شجریان: سروش مردم، فردوسی موسیقی ایران – قسمت پنجاه و سه

نویسنده: سید سعید زمانیه شهری

فصل هشتم سلسله مقالات شجریان، سروش مردم، فردوسی موسیقی ایران

مفاهیم بنیادین در موسیقی سنتی ایران

به نام خداوند رنگین کمان

خداوند بخشنده مهربان

خداوند مهسا، حدیث و کیان

خداوند یک ملت همزبان

که این خانه مادری، میهن است

که ایران زمین، کاوه اش یک زن است

همانطور که در ساختار ارکستر سمفونیک گفته شد، این ارکستر شامل بخش های زیر است:

سازهای زهی آرشه ای، سازهای بادی (چوبی بادی، برنجی بادی) و سازهای ضربی (کوبه ای). تا اینجا به تفصیل راجع به تمامی این بخش ها صحبت کردیم  و از شماره گذشته به توضیح سازهای ضربی (کوبه ای) پرداختیم. اکنون به بررسی سایر اعضای خانواده سازهای ضربی ارکستر سمفونیک می پردازیم.

ادامه ی اعضای خانواده سازهای ضربی ارکستر سمفونیک:

۳) ویبرافون: این ساز از خانواده ایدیوفون (خودصدا) و زیرگروه سازهای ضربی است. ویبرافون، مانند گلوکن‌اشپیل، دارای تیغه‌های فلزی است و در سه نوع مختلف وجود دارد. نوع اول و دوم آن در گروه‌های حرفه‌ای یافت می‌شوند، اما نوع سوم کمتر مورد استفاده قرار می‌گیرد.

این ساز مجهز به موتوری است که می‌توان آن را روشن یا خاموش کرد. زمانی که موتور خاموش است، ساز بدون ویبراتو اجرا شده و صدایی خالص و فلزی با دوام کم تولید می‌کند. اما وقتی موتور روشن باشد، صدای آن همراه با ویبراتو و دارای دوام زیادی خواهد بود. سرعت موتور قابل تنظیم است، بنابراین یک نت می‌تواند با لرزش سریع یا کند اجرا شود. معمولاً آهنگساز در پارتیتور دستورهای لازم را برای روشن یا خاموش بودن موتور و همچنین سرعت آن یادداشت می‌کند.

وسیله‌ی دیگری که کنترل صدای نت‌ها را بر عهده دارد، پدالی است که زیر پای نوازنده قرار دارد. زمانی که این پدال فشرده شود، نت‌ها دارای طنین خواهند بود، اما در صورت آزاد بودن پدال، صدای نت‌ها ضعیف‌تر خواهد شد. آهنگساز باید در پارتیتور، با نوشتن علامت‌های مناسب بالای نت یا آکورد، مدت کشش آن‌ها را مشخص کند.

اجرای آکوردهای چهار یا شش نتی در این ساز امکان‌پذیر است و تکنیک‌هایی مانند تریل، گلیساندو و اجرای سریع لحظات موسیقایی در ویبرافون، همانند زیلوفون و ماریمبافون، بسیار تأثیرگذار هستند.

نواختن:

برای نواختن این ساز از انواع مضراب‌های سخت یا نسبتاً سخت و کائوچویی استفاده می‌شود، درحالی‌که مضراب‌های چوبی و پلاستیکی کمتر در آن کاربرد دارند. در قطعاتی که نیاز به صدای نرم یا کم دارند، از مضراب‌هایی با سر الیاف نخی استفاده می‌شود. همچنین، برای ایجاد گلیساندو گاهی از برس‌های سیمی بهره می‌گیرند.

دو تکنیک جدیدتر نیز در ویبرافون، زیلوفون و ماریمبافون اجرا می‌شوند:

۱. ضربه مرده (Dead Stroking) یا مضراب مرده (Dead Sticking):

در این تکنیک، نوازنده پس از ضربه زدن، سر مضراب را روی تیغه‌ها نگه می‌دارد. این روش مشابه استاکاتوی خشک است و صدایی بدون ویبراتو و با رنگی خاص ایجاد می‌کند.

۲. اجرای آرشه: این تکنیک که بیشتر در ویبرافون به کار می‌رود، شامل کشیدن موهای آرشه یکی از سازهای زهی روی لبه تیغه‌ها است که صدایی خوفناک و مرموز تولید می‌کند. این روش زمانی مؤثرتر است که موتور روشن باشد و پدال‌ها نیز فشرده شوند.

۴) گلوکن‌اشپیل: این ساز از خانواده ایدیوفون (خودصدا) و زیرگروه سازهای ضربی است. گلوکن‌اشپیل نام آلمانی زنگ است و در ارکستر کاربرد گسترده‌ای دارد. این ساز دارای دو ردیف تیغه فلزی است که مطابق نظم کلاویه‌های پیانو چیده شده‌اند.

