پیام جوان: پژوهشهای اخیر نشان میدهد که موجودات سادهای مانند عروسدریایی، ستاره دریایی، توتیا و شقایق دریایی با وجود نداشتن مغز، قادرند شکار کنند، خطر را تشخیص دهند و رفتار خود را با محیط سازگار کنند. به گزارش لایو ساینس، دانشمندان توضیح میدهند که «بیمغز بودن» به معنای «بینورون بودن» نیست؛ زیرا اغلب این جانوران دارای شبکه عصبی پراکندهای به نام «شبکه عصبی توری» هستند که میتواند ورودیهای حسی را پردازش و پاسخهای حرکتی هماهنگ تولید کند.
تحقیقات نشان داده است که این جانوران حتی قادر به یادگیری و شکلدهی حافظه شرطی هستند. برای مثال، عروس دریایی جعبهای میتواند ارتباط میان نشانههای بصری و برخورد با مانع را یاد بگیرد تا در محیطهای شلوغ بهتر حرکت کند. همچنین شقایق دریایی قادر است همنوع ژنتیکی خود را بشناسد و سطح پرخاشگریاش را تنظیم کند؛ رفتاری که نشان از نوعی تطبیق رفتاری مبتنی بر تجربه دارد.
اما اینکه آیا این یادگیریها به معنای «فکر کردن» است یا نه، موضوع بحث دانشمندان است. پژوهشگران برای توضیح این فرایند بیشتر از مفهوم «شناخت» استفاده میکنند؛ مفهومی که شامل پردازش اطلاعات، یادگیری و انتخاب رفتار مناسب بر اساس دادههای محیطی است. برخی متخصصان معتقدند اگر تفکر را معادل شناخت بدانیم، تقریباً تمام جانداران—even بدون مغز—میتوانند «فکر کنند»، هرچند شناخت پیچیده و خودآگاهانه عمدتاً در گونههایی با مغزهای توسعهیافتهتر دیده میشود.
به باور زیستشناسان دریایی، این موجودات با اتکا به شبکه عصبی ساده و سازوکارهای تطبیقی خود میلیونها سال در محیطهای چالشبرانگیز دوام آوردهاند و همین توانایی بقا میتواند نوعی «تفکر ابتدایی» تلقی شود. در مجموع، شواهد علمی فزاینده نشان میدهد که حتی موجودات فاقد مغز نیز ظرفیتهایی برای یادگیری، حافظه و پردازش اولیه اطلاعات دارند، هرچند این فرایندها با تفکر پیچیده انسانی قابل مقایسه نیست.
