نویسنده: اعلیحضرت محمدرضا پهلوی
هیچ چیز را نمی توان و نباید از مردم پنهان داشت و من هرگز چنین نکرده بودم. در کتاب انقلاب سفید یادآور شده بودم که ما در سیاست ملی ایران روش اختناق افکار و تهدید آزادی های فردی و اجتماعی و حق انتقاد را کنار خواهیم گذاشت تا توسعه و ترقی ایران یک ظاهرسازی نباشد. در همین افزوده ام که باید به باورهای معنوی و حقوق فردی و اجتماعی احترام گذاشت، به تشئید و تحکیم همکاری و تعاون بین ملت ها پراخت، اطلاحات بنیادی را بر تدابیر ظاهر فریب ترجیح داد و در مقام ایجاد یک اقتصاد دموکراتیک و اعتلای فرهنگی ملی برآمد.
در زمستان ۱۳۴۱ به هنگام سخنرانی در نخستین کنگره ملی شرکت های تعاونی روستائی، شش اصل نخستین انقلاب سفید را به ملت ایران عرضه داشتم که عبارت بودند از:
۱- اصلاحات اراضی و الغای نظام اربات و رعیتی
۲- ملی کردن جنگل ها و مراتع
۳- تبدیل کارخانه های دولتی به شرکت های سهامی و فروش سهام آن ها جهت تضمین اصلاحات ارضی
۴- مشارکت کارگران در سود خالص کارخانه ها
۵- تجدید نظر اساسی در قانون انتخابات به منظور اعطای حقوق کامل و برابر سیاسی به زنان
۶- ایجاد سپاه دانش به منظور سوادآموزی و اشاعه فرهنگ در روستاها
این برنامه ها کاملاً عملی و قابل اجرا و منطبق با باورها، سنت ها و نیازهای ایرانیان و ضرورت های اقتصادی و اجتماعی زمان بود. سپس به تدریج این شش اصل با افزودن سیزده اصل دیگر به شرح زیر تکمیل گردید که هر یک به اقتضای تحول جامعه و توسعه امکانات ملی و پیدایش نیازها و مقتضیات جدید به ملت ایران ارائه گردید.
۷- ایجاد سپاه بهداشت از مسئولان طبیب و دندانپزشک و پرستار به منظور تأمین نیازهای بهداشتی و درمانی روستاها
۸- ایجاد سپاه ترویج و آبادانی به منظور عمران و نوسازی روستاها و شهرها
۹- ایجاد خانه های انصاف در روستاها به منظور تعمیم عدالت در دهات کشور و حل مسائل حقوقی کوچک روستائیان به وسیله خودشان در روستاها و بر اساس کدخدا منشی
۱۰- ملی کردن تمام منابع آب های زیرزمینی کشور
۱۱- نوسازی شهرها و روستاها با همکاری سپاه ترویج و آبادانی
۱۲- انقلاب اداری و آموزشی
در سال ۱۳۵۴ پنج اصل دیگر افزوده شد که عبارتند از:
۱۳- تأمین امکان فروش سهام واحدهای بزرگ صنعتی به کارگران مقرر شد دولت اعتبارات لازم را به صورت وام در اختیار کارگران قرار دهد که بازپرداخت وام ها از محل سود سهام تأمین گردد.
۱۴- مبارزه با تورم و گرانفروشی و دفاع از منافع مصرف کنندگان
۱۵- آموزش رایگان و اجباری در هشت سال اول تحصیل
آموزش رایگان در همه مقاطع تحصیلی به شرط قبول اصل خدمت به دولت یا در محلی که دولت معین می کند، در زمانی معادل سال های استفاده از مزایای آموزش رایگان
۱۶- تغذیه رایگان برای کودکان خردسال در مدارس شیرخوارگان تا دو سالگی و مادران نیازمند
۱۷- تعمیم بیمه های اجتماعی به همه ایرانیان و بالاخره:
۱۸- مبارزه با معاملات سوداگرانه اراضی و اموال غیرمنقول به منظور جلوگیری از افزایش نامعقول قیمت منازل مسکونی و آپارتمان ها و مال الاجاره
۱۹- مبارزه با فساد و رشاء و ارتشاء
قبلاً درباره مراحل سه گانه اصلاحات ارضی سخن گفتم. در پایان مرحله سوم دیگر از مالکیت بزرگ اراضی مزروعی در کشور ما خبری نبود و همه کشاورزان مالک اراضی مزروعی خود شدند.