گلوکن‌اشپیل قدیمی‌ترین ساز ضربی مضرابی است که از قرن نوزدهم در قطعات موسیقی مورد استفاده قرار گرفته است. صدادهی این ساز دو اکتاو بالاتر از نت‌نویسی آن است، اما برخی آهنگسازان مانند شوئنبرگ در پنج قطعه برای ارکستر، آن را با صدادهی واقعی نت‌نویسی کرده‌اند.

گلوکن‌اشپیل تنها در یک اندازه ساخته می‌شود و از معدود سازهایی است که برای نواختن آن از مضراب‌های برنجی استفاده می‌شود، که همین امر موجب ایجاد صدایی بسیار درخشان و پرطنین می‌شود. علاوه بر مضراب‌های برنجی، استفاده از مضراب‌هایی با سر چوبی، پلاستیکی یا کائوچویی نیز در این ساز رایج است. نت‌های این ساز نسبت به زیلوفون و ماریمبافون دوام بیشتری دارند.

۵) تیمپانی: این ساز از خانواده ممبرانوفون (پوست‌صدا) و گروه سازهای ضربی است. تیمپانی قدیمی‌ترین ساز ضربی است که به‌طور منظم در ارکستر سمفونیک حضور داشته و نقش مهمی در موسیقی ارکسترال ایفا می‌کند.

وسعت رایج تیمپانی‌ها از D زیر حامل فا تا D بالای حامل فا با یک خط اضافه است و اخیراً این محدوده تا G بالای حامل فا گسترش یافته است. تا اوایل قرن حاضر، کوک تیمپانی از طریق سفت یا شل کردن پیچ‌های دور تا دور سر طبل انجام می‌شد، که باعث کشیدگی پوست و در نتیجه تغییر کوک می‌شد. به همین دلیل، تیمپانی در آن زمان فقط قادر به تولید تعداد محدودی از نت‌ها بود.

امروزه، تیمپانی‌ها کاملاً مکانیکی هستند و تغییر کوک آن‌ها به‌سرعت و به‌آسانی از طریق پدالی که با پا کنترل می‌شود انجام می‌گیرد. بااین‌حال، بسیاری از نوازندگان تیمپانی هنوز هم با دقت نت‌ها را بررسی می‌کنند و در صورت داشتن زمان کافی، طبل‌ها را به‌صورت دستی تنظیم می‌کنند.

در دوره کلاسیک، معمولاً از دو طبل با اندازه ۲۸ و ۲۵ اینچ در ارکستر استفاده می‌شد. نقش تیمپانی عمدتاً در تقویت نت‌های تونیک و دومینانت باس در لحظات قوی قطعه بود، زمانی که سایر سازها نیز به‌صورت کامل می‌نواختند. در آن دوران، تیمپانی به‌ندرت در لحظات آرام و برای ایجاد فضای خاص به کار می‌رفت.

تا زمان بتهوون، تیمپانی به‌عنوان ساز مستقل در ارکستر مطرح نبود. در آثار هایدن و موتسارت، ترکیب تیمپانی با ترومپت بسیار متداول بود. اما بتهوون با نوآوری خود، در دو سمفونی آخرش از دو تیمپانی کوک‌شده و در سمفونی نهم از تیمپانی تنها استفاده کرد، که در آن زمان کاملاً غیرمعمول بود. پس از او، برلیوز با به‌کارگیری دو یا چند طبل و چند نوازنده، نقش تیمپانی را گسترش داد و آن را به ساز برجسته‌تری در ارکستر تبدیل کرد.

ویژگی‌های اجرایی: تیمپانی توانایی‌های گسترده‌ای دارد و از قابلیت‌های دینامیکی وسیعی برخوردار است. با استفاده از پدال، گلیساندو به‌راحتی اجرا می‌شود و نت‌های تنها نیز می‌توانند به‌صورت آرام یا سریع نواخته شوند.

مضراب‌های تیمپانی در انواع سخت، نیمه‌سخت و نرم ساخته می‌شوند. همچنین، از چوب‌دستی، نمد و سایر مواد برای ایجاد افکت‌های خاص استفاده می‌شود. صدادهی تیمپانی نه‌تنها به نوع مضراب بلکه به محل برخورد آن نیز بستگی دارد. معمولاً نوازندگان، ضربه را در فاصله حدود ۶ اینچ از لبه ساز وارد می‌کنند.

برای کاهش شدت صدای تیمپانی، پارچه‌ای روی آن قرار می‌دهند که این تکنیک در پارتیتور با واژه coperti مشخص می‌شود. همچنین، در برخی موارد نوازندگان با چوب‌دستی به کناره تیمپانی ضربه می‌زنند. در اجرای تریل‌ها و نت‌های کشیده، دقت در دینامیک و طول مدت هر نت بسیار اهمیت دارد.   ادامه دارد…

و… تا ساز هست و آواز هست، شاگردان مکتبت، به نامت و با یادت، صبوح ها پر می کنند و قدح ها خالی.

ساقیا…، سرو چمان…، قدحت پُر مِی باد.

دیدگاهتان را بنویسید

آرشیو مقالات پیام جوان

همراهان پیام جوان