سیری در تاریخ نقاشی (۱۹) – آلفونس موچا هنرمندی در ستایش زنان

هستی موسوی

آلفونس موچا، هنرمند چک‌تبار و از چهره‌های شاخص برجسته آرت نوو، در سال ۱۸۶۰ در شهر کوچک ایوانچیسه، که در آن زمان بخشی از امپراتوری اتریش-مجارستان بود، به دنیا آمد. پس از آن‌که درخواست او برای ورود به آکادمی هنرهای زیبای پراگ رد شد، ناچار شد مدتی به‌عنوان دستیار نقاش صحنه در وین فعالیت کند و سپس به‌عنوان نقاش پرتره در شهر میکولوف به کار خود ادامه دهد. در نهایت، دو اشراف‌زاده محلی با شناختن استعداد او، هزینه تحصیلاتش را فراهم کردند تا بتواند آموزش هنری خود را ابتدا در مونیخ و سپس در پاریس پی بگیرد.

موچا با سبک منحصربه‌فرد، شاعرانه و زنانه‌اش شناخته می‌شود؛ سبکی آکنده از تزئینات پیچیده، خطوط منحنی، رنگ‌های لطیف و تصویرسازی‌هایی با محوریت زنان. آثار او تأثیری ژرف نه تنها در عرصه هنرهای زیبا، بلکه در طراحی گرافیک و تبلیغات نیز بر جای گذاشت.

سبک آلفونس موچا

آثار آلفونس موچا به‌راحتی قابل شناسایی هستند؛ او زنانی زیبا با موهای بلند و لباس‌هایی با نقش‌ و نگارهای گیاهی طراحی می‌کرد و از رنگ‌های ملایم مثل گلبهی، طلایی و سبز روشن استفاده می‌کرد.

با اینکه آلفونس موچا به عنوان یکی از چهره‌های اصلی جنبش “آرت نوو” شناخته می‌شود، اما خودش هیچگاه دوست نداشت که آثار هنری اش در چارچوب این جنبش تعریف و دسته‌بندی شودند. به باور او هنر باید دارای ارزش‌های جاودانه، انسانی و روحانی باشد، نه محدود به یک سبک زودگذر یا مد روز. به همین دلیل، گرچه طراحی‌هایش از نظر بصری کاملاً با ویژگی‌های سبک آرت نوو هماهنگ بودند، مانند خطوط منحنی، عناصر طبیعی و فرم‌های زنانه، اما خودش ترجیح می‌داد آن را صرفاً بازتابی از یک نگاه شخصی و معنوی به جهان بداند، نه عضوی از یک جنبش هنری خاص.                                                                      

با این حال، آثار منحصر‌به‌فرد، سبک تصویری و نمادپردازی خاص او چنان با این جنبش گره خورد که بسیاری از مردم آن زمان، سبک آرت نوو را با نام “سبک موچا” (Mucha Style) می‌شناختند.

  

پوستر گیسموندا و نقش آن در تحول حرفه‌ای موچا

موچا مدتی به‌عنوان تصویرگر در پاریس مشغول به کار بود، تا اینکه در سال ۱۸۹۴ اتفاقی مسیر زندگی حرفه‌ای او را به‌کلی تغییر داد. در آن زمان، سارا برنهارد، بازیگر افسانه‌ای و چهره ی مشهور تئاتر فرانسه، از موچا خواست تا پوستری برای نمایش احساسی و یونانی‌تبار «گیسموندا» طراحی کند. خودش قرار بود هم نقش اصلی را بازی کند و هم کارگردانی نمایش را بر عهده داشته باشد.

توموکو ساتو، مدیر بنیاد موچا در پراگ و برگزارکننده نمایشگاهی از آثار او در موزه لوکزامبورگ پاریس، درباره این پوستر می‌گوید: «روشی که موچا برای طراحی آن به‌کار برد، کاملاً انقلابی بود». برخلاف سبک‌های رایج آن زمان، موچا تصمیم گرفت سارا برنهارد را به‌صورت تمام‌قد، در لباس نمایشی با دوختی ظریف و تاجی از گل‌های ارکیده به تصویر بکشد.

وقتی این پوستر وقتی در ژانویه ۱۸۹۵ در سراسر پاریس نصب شد، سر و صدای زیادی به پا کرد. در آن زمان، با پیشرفت تکنولوژی چاپ لیتوگرافی، هنرمندانی مانند موچا، تولوز لوترک و استیلن دست به طراحی‌های نوآورانه و متفاوتی می‌زدند و پاریس به نوعی وارد عصر طلایی هنر پوستر شده بود. خیابان‌ها حال‌وهوایی شبیه به نمایشگاه‌های هنری در فضای باز پیدا کرده بودند.

اما چیزی شبیه طراحی موچا تا آن زمان دیده نشده بود. استفاده از رنگ‌های ملایم و پاستلی در تضاد کامل با رنگ‌های تند و چشم‌گیر پوسترهای آن دوران قرار داشت. اما آن‌چه واقعاً نوآورانه به حساب می‌آمد، ترکیب‌بندی بسیار باریک و در اندازه واقعی انسان در طراحی پوسترهای او بود. به گفته ساتو، این سبک احتمالاً از طومارهای ژاپنی که در آن زمان به‌وفور وارد فرانسه می‌شدند، الهام گرفته شده بود.

سارا برنهارد که به‌شدت تحت‌تأثیر این طراحی قرار گرفته بود، موچا را به همکاری بلندمدت دعوت کرد و از او خواست به‌عنوان مدیر هنری تئاترش فعالیت کند. از آن پس، موچا مسئول طراحی پوسترها، صحنه‌آرایی، لباس‌ها و حتی جواهرات نمایش‌های او شد. بعد از موفقیت پوستر گیسموندا، موچا شش پوستر دیگر هم برای برنهارد طراحی کرد. این آثار تأثیر زیادی در شکل‌گیری تصویر ماندگار و اسطوره‌ای “سارای الهی” در ذهن مردم آن زمان داشتند.

در پس هر سکوت، فصلی نو پنهان است.

دیدگاهتان را بنویسید

آرشیو مقالات پیام جوان

همراهان پیام جوان