زبان شناسی – ادبیات اوستایی، بخش ۴۱

گردآورنده: شهرام خبیر

زبور پهلوی

از آثار مسیحی دوره ساسانی، که به پهلوی نیز ترجمه شده است و پس از گذشت زمانی دراز به دست ما رسیده، پاره ای مزامیراست که به زبور شهرت یافته است. این اثر که در آثار پیدا شده از تورفان به دست آمده، از زبان سریانی به پهلوی ترجمه شده و مترجم یا مترجمین آن پیرو آیین نسطوری بوده‌اند.

در مورد تدوین و کتابت این متن، برخی بر قرون نخست و دوم هجری مقارن با قرون هفتم و هشتم میلادی ،و برخی از تعلق متن به قرن ششم میلادی و کتابت آن به قرن هشتم میلادی تاکید دارند؛ در حالی که بسیاری از واژه‌ها، ساخت‌ها و بافت‌های صرفی، واژگانی و نحوی متن، پیشینه بیشتری را به آن نسبت می‌دهند. توضیحات و شرح مربوط به متن زبور پهلوی، نخستین بار، در سال ۱۹۱۰ میلادی توسط – آندریاس- آلمانی منتشر شد و سپس در سال ۱۹۳۳ توسط -کاى بار- با استفاده از کلیه یادداشت‌ها و متن آندریاس،  درگردهمایی فرهنگستان علوم پروس در برلین ، منتشر شد و به صورت نهایی تصحیح گردید. متن زبور پهلوی، مزامیر۶/۹۹-۱۷/۹۴، ۱۴۲- ۱۲۴/۱۱۸و۳/۱۳۶-۴/۱۲۱ را در برمیگیرد و علاوه بر ناقص بودن برخی از مزامیر، در بسیاری از موارد دچار آسیب دیدگی شدید نیز شده است. در هر یک از صفحات متن اصلی، از ۱۸ تا ۲۱ سطر، با خط زبور (پهلوی) که خطی است میان پهلوی کتابی و کتیبه‌ای، تحریر شده است. از پاره‌ای صفحات نیز جز چند سطر ناقص یا چند واژه چیزی بر جای نمانده است. نکته جالب، شماره مزامیر متن است که نسبت به متون دیگر زبور، از جمله ترجمه های فارسی، سریانی، عبری، ایتالیایی و انگلیسی ، یک عدد کمتر است. این متن علی‌رغم حجم کوچک، دارای ویژگی‌های خاصی است که در متون دیگر پهلوی یا اصلاً دیده نمی‌شود یا بندرت مشاهده شده است. اکنون این ویژگی‌ها که بصورت اجمالی، عبارتند از:

  استاد نصرالله زرین پنجه (1)

۱- نوشتار متن ،هم دارای شاخصه‌های کتابی است و هم  کتیبه‌ای.

۲- در متن ویژگی‌های صرفی پارتی و پهلوی ، به گونه‌ای آمیخته دیده می‌شود.

۳- کاربرد ترکیبات بسیار نادر، که پاره‌ای از آن‌ها منحصر به فرد است، مانند:

Kenkarih (کینه ورزی)- که در هیچ یک از واژه‌نامه‌های پهلوی نیامده و Kunagar

( افریننده )- که در متون پهلوی بسیار نایاب است.

۴- کاربرد واژه‌هایی که تاثیرپذیری آن‌ها از فارسی نو آشکار است. مانند: andāxtan (انداختن) و āmoz (آموز) که در پهلوی به صورت، handāxtan و hāmōz   می باشند. این موارد یکی از نشانه‌هایی است که ظاهراً ،تعلق متن را به پیش از قرن نخست هجری مورد تردید قرار می‌دهد. با توجه به بسامد ساخت واژگانی، صرفی، نحوی کهن، و املاء تاریخی و نیز واژه‌های دخیل غیر ایرانی درمتن و در مقابل تاثیر اندک ان از زبان فارسی نو، به نظر نگارنده (سعید عریان)، این نمونه ها نه تنها تعلق متن به دوره ساسانی را مورد پرسش قرار نمی‌دهد، بلکه ظهور و رشد و حتی رواج نسبی فارسی نو را نیز،همگام با زبان پهلوی در دوره ساسانی، مدلل می‌سازد.به عبارت دیگر، پذیرش این امر که مسیحیان دوره ساسانی ،قادر به ترجمه آثار دینی خویش، به زبان زنده و رسمی  زمانه خود، بوده اند( که بتدریج متاثر از زبان فارسی نو می شده)  منطقی‌تر به نظر می‌رسد؛ تا آنکه به سبب وجود تنها چند واژه‌ تاثیر یافته از فارسی نو ،این فرض را بپذیریم که آنان تمایل به ترجمه آثار دینی خود به زبانی داشته‌اند که از مدت ها پیش فاقد رسمیت و پشتوانه سیاسی شده بود.یعنی اگر در زمان رواج  فارسی (قرن اول هجری یا دوم) زبور پهلوی نوشته شده باشد، قاعدتا باید به فارسی نوشته می‌شد نه به زبان پهلوی که دیگر رسمیت نداشت وقابل درک برای اکثریت جامعه نبود.

