ای وطن ای مادر تاریخ ساز ای مرا بر خاک تو روی نیاز
ای کویر تو بهشت جان من عشق جاویدان من، ایران من
نویسندگان: سید سعید زمانیه شهری و سونیا سیدالحسینی
فصل هشتم سلسله مقالات ایران باستان (جشن های باستانی)
به نام خداوند رنگین کمان
خداوند بخشنده مهربان
خداوند مهسا، حدیث و کیان
خداوند یک ملت همزبان
که این خانه مادری، میهن است
که ایران زمین، کاوه اش یک زن است
ادامه ی کشاورزی در تمدن ایران باستان:
در طول تاریخ ایران، کشاورزی و باغداری از بنیان های اصلی زندگی مردم و بخش جدایی ناپذیر فرهنگ و اقتصاد این سرزمین به شمار می رفته است. ایرانیان از اعصار باستان، به دانش و هنر پرورش گیاهان و درختان علاقه نشان داده اند و این موضوع در اسناد تاریخی و روایت های سفرنامه نویسان منعکس است. در گزارش هایی از سده های پیش از میلاد آمده که ایرانیان بیشتر گونه های درختان میوه را پرورش میداده اند و تنها زیتون از این میان استثنا بوده است. انگور، خرما و انجیر جزو مهم ترین میوه هایی بودند که هم در سفره مردم جای داشتند و هم در صادرات و داد و ستد جایگاهی ویژه داشتند.
واژهای مانند «پردیس» یا «پارادیس» در زبانهای اروپایی، ریشهای ایرانی دارد و تصویر باغ ایرانی به عنوان نمونهای از نظم و زیبایی، در ذهن مردم سرزمین های دیگر نقش بسته است. در منابع کهن گفته شده است که باغ های ایرانی به گونه ای طراحی میشدند که درختان در خطوطی منظم کاشته میشدند و آبیاری با دستگاه هایی مانند چرخ چاه صورت میگرفت که معمولاً به کمک حیوانات به گردش درمیآمدند. این فناوری های بومی، نشاندهنده خلاقیت کشاورزان ایرانی در مدیریت منابع آب و گسترش باغداری بوده است.
با وجود این پیشرفت ها، تاریخ ایران از هجوم بیگانگان و رخدادهای تلخ بینصیب نمانده است. ورود سپاهیان اسکندر به ایران، پیامدهای سنگینی برای کشاورزی به همراه داشت و باعث ویرانی بسیاری از باغها، قنوات و مزارع گردید. با قدرت گرفتن دولت ساسانی و همت پادشاهان آن، کشاورزی جانی تازه یافت و بخش هایی از باغ ها و کانال های آب که نابود شده بودند دوباره ساخته شد. بازسازی قنوات و تشویق مردم به کاشت محصولات کشاورزی و دامی، سبب رونق دوباره سرزمین ایران گردید.
پس از ساسانیان، اوضاع کشاورزی ایران فراز و نشیب فراوانی داشت. در برهه هایی با وجود مشکلات سیاسی و نبود دولت مرکزی نیرومند، رکود و نابسامانی بر کشاورزی سایه انداخت، اما در برخی دوره ها و به ویژه با قدرت گرفتن خاندان های مختلف، دوباره نشانه هایی از پیشرفت دیده میشد. در زمان حکمرانی خاندان عباسی و سپس با اقتدار حکومت دیلمیان، باغداری ایران شکوفایی چشمگیری پیدا کرد. در همین عصر، برای نخستین بار، گونه هایی از مرکبات به صورت گسترده در حوالی دریای خزر کشت شد و سبد محصولات کشاورزی تنوع بیشتری یافت. در کنار میوه ها، برخی سبزیجات نیز مورد توجه قرار گرفتند؛ گیاهانی همچون مارچوبه و گل کلم در این دوره در ایران رواج داشت، گرچه بعد ها از عمومیت افتادند و بیشتر به عنوان گیاهان خاص یا تفننی تولید میشدند.
حمله مغولان به ایران ضربه بزرگی به ساختار کشاورزی و باغداری وارد آورد. بسیاری از مزارع و باغ های آباد به ویرانه بدل شد و تا مدتی طولانی، این حوزه رو به افول گذاشت. تا آنکه در دوران حکومت ایلخانان و به ویژه در زمان غازان خان، اصلاحات و حمایت های تازه ای برای احیای کشاورزی آغاز شد. او با سیاست هایی هوشمندانه و توجه ویژه به منابع آب و خاک، شرایط را برای رونق دوباره باغ ها و مزارع فراهم کرد. شهرهایی مانند اصفهان به صادرات میوه و خرمای کرمان به دیگر کشورها شناخته میشدند و مناطق تازهای در تولید و پرورش میوه رشد کردند.
