شجریان: سروش مردم، فردوسی موسیقی ایران – قسمت پنجاه و شش

نویسنده: سید سعید زمانیه شهری

فصل هشتم سلسله مقالات شجریان، سروش مردم، فردوسی موسیقی ایران

مفاهیم بنیادین در موسیقی سنتی ایران

به نام خداوند رنگین کمان

خداوند بخشنده مهربان

خداوند مهسا، حدیث و کیان

خداوند یک ملت همزبان

که این خانه مادری، میهن است

که ایران زمین، کاوه اش یک زن است

تاریخ موسیقی ایران:

این بخش شامل مقدمه تاریخی موسیقی، نهضت علمی موسیقی، شعر و موسیقی قدیم ایران، موسیقی کنونی، هنرمندان موسیقی، نغمات، تعلیمات و هم نوازی در موسیقی می باشد.

الف) مقدمه تاریخی:

هر چند کشور ایران دارای تاریخ قدیمی پرارزشی است که از بیست و پنج قرن آن آثار کتبی یا سنگ نبشته های تاریخی، حجاری و غیره باقی است ولی در مورد پیشینه ی موسیقی مدارک نوشته شده، به خصوص آنچه مربوط به دوره های کهن می باشد، کم است و اصولا به جهات مختلف، که بعد اشاره خواهد شد، به ندرت در کتاب های تاریخی ما از هنرها و خاصه موسیقی سخن به میان آمده است. به همین جهت اطلاعات ما هم در این باره زیاد نیست ولی هر چه هست آنها را می توان فهرست وار به شرح زیر بیان نمود.

١) دوره ی هخامنشی: از موسیقی این دوره اطلاع کافی نداریم ولی کشوری که خود را رقیب یونان می دانسته و با آن ســرزمین که مردمش تمدن عالی داشته اند روابط تاریخی داشته و از حیث آثار صنعتی نمونه های پرارزشـی مانند حجاریهای تخت جمشید به یادگار گذاشته، بی شک، از موسیقی هم بی بهره نبوده است. از این گذشــــته، چون دولت هخامنشی جانشین دولتهای متمدن زمان خود، مانند عیلام، آشور، کلده، بابل و حکومت های آسیای صغیر، چون لیدیه [ لیدیا ]، فریگیه [ فریگیا ] و غیره گردیـده، قاعدتا باید از هنرهای آنها هم تا آنجا که مطابق ذوق ایرانی ها بوده، اقتباساتی کرده باشد. ملل مشرق زمین قبل از تأسیس دولت هخامنشی، یا در همان زمان، همه ی سازهای مختلف را داشته اند؛ چنان که نمونه های سازهایشان در حجاری هایی که از مصری ها، سومری ها، عیلامی ها، آسوری ها، هندی های قدیم و غیره باقی مانده اند هم اکنون دیده می شوند. در کتاب های تاریخ موسیقی از این سازها و نوازندگان بی آنکه نام و نشانشان باقی مانده باشد گفت و گو در میان است ولی تعجب این است که از دوره ی هخامنشی چنین نمونه هایی به جای نمانده اند. هرودت (Herodotus ۴۸۴ ـ ۴۲۵) مورخ مشهور یونانی در کتاب تاریخ خود راجع به ایرانی ها می نویسد:

  آداب فرهنگی و آیین ملی در ایران باستان – قسمت ۵۲

” ایرانیان برای تقدیم نذر و قربانی به خدا و مقدسات خود مذبح ندارند، آتش مقدس روشن نمی کنند، بر قبور شراب نمی پاشند ولی یکی از موبدان حاضر می شود و یکی از سرودهای مقدس مذهبی را می خواند.”

اما آنچه معلوم است خواندن این سرود با نواختن سازی همراه نیست. از گفته ی هرودت چنین برمی آید که ایرانیان قدیم موسیقی مخصوصی برای تشریفات مذهبی داشته اند و شاید سرودی که هرودت به آن اشاره می کند از سرودهای اوستا بوده، زیرا قسمتی از کتاب یشنا که موسوم به گاتها و قدیمی ترین قسمت اوستا می باشد شامل سرودهای مؤثری است که به احتمال قوی آهنگ دار و موزون بوده اند.