  برگهایی از تاریخ – به مناسبت ۱۰۰ سالگی کودتای رضاشاه؛ از رضا خان به رضا شاه – از احمدشاه به احمد خان – قسمت چهل و چهار

۵- کاربرد واژه‌های اسمی و فعلی دخیل از زبان -ارامی ، به صورت ترکیب در «محدوده ساختار زبان پهلوی»، برای واژه‌سازی از عناصر بیگانه، برپایه توانمندی‌های این زبان ، پدیده‌ای مهم در فرایند گسترش بیان ، در این متن میباشد؛ که با واژه‌های -هزوارش – پرشمار به کار رفته در آن، متفاوت است. هزوارش‌ها، یک پدیده خطی هستند که پیوسته مترادف پهلوی آن‌ها، در زبان مورد استفاده قرارمی گیرند؛ در حالی که واژه‌های دخیل به همان صورت زبان اصلی خود به کار می‌روند.

شاخصه دیگر متن، واژه‌سازی فراوان به صورت ساختن فعل از اسم ، با فعال نمودن و استفاده از شناسه های فعلی است.

۶- کاربرد منحصر به فرد املایی و ساختن وجه مصدری از افعال ماضی مانند wardadishn :

ویژگی بسیار مهمی که در این متن از زبور دیده می‌شود و آن را ازتمام متون مشابه متمایز می‌کند، وجود بندها یا قطعاتی است که با عنوان kanon- «قانون» در آن وجود دارد. جالب آنکه این قطعات، در هیچ یک از متون موجود زبور به زبان‌های گوناگون یافت نمی‌شود. این امر تنها در مورد بندهای -قانونی- صادق نیست، بلکه بندها و عبارات دیگر نیز کم و بیش مشمول این وضعیت هستند.

به عبارت دیگر، در زبور پهلوی جملاتی آمده است که در هیچ یک از ترجمه‌های موجود دیده نمی‌شود. نکته مهم دیگر اینکه متن زبور پهلوی، از نظر ترجمه و بیان مفاهیم، کاربرد تشبیهات و استعارات با ترجمه‌های دیگر عمدتا متفاوت است.

نمونه ای از متن فارسی زبور(مزامیر 130) وترجمه پهلوی آن:

1- ای خداوند از اعماق نزد تو فریاد برآوردم.

– pخداوند را از ژرفا خواندم.

  آشنایی با اضطراب نوجوانی و فنون خودیاری در مدیریت آن - قسمت دوم

-2ای خداوند! آواز مرا بشنو و گوش‌های تو به آواز تضرع من ، ملتفت شود.

-pگوشهایت بانگ استغاثه مرا نیوشد.

3-ای یاه، اگر گناهان را به نظر آوری، کیست ای خداوند که به حضور توایستد؟

-p(قانون) :« ای کرفه گر(ثواب کار) و ای صادق و ای بخشاینده، با مهربانی بر ما رحم کن».

P-ای خداوند! اگر گناهکار را مورد دقت قرار دهی، چه کسی تواند بایستد؟

-4 لیکن مغفرت نزد توست، تا از تو بترسند.

-pزیرا از سوی تو بخشایش هست و برای او ترس است.

5- منتظر خداوند هستم. جان من منتظر است و به کلام او امیدوارم.

-p  و جان من برای خداوند منتظر است و منتظر سخن اوست.

6- جان من منتظر خداوند است، زیاده از منتظران  صبح؛ بلی زیاده از منتظران صبح.

-pبرای خداوند از پاسی از شب و تا پاسی از شب منتظرم.

7- اسراییل برای خداوند امیدوار باشند؛ زیرا رحمت نزد خداوند است و نزد اوست نجات فراوان.

-p ادیر منتظر خداوند باشد; زیرا بخشایش‌ها از سوی او هستند و او را نجات فراوان همراه است.

8- واو اسرائیل را فدیه خواهد داد، از جمیع گناهان وی.

-p ادیر را از هر گونه دروغ نجات دهد.

* در متن سریانی و عبری، اسرائیل اگرچه لقب- یعقوب بن اسحاق- است، اما در معنای «خاندان اسرائیل» به کار رفته است.

در متن پهلوی، ادیر، به همین مفهوم، ترجمه شده است.

ادامه دارد…

دیدگاهتان را بنویسید

آرشیو مقالات پیام جوان

همراهان پیام جوان