برای درک اهمیت این موضوع باید توجه داشت که در سال ۱۳۴۵ معادل ۷۱٪ جمعیت ایران روستانشین بود و بیش از نیمی از اراضی مزروعی به بزرگ مالکان تعلق داشت که حدود سی نفر از آنان از جمله بعضی از رؤسای ایلات هر یک مالک بیش از چهل روستا بودند. ۰/۲٪ (دو دهم درصد) مالکان اراضی بیش از ۲۳/۸٪ اراضی مزروعی را در اختیار خود داشتند.
این بزرگ مالکان غالباً یا در تهران و یا در خارج از ایران می زیستند و اداره املاک آن ها با مباشران و پیشکارانشان بود که بیشتر با روش های قرون وسطائی عمل می کردند و عملاً مانع توسعه و گسترش کشاورزی نوین در ایران بودند.
وظایف بانک اعتبارات و توسعه کشاورزی
برای پر کردن خلاء ای که از الغای نظام ارباب و رعیتی پدید آمده بود به بانک اعتبارات و توسعه کشاورزی مأموریت تقبل و انجام طرح های مختلف مربوط به اجرای اصلاحات ارضی در کشور واگذار شد. در نهایت امر این بانک بیش از ۲۰۰ شعبه در سرتاسر کشور تأسیس کرده بود و وام های ضروری را در اختیار تعاونی های روستائی، اتحادیه های کشاورزان و طبیعتاً خود زارعان قرار می داد، گروه های سیار وزارت کشاورزی و بانک منظماً به مناطق کشاورزی که دچار خشکسالی و یا آفت شده بود می رفتند و کمک های لازم را به کشاورزان و دامداران معمول می داشتند.
میان سال های ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۶ میزان وام پرداختی بانک به کشاورزان از بیست میلیارد ریال تجاوز کرد. به موازات این اقدامات، شرکت های تعاونی و تعاونی های کشاورزی با کمک و همیاری کشاورزان بنیان گرفت و توسعه یافت و چون تعداد کشاورزان فراوان شد به منظور تأمین هماهنگی در فعالیت این شرکت ها، ترتیب تمرکز آنان در اتحادیه های منطقه ای داده شد.
در سال ۱۳۴۲ سازمان مرکزی تعاون روستائی با سرمایه ای معادل یک میلیارد ریال به وجود آمد. وظایف این سازمان عبارت بود از آماده سازی و ترتیب مدیران و متخصصان لازم برای اداره تعاونی های روستائی و کشاورزی و اتحادیه های تعاونی آموزش اعضای این شرکت ها، بازاریابی برای محصولات کشاورزی، تشویق و گسترش صنایع دستی روستائی، ایجاد ارتباط میان تعاونی های روستائی و کشاورزی و تعاونی های مصرف.
هدف غائی و رسالت نهائی سازمان می بایست آن می بود که کشاورزان آزاد و مستقل را به آن حد از توانائی فنی و امکان مالی برساند که خود رأساً همه امور مربوط به خود را به دست گیرند و سهام سازمان را نیز مجموعاً خریداری و مدیریت آن را تقبل نمایند.
بانک های اعتبارات کشاورزی و شرکت های تعاونی کشاورزی و روستائی، سازمان ها و تأسیسات متعارف کشاورزی نوین در همه جهان به شمار می رود. ولی لازم است در این جا به سازمان دیگری در کشاورزی جدید ایران اشاره نمایم که در کشورهای دیگر مشابه آن تأسیس نشده و می تواند به عنوان تجربه ای سودمند و موفق مورد بررسی قرار گیرد. مراد شرکت های سهامی زراعی است.
ادامه دارد…