آداب فرهنگی و آیین ملی در ایران باستان – قسمت ۵۲

ای وطن ای مادر تاریخ ساز              ای مرا بر خاک تو روی نیاز

ای  کویر تو بهشت جان من               عشق  جاویدان من، ایران من

نویسندگان: سید سعید زمانیه شهری و سونیا سیدالحسینی

فصل هشتم سلسله مقالات ایران باستان (جشن های باستانی)

به نام خداوند رنگین کمان 

خداوند بخشنده مهربان

خداوند مهسا، حدیث و کیان

خداوند یک ملت همزبان 

که این خانه مادری، میهن است

که ایران زمین، کاوه اش یک زن است

ادامه‌ی کشاورزی و زراعت در ایران باستان:

در طول تاریخ کشاورزی ایران، انواع کشت‌ها رواج داشته و نیشکر نیز یکی از محصولاتی است که در این سرزمین کشت می‌شده است. گفته می‌شود که برای نخستین بار، نیشکر توسط اسکندر مقدونی از سرزمین هند به ایران آورده شد و مورد بهره‌برداری قرار گرفت.

درخت خرما نیز از دوران باستان در ایران کاشته می‌شده است. در دوره امپراتوری آشوری، نقش‌هایی از درخت نخل در سنگ‌نگاره‌ها به تصویر کشیده شده که در کنار آن‌ها، شخصیتی بالدار با جسمی مخروطی شکل دیده می‌شود. پیش‌تر باور بر این بود که این تصاویر نمادی از گرده‌افشانی درخت خرما هستند. وجود سطلی فلزی در این تصاویر که احتمالاً برای نگهداری آب مقدس استفاده می‌شده، این نظریه را تقویت می‌کند. همچنین، خطوط هیروگلیف نیز نشان می‌دهد که نخل نماد سال و شاخه‌های آن نشانه ماه بوده‌اند، که این خود نشانه‌ای از رایج بودن این گیاه در آن دوران است.

از سوی دیگر، گیاهان لگوم مانند عدس و نخود از نخستین گیاهانی بودند که انسان آن‌ها را به‌صورت زراعی کشت کرد. آغاز کشت این گیاهان به دوران نوسنگی بازمی‌گردد، زمانی که انسان از مرحله شکار و گردآوری خوراک به مرحله تولید غذا و زندگی روستایی کشاورزی وارد شد.

این تحول تاریخی بین قرون ۵ تا ۹ پیش از میلاد رخ داد و مرکز آن در منطقه خاور نزدیک و نواحی شرقی رشته‌کوه زاگرس بود.

در ایران باستان، کشت گیاهان و تهیه خوراک برای حیوانات اهلی اهمیت زیادی داشت. در جنگ‌های قبیله‌ای، وجود حیوانات بارکش و سواره باعث شد تا تأمین علوفه برای آن‌ها به یکی از دغدغه‌های اصلی لشکریان تبدیل شود و از آن زمان مصرف علوفه خشک در ایران رایج شد. یکی از معروف‌ترین گیاهان علوفه‌ای، یونجه بود که از گذشته‌های دور در ایران کاشت می‌شده و به‌صورت سبز یا خشک، همراه با کاه برای تغذیه دام استفاده می‌شده است. سابقه کشت یونجه به دوران مادها و هخامنشیان بازمی‌گردد و در زمان لشکرکشی خشایارشا به یونان (۴۹۰ پیش از میلاد)، این گیاه از ایران به آن سرزمین منتقل شد و سپس در دیگر نقاط جهان گسترش یافت.

به‌نظر می‌رسد که افزایش اهمیت گیاهان علوفه‌ای با آغاز اهلی‌سازی حیوانات هم‌زمان بوده است. برای نخستین بار در بابل نشانه‌هایی از کاشت این گیاهان دیده شده است. یکی از گیاهانی که بخت‌النصر در باغ خود پرورش می‌داد، “اسپت” نام داشت؛ واژه‌ای که هنوز در برخی نواحی برای خوراک اسب استفاده می‌شود. همچنین، چغندر قند نیز ابتدا به عنوان خوراک دام کشت می‌شد.

