگی فیزیولوژی است. وقوع مجدد موقعیتهایی که قبلاً استرس زا بودهاند یا طی آنها به فرد آسیب رسیدهاست باعث اضطراب در افراد میشود. همه انسانها در زندگی خود دچار اضطراب میشوند، ولی اضطراب مزمن و شدید غیرعادی و مشکلساز است. تحقیقات و بررسیها نشان میدهند که اضطراب در خانمها، طبقات کمدرآمد و افراد میانسال و سالخورده نسبت به بقیه افراد بیشتر دیده میشود. در روانشناسی، اضطراب مرحله پیشرفته استرس مزمن است و هنگامی به صورت یک مشکل بهداشت روانی در میآید که مثلاً برای فرد یا اطرافیانش رنج و ناراحتی به وجود آورد یا مانع رسیدن شخصی به اهدافش شود و همچنین مواقعی که انجام کارهای روزانه و عادّی مختل شوند. اضطراب هنگامی در فرد بروز میکند که شرایط استرسزا در زندگی او بیش از حد طولانی شود یا بهطور مکرّر رخ دهد، همچنین اگر دستگاه عصبی بدن نتواند به مرحله مقاومت تنیدگی پایان دهد و بدن برای مدّتی طولانی همچنان بسیج باقی بماند، در این صورت بدن فرسوده و در برابر بیماریهای جسمی و روانی (مانند اضطراب) آسیبپذیر میشود.هرکسی اضطراب را بهگونهای متفاوت تجربه میکند. برخی افراد، اختلال اضطراب فراگیر دارند که قابل کنترل است، اما معمولا هرگز کاملا از بین نمیرود. برخی دیگر، از حملات شدید اضطراب رنج میبرند. بسیاری از افراد در موقعیتهای اجتماعی دچار اضطراب میشوند یا عدهای به نظم و پاکیزگی مفرط نیاز دارند تا آرام شوند. روانشناسان، انواع گوناگون اضطراب را در دستههایی جداگانه قرار دادهاند و شما تنها با آگاهی از نوع اضطرابتان، میتوانید به یافتن راهحلی برای آن امیدوار باشید. در واقع اضطراب بیش از حد، نوعی اختلال در سلامت روانی انسان است. افراد مبتلا به اضطراب اغلب با نگرانیهای غیرارادی، ترسهای غیرمنطقی، اختلال در تعاملات اجتماعی و… دستوپنجه نرم میکنند. اضطراب، بهراستی یک مشکل فراگیرِ جسمی و روانی است که همواره میلیونها نفر را در سراسر جهان تحت تأثیر قرار میدهد.
* دلایل ایجاد كننده اضطراب:
١) عوامل زیست شناختی و جسمانی:
در افراد مضطرب، میزان بعضی از هورمونهای موجود در خون غیرعادی است؛ بنابراین هر آنچه که باعث اختلال در سیستم هورمونی شود، برای بدن خطر محسوب میشود. بارداری، کمکاری یا پرکاری تیروئید، پایین بودن قند خون، وجود غدهای در غدد فوقکلیوی غده آدرنال که هورمون اپینفرین تولید میکند و بینظمی ضربانهای قلب از این عوامل هستند.
٢) عوامل محیطی و اجتماعی:
عوامل اجتماعی و ارتباطی بسیاری باعث بهوجود آمدن اضطراب در افراد میشود، مانند مشکلات خانوادگی، احساس جدایی و طردشدگی، … از عوامل محیطی میتوان تغییرات ناگهانی و غیرمنتظره را، همچون زلزله، بیماری، مرگ یکی از نزدیکان، … نام برد.
٣) عوامل ژنتیکی و ارثی:
یکی از مهمترین عوامل اضطراب ژنتیک است و احتمال اضطراب در فرزندان افراد مضطرب بسیار بالا است. البته الگو قرار دادن رفتار پدر و مادر و یادگیری و تکرار کارهای آنان نقش مهمی در اضطراب فرزندان دارد (عامل اجتماعی)، ولی تحقیقات و بررسیهای انجامشده بر روی حیوانات و دوقلوهایی که با هم یا جدا از هم زندگی میکنند و از والدین مضطرب به دنیا آمدهاند، نشان میدهند که عوامل ژنتیکی نیز بسیار مؤثرند. با این وجود باور نمیرود که ژن به خصوصی در این مورد نقش داشته باشد، بلکه ترکیب بعضی از ژنها چنین پیامدی را به دنبال دارد. طبق آخرین تحقیقات به نظر میرسد که عوامل ژنتیکی در بعضی انواع اضطراب مانند اختلال هراس و ترس از مکانهای باز نقش زیادی دارد.