از همین دوره، کتاب هایی درباره شیوه های کشاورزی و باغداری تألیف شد که یکی از آن ها به «علم فلاحت و زراعت» معروف است و گرچه نویسنده اش ناشناخته مانده، حاوی نکات جالبی در باب شیوه های مراقبت از بذر و درختان، روش کاشت، خصوصیات گونه های مختلف گیاهی و کاربرد کود بوده است. نکته جالب در این آثار، بهرهگیری از تجربه های شخصی نگارنده و تکیه بر آزمایش های عینی است که به شیوه ای عملی و قابل فهم بیان شدهاند. همچنین در این دوره، مخترعان ایرانی تلاش کردند وسایلی مانند چرخ آب یا ابزارهای جدید برای بهرهبرداری از منابع آبی طراحی کنند تا مدیریت و توزیع آب به بهترین شکل انجام شود.
با گذر زمان و شروع دوران صفویه، با تشکیل یک دولت مرکزی مقتدر و اتحاد سیاسی، بستر مناسبی برای شکوفایی مجدد کشاورزی و باغبانی در ایران فراهم شد. در عصر صفوی، بخش بزرگی از ایران به کشت انواع میوه هایی مانند زردآلو، به، انار، بادام و انگور اختصاص یافت. خرما در مناطق جنوبی ایران به ویژه جهرم و کرمان به شهرت فراوان رسید و بخشی از این محصولات به سرزمین های دوردست صادر میشد. همچنین کشت مرکبات و زیتون در شمال و جنوب ایران رونق گرفت و برخی اقلام از جمله خرمای کرمان، انار یزد و پرتقال مازندران به کشورهای دیگر ارسال میگردید.
در نوشتههای سیاحان و مسافران اروپایی، کشاورزی ایران بهعنوان نظامی پیشرفته معرفی شده که از نظر روشهای کاشت و برداشت، قابل مقایسه با کشاورزی اروپا بوده است. این خود گواهی بر توسعه یافتگی این عرصه در مقاطعی از تاریخ است.
از دوران صفویه به بعد نیز برخی متون و رساله های تخصصی درباره باغداری و کشاورزی باقی مانده که نمونه ای از آن «ارشادالزراعه» نوشته هروی است. با این حال، در طول دوران حکومت های پس از صفوی، بسته به قدرت و ضعف حکومت ها و شرایط سیاسی، کشاورزی ایران دوره های رونق و رکود را تجربه کرد و در نهایت فاصله قابل توجهی با پیشرفتهای جهانی پیدا نمود.
در دوران معاصر و با شروع اصلاحات عصر امیرکبیر، کشاورزی ایران وارد مرحله تازه ای شد. امیرکبیر با سیاست های مدرن و وارد کردن بذرهای اصلاح شده و بهرهگیری از کارشناسان خارجی، پایهگذار تحولی عمیق در این بخش شد و تلاش کرد تا کشاورزی را به سمت علمیتر شدن سوق دهد.
در ادامه، با ایجاد نخستین مدرسه کشاورزی کشور و ورود گونه های جدید میوه و گیاهان مانند سیبزمینی، سیب و گیلاس، همچنین راه اندازی دانشکده ها و مؤسسات پژوهشی کشاورزی، زمینه برای آموزش علمی و گسترش فناوری در این حوزه فراهم شد و باغداری ایران بیش از پیش توسعه یافت.
امروزه، علیرغم چالشهایی مانند کمبود آب، تغییرات اقلیمی و مشکلات اقتصادی، ایرانیان همچنان تلاش میکنند تا از دانش و تجربه نیاکان خود بهره ببرند و کشاورزی را پویا و نوآور نگه دارند. در واقع، روحیه پشتکار و امیدواری مردم این سرزمین، همواره نیروی محرکهای برای بازیابی و اعتلای کشاورزی بوده است و این تلاشها بیوقفه تا به امروز.
ادامه دارد…
و…. سرانجام نور بر تاریکی پیروز خواهد شد و ایران، ققنوس وار و نیلوفرانه از خاکستر خویش برخواهد خواست.
بگویید آهسته در گوش باد
چو ایران نباشد تن من، مباد