شواهد نشان می‌دهد که کشاورزی سنتی ایران از روش‌های مبتکرانه‌ای مانند کشت‌های مخلوط بهره می‌برده است. به عنوان مثال، ذرت، لوبیا و کدو را با هم کشت می‌کردند؛ ذرت به‌عنوان تکیه‌گاه لوبیا عمل می‌کرد و لوبیا با تثبیت نیتروژن خاک را غنی می‌ساخت، در حالی که کدو با پوشش برگ‌های خود از رشد علف‌های هرز جلوگیری می‌کرد.

ایرانیان به ارتباط ویژه‌ای میان برخی گیاهان باور داشتند؛ آن‌ها معتقد بودند که برخی گیاهان در کنار هم محصول بیشتری می‌دهند.

مثلاً کاشت یونجه همراه با جو، یا بذر سرو در زمین غلات، باعث بهبود کیفیت و افزایش محصول می‌شد. همچنین کشاورزان معتقد بودند که کاشت پیاز خوراکی در میان سبزیجات زمینی از بروز بیماری‌هایی مانند لکه سیاه جلوگیری می‌کند.

از دیگر روش‌های کشاورزی سنتی، سیلو کردن علوفه‌ها بود که از فساد گیاهان جلوگیری می‌کرد و امکان نگهداری طولانی‌تر را فراهم می‌ساخت. یونجه نیز توسط خشایارشا به یونان برده شد و صد سال پس از آن از ایران به روم انتقال یافت و از آنجا به سایر کشورها راه یافت.

درباره زعفران نیز برخی پژوهشگران، ایران را خاستگاه اصلی آن می‌دانند، هرچند شواهدی نیز از کشت آن در اسپانیا وجود دارد. کشت برنج در ایران از دوران هخامنشیان و اشکانیان رواج داشته و در دوره ساسانیان در مناطق شمالی و جنوبی کشور، از جمله گیلان، مازندران و خوزستان، زمین‌های وسیعی زیر کشت برنج قرار داشتند. حتی در گذشته با آرد برنج نان‌هایی پخته می‌شد که بیشتر جنبه تفننی داشت. هنوز هم در گیلان نوعی نان از آرد برنج تهیه می‌شود که به آن «لاکو» می‌گویند. واژه «پلو» نیز به‌احتمال از گویش گیلکی «پلا» گرفته شده است که به معنای برنج پخته است.

قوم پارس که در قرن هفتم پیش از میلاد بر ایران حاکم شدند، آریایی‌نژاد بودند و به ده قبیله تقسیم می‌شدند؛ شش قبیله به کشاورزی مشغول بودند و چهار قبیله دامدار و کوچ‌نشین بودند، اما قبایل کشاورز اهمیت بیشتری داشتند.

در نهایت، بسیاری از پژوهش‌ها، ایران را خاستگاه و مرکز مهم در تاریخ کشاورزی جهان می‌دانند. سرزمین‌های فلات ایران، شامل مناطقی از بین‌النهرین و بخش‌هایی از آسیای میانه، همواره نقش کلیدی در توسعه کشاورزی داشته‌اند. کشاورزی نه تنها برای تأمین امنیت غذایی بشر، بلکه برای بقای او حیاتی بوده و هست، و در تاریخ ایران از عهد مادها تاکنون، اسناد بسیاری از تولیدات کشاورزی در نقاط مختلف کشور حکایت دارند.

ادامه دارد…

و…. سرانجام نور بر تاریکی پیروز خواهد شد و ایران، ققنوس وار و نیلوفرانه از خاکستر خویش برخواهد خواست.                             

بگویید آهسته در گوش باد

چو ایران نباشد تن من، مباد

دیدگاهتان را بنویسید

آرشیو مقالات پیام جوان

همراهان پیام جوان