٤) اضطراب مرضی :
در ابتدا فروید، اضطراب را واکنشی به تراکم تنشهای غریزی در نظر گرفت. در این منظر اضطراب گرایش سیستم عصبی به کاهش، یا حداقل ثابت نگاه داشتن کمیتت هیجان غرایز متراکم شدهاست. نظریه اول فروید در خصوص اضطراب بر مبنای مفهومسازی کاهش- تنش در انگیزش استوار است که در آن انگیزه در جهت کاهش یا تخلیه تنشهای غریزی عمل میکند و اضطراب محصول این تنش است. فروید، بعدها در خصوص ارتباط مستقیم بین اضطراب و تنش متراکم حاصل از غرایز ارضا نشده تردید کرد. وی با انتشار بازداری، نشانه مرضی و اضطراب، مفهومسازی جدید خود را را به میان آورد. بر این اساس، اضطراب علامت خطری به من در خصوص احتمال قریبالوقوع یک ضربه تجربه آسیب زا است. ضربه، بر اساس نظر فروید، «جدایی از موضوع عشق یا عشق موضوع است».
* تشخیصهای افتراقی اضطراب: مواردی كه ممكن است با اضطراب اشتباه گرفته شوند عبارتنداز:
الف) اختلالات افسردگی:
پنجاه تا هفتاد درصد افراد افسرده علایم اضطراب یا افسردگی دارند، بیست تا سی درصد از بیمارانی که بیماریشان اضطراب است، نیز، افسردگی را تجربه میکنند.
ب) اسکیزوفرنی:
بیماران اسکیزوفرنیک ممکن است مضطرب باشند و وسواسهای شدید فکری، همراه با قبل از شروع توهم یا هذیانهایشان داشته باشند.
پ) اختلال دوقطبی :
در طول یک اپیزود مانیک ممکن است اضطراب شدیدی اتفاق بیفتد.
ت) پسیکوز آتیپیک:
همراه علایم پسیکوتیک، اضطراب شدید وجود دارد.
ث) اختلال انطباقی همراه با اضطراب:
بیمار در سه ماه اخیر سابقه یک استرسور روانی – اجتماعی دارد.
ه) حالتهای طبی و نورولوژیک:
در اثر یک بیماری طبی خاص یا عامل زیستشناختی، اختلال پسیکوتیک به شکل ثانویه ایجاد میشود.
ك) اختلالات وابسته به مواد:
اغلب پانیک یا اضطراب همراه با حالتهای مسمومیت (بخصوص کافئین، کوکائین، آمفتامینها، توهمزاها) و حالتهای ترک وجود دارد.
* انواع اضطراب (استرس،تشویش، دلهره):
روانشناسان، بر پایهی تفسیرهای علمی اخیر، ۷ دسته اختلال اضطرابی را به شرح زیر طبقهبندی کردهاند:
١) اختلال اضطراب فراگیر (GAD)
٢) فوبیای اجتماعی؛
٣) اختلال هراس؛
٤) آگورافوبیا؛
٥) فوبیاهای خاص؛
٦) اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)؛
٧) اختلال وسواسی جبری (OCD)؛
تعاریف زیر صرفا جهت آشنایی با انواع اضطراب ارائه شده و خودتشخیصی، بههیچوجه کار درستی نیست و تنها یک روانپزشک حرفهای، شایستگی آن را دارد که اختلال یا مشکلی را در سلامت روانی شما تشخیص دهد.
*١) اختلال اضطراب فراگیر(GAD):
اختلال اضطراب فراگیر (GAD)، شایعترین و گستردهترین نوع اضطراب است. میلیونها نفر در سراسر جهان به GAD مبتلا هستند. GAD عبارت است از حالتی پیوسته از تنش جسمی/روانی و نگرانی، بیهیچ عامل خاصی یا ناتوانی برای رهایی از آن به طور موقت.