این سرودهای هفده گانه در اواسط کتاب یشنا واقع شده اند و تصور می رود که از سروده های خود زرتشت باشند. این سرودها را می توان شعر یا نثر مسجع دانست که به عقیده ی مورخان دارای وزن و آهنگ مخصوص بوده اند. از طرف دیگر، قومی ایرانی که در اصل با هندی ها یکی بوده و از یکی از شاخه های مهم نژاد آریایی جدا شده، از آغاز با هندی ها جهات مشترکی داشته است، چنان که کتاب مذهبی هندی ها موسوم به ودا که یادگار قدیمی زبان سانسکریت است نیز شامل سرودها و ترانه های مذهبی و ادبی نژاد آریایی است.

از مقایسه ی مطالب کتاب ودا و اوستا به خوبی معلوم می شود که قوم ایرانی و قوم هندی فرزندان یک مادرند و احساسات و طرز تفکر و کیفیات ذوقی آنها جنبه های مشترکی داشته اند، چنان که هنوز هم موسیقی ایران و هند دارای شباهت هایی به هم می باشند. تصـور می کنم برعکس مذهب هندی ها که از آغاز با رقص و موسیقی موافقت کامل داشته و این هنر از ارکان تشریفات مذهبی آنها به شمار می آمده، در مذهب قدیم ایرانیان موسیقی در مراسم مذهبی وظیفه ای نداشته است و به همین جهت هم اگر سرودی در این تشریفات خوانده می شد با نواختن سازی همراه نبود، چنان که هنوز هم در تشریفات مذهبی زرتشتیان همین طور است. اما از نوشته ی زنوفن یا گزنفون Xenophon تاریخ نویس قدیمی یونانی می توان حدس زد که نوعی دیگر از موسیقی نیز در زمان هخامنشیان مورد استفاده قرار می گرفته است. این مورخ در کتابی که راجع به کوروش به نام «کوروپدی» یا «کوروپایدیا» Cyropaedia نوشته و به فارسی هم ترجمه شده است چنین می نویسد:

  آبدیدگی، دوره‌ دیگری از رشد - قسمت دوم

“کوروش هنگام حمله به قشـون آسور، بنا بر عادت خود، سرودی آغاز کرد که سپاهیان با صدایی بلند و با احترام و ادب زیاد دنبال آن را بخواندند و چون سـرود به د به پایان رسید آزادمردان با قدم های مساوی و با نظم تمام به راه افتادند.”

در جای دیگر گوید:” کوروش برای حرکت سپاه چنین دستور داد که صدای شیپور علامت حرکت و عزیمت خواهد بود و همین که صدای شیپور بلند شد باید همه ی سربازان حاضر باشند و حرکت کنند.”

پس از چند سطر دیگر چنین می نویسد: “در نیمه شب که صدای شیپور عزیمت و رحیل بلند شد کوروش سردار سپاه را فرمان داد تا با همراهان خود در جلوی صفوف سپاهیان قرار گیرد. بعـد کوروش می گوید همین که من به محل مقصود رسیدم و حملات دو سپاه نزدیک شد سرود جنگی را می خوانم و شما بی درنگ جواب مرا بدهید. در موقع حمله چنان که گفته بود کوروش سـرود جنگ را آغاز کرد و سپاه همگی با وی هم آواز شدند .”

از مطالب فوق چنین برمی آید که ایرانیان در آن زمان موسیقی مخصوصی برای رزم داشته اند که بی شک در تحریک احساسات سپاهیان مؤثر بوده و سازهای جنگی آنها مانند طبل و شیپور در هنگام رزم به کار می رفته است. سرودهای رزمی در برانگیختن حسن شجاعت و دلیری سربازان و کامیابی آنان در میدان نبرد وسیله ی بسیار مؤثری بوده، اما معلوم نیست که این سرودها در چه پرده ای بوده و با چه شعری تلفیق می شده اند. مطلب دیگری که از گفته ی زنوفن می توان درک کرد این است که مردمی که موسیقی مخصوصی برای میدان نبرد داشته اند بی شک آن قدر با نغمه و آهنگ آشنا بوده اند که برای هنگام فراغت و بزم و شادی نیز از موسیقی مناسب دیگری استفاده کنند، چنان که هرودت در کتاب تاریخ خود مکررا از کلمه ی «نی» که به وسیله ی ایرانیان نواخته می شد گفت و گو کرده است.

  فردوسی، حکیم طوس، طبیب زبان پارسی – قسمت 34

ادامه دارد…

و… تا ساز هست و آواز هست، شاگردان مکتبت، به نامت و با یادت، صبوح ها پر می کنند و قدح ها خالی.

ساقیا…، سرو چمان…،  قدحت پُر مِی باد.

دیدگاهتان را بنویسید

آرشیو مقالات پیام جوان

همراهان پیام جوان