به بیان دیگر، فرد مذکور احساس میکند که همواره تحریکپذیر، نگران، مضطرب یا زیر فشار جسمی یا روانی هست و این امر زندگی او را مختل کرده است، در اینصورت شاید به اختلال اضطراب فراگیر مبتلا باشد. دوباره تأکید میکنیم که مقداری اضطراب، بخشی عادی از زندگی روزمره است و طبیعی است که گاهیاوقات، کمی اضطراب داشته باشید؛ اما هنگامی که به نظر میرسد آن اضطراب، بدون هیچ عاملی بروز میکند یا به دلایلی رخ میدهد که نباید باعث آن میزان از اضطراب شوند، در اینصورت حتما با پزشکتان مشورت کنید. موارد زیر، شایعترین مشکلات مربوط به اختلال اضطراب فراگیر هستند:
بیقراری، تحریکپذیری و دلواپسی مداوم یا احساس از دست دادن کنترل؛ خستگی، بیحالی یا به طور کلی سطح انرژی پایین (احساس فرسودگی)؛
عضلات کشیده و سفت، بهویژه در پشت، گردن و شانهها؛ دشواری در تمرکز روی وظایف یا فعالیتها؛ وسواس فکری نسبت به افکار منفی و استرسزا، «تفکر فاجعهسازی». مسئلهی مهم، مداومت اضطراب ذهنی یا جسمی است؛ یعنی اگر اضطراب فرد پس از مدتی طولانی همچنان پابرجاست، این احتمال میرود که از نوع GAD باشد. اختلال اضطراب فراگیر در افراد مبتلا به سایر اختلالات اضطرابی – بویژه اختلال هراس و اختلال وسواسی جبری- نیز بسیار شایع است.
*٢) فوبیای اجتماعی:
بسیاری از مردم از اختلالی رنج میبرند که به «فوبیای اجتماعی» یا ترسی نامعقول از موقعیتهای اجتماعی معروف است. مقداری فوبیای اجتماعی، طبیعی است. اندکی کمرویی در مکانهای عمومی یا دستپاچگی به هنگام سخنرانی در جمع، در اغلب افراد، امری عادی است و نشانهای از یک اختلال اضطرابی به شمار نمیرود؛ اما هنگامی که آن ترس، زندگیتان را مختل کند، چه بسا نشانگر آن باشد که به فوبیای اجتماعی مبتلا هستید. فوبیای اجتماعی به وضعیتی گفته میشود که نوعی احساس کمرویی و خجالت شدید در فرد وجود دارد و فکر مراوده یا گفتوگو با مردم، غریبهها، افراد صاحب قدرت (مانند رئیس، استاد دانشگاه و …) یا حتی دوستان باعث بروز احساس اضطراب و ترس شدید در فرد میشود.
افراد مبتلا به فوبیای اجتماعی، موقعیتهای عمومی را به طور بالقوه ناراحتکننده و استرسزا میبینند و با ترسی دائمی از قضاوتشدن، زیر نظر بودن، مورد ارزیابی قرار گرفتن و نادیده گرفتهشدن زندگی میکنند. همچنین، این افراد معمولا به شکلی نامعقول نگراناند که کاری احمقانه یا شرمآور از آنها سر بزند. فوبیای اجتماعی، مسئلهای فراتر از کمرویی معمولی است و ترس ناشی از آن، باعث می شود که فرد در اغلب اوقات از تعاملات اجتماعی سالم دوری کند.
افراد مبتلا به فوبیای اجتماعی، اغلب با یک یا چند مورد از مشکلات زیر زندگی میکنند: احساس ناامیدی و ترس در میان افراد غریبه یا در موقعیتهای ناآشنا؛وسواس فکری نسبت به زیر ذرهبین قرار گرفتن، تحت نظر بودن یا قضاوتشدن از سوی غریبهها؛ احساس اضطراب شدید و کنترلناپذیر در هر موقعیت اجتماعی؛ترس شدید از سخنرانی در جمع، فراتر از آنچه عادی تلقی میشود؛ احساس نگرانی فقط با فکر کردن به موقعیتهای اجتماعی، حتی هنگامی که در چنینموقعیتهایی قرار ندارند؛ احساس اضطراب و دستپاچگی در هنگام دیدار با افراد جدید یا سخنگفتن با صدای بلند در هنگامی که لازم است صحبت کنند. بسیاری از افراد مبتلا به فوبیای اجتماعی، رفتارهای اجتنابی از خود بروز میدهند. آنها تا حد ممکن از موقعیتهای اجتماعی دوری میکنند تا بتوانند از ترسبیشتر رهایی یابند.
ادامه دارد…