آداب فرهنگی و آیین ملی در ایران باستان – قسمت ۱۰

ای وطن ای مادر تاریخ ساز              ای مرا بر خاک تو روی نیاز

ای  کویر تو بهشت جان من               عشق  جاویدان من، ایران من

نویسندگان: سید سعید زمانیه شهری و سونیا سیدالحسینی

* شادی در ايران باستان:

هنگام تاریخ ایران باستان و پژوهش در سنت های ملی این مرز و بوم ، متوجه می شویم که جشن هایی بسیار در روزگاران دور و نزدیک وجود داشته است که امروز چندتایی از آن باقی مانده و مابقی حتی یاد و ذکرشان نیز در کتب و تواریخ یا نیامده و یا بسیار ناقص و مبهم نقل شده است.

هم چنین به هنگام مطالعه و پژوهش متوجه می شویم که برخلاف فراوانی و وجود عیدها و جشن ها، از ایام سوگ و ماتم و عزا و انجام مراسم شیون و مویه در این سرزمین و تاریخ و سنن دینی و ملی اش نشانه های زيای برجا نیست.

علت چیست؟

هر پژوهنده و خواننده ای بی گمان می خواهد راز و رمز این فراوانی و آن فقدان را دریابد.

طبق متون كهن، در آغازآفرینش دو گوهر وجود داشته اند یکی در خرد و اندیشه نیک و دیگری زشت و بدخواه و تباه. به همین سبب، انسان در گزینش یکی ازاین دو راه کاملا آزاد است. کسانی که راه نخست و نیک را برگزینند رستگار میشوند و زندگی و فرجام خوشی می یابند.

کسانی که راه دوم را انتخاب کنند، با تمیز و اختیار و خواست خود چنین کرده اند و روزگاری زشت و فرجامی بسیار بد خواهند داشت. وظيفه گرایشگران راه نیک، آن است که با تمام وجود بر علیه بدی پیکار کنند، چون همگرایی و پیکار آنان، زشتی و باطل را سرانجام شکست خواهند داد و از میان برخواهند داشت. هر فرد راستروی، پس از گذراندن این زندگی فرشی، به همراه ذره مینوی وجودش به عرش اعلا یاآسمان برین، پر خواهد کشید و برای همیشه غرق در نور و سرور خواهد شد. هر فرد بد راه و زشت پندار و بد كردار، به اراده و خواست و درک خود با خوبی و اشاعه آن مبارزه کرده و به زندگی و آسایش و سرور خود و دیگران و پیشرفت زندگی لطمه زده است و پس از مرگ نیز به فروغ جاویدان و زندگی خوش سرمدی راهی ندارد. خرد و اندیشه راستین اجازه نمی دهد که برای اولی که چنان نیک زندگی کرده و به فروغ جاودانی پیوسته، سوگواری و شیون و مویه کرد و هم چنین برای دومی که جز در تباهی زندگی نکرده و پیکار با نیکی و راه استوار نکوشیده و انهدامش به پیشرفت راستی و راه نیک کمک می کند، نیز گریه و شیون و مویه انجام داد كه کار عقل راستین نیست. شادی، جشن، سازندگی، روشنایی، کار و کوشش، بالندگی و نمو، شهد و شیرینی، گیاهان خوب، ساز، ماه و خورشید و ستارگان و هر چیز و عمل و کردار و پدیده ای که به پیشبرد زندگی و سازندگی و دوام و بقای آن یاری میکند، از اعمال و خواست و تحت حمایت نيكي و راست پنداريست قرار دارد. سوک و غم، سوگواری و مویه، تباهی، تاریکی، تنبلی وکاهلی، رکورد و جمود و هر چیز و عمل و کردار و پدیده ای که زندگی را از سازندگی به تباهی و انهدام یاری می کند، ازاعمال و نیرنگ های شيطانيست. اساس و بنیان جهان بر تنازع و پیکار این دو نیرو قرار دارد که سرانجام اهریمن شکست می یابد.

  آداب فرهنگی و آیین ملی در ایران باستان - قسمت 22

شیون و مویه از پس مردگان کرداری اهریمنی است، سوگواری موجب عذاب در جهان پسین است، طبق آنچه كه در متون قديم نگاشته شده، سوک و شیون و مویه نکوهش شده و از اعمال و کردار اهریمنی شناسائیده گشته است. همواره بزرگان و راستیگرایان را از گرایش و انجام آن برحذر داشته اند. و به عکس، شادی و شادخواهی از نیات و کردار مینویی معرفی شده و مردمان به آن تشویق و برانگیخته شده اند، چون آن یکی زندگی و پیشرفت و تلاش و نمو و بالندگی را متوقف می کند و این یکی آن را می گستراند.

چنانکه گذشت، روان و روح، جاودانی است و پس از مرگ و تباهی تن به سوی مینو و عرش برین رهسپار شده و در بارگاه ایزدی همواره خوش و خرم خواهدبود. بنابراین، اعتقاد به شیون و سوک و مویه، در پس مردگان اصولا كفر و ناسپاسی خواهد بود، چون آرزوی هرکس چه برای خود و چه جهت دیگران همین عاقبت و فرجام خوش است. به همین جهت گریه و زاری و خود آزاری در آئین باستان، سخت نکوهش شده است. به اين موجب، تصریح شده هر کسی که راستی و راه درست برگزیند، از شوربختی و تیرگی و سرنوشت بد و شیون و مویه به دور خواهد ماند. شيون و مویه و گریه و زاری پدید آمده از اهریمن میباشد. در قديم، همچنین به موجب بیم از گزند ارواح، خانه ای را که در آن کسی می مرد، رها کرده و جایی دیگر خانه بنا می کردند. چون معتقد بودند که روح فرد درگذشته بر اثر علایقی که بدان خانه دارد، در همانجا باقی مانده و موجب آزار بازماندگان می شود. چنانکه ملاحظه می شود، آشکارا و با صراحت، شیون و مویه و سوک و زاری از کردار و بر ساخته های اهریمن معرفی شده است.

  کتاب نادرشاه افشار (41)

در کتیبه های فارسی باستان از هخامنشیان نیز آمده است که شادی و جشن و خرمی از كردار خداوندگار و شیون و مویه و غم از کردار اهریمن تلقی شده و به همین جهت است که در ابتدای بسیاری از کتیبه ها، آمده که: « خدای بزرگ است، که زمین را آفرید و آسمان را و انسان را و شادی را برای انسان مقرر داشت ». و از این روست که آيين باستانی، ستایش طبیعت و نیکی است. ستایش عناصر طبیعی و زندگی ساز که بر اثر خواست خداوند، برای تنعم و برکت و شادی آدمی به وجود آمده است. بر شالوده چنین آيينی كه مرز طبیعت و الوهیت در آن محو است، آدمیان برای هر پدیده و آفریده و عنصر نیکی در طبیعت، جشن برپا میکنند، آن را مقدس و محترم می شمارند و بهره بری نیک از آن به عمل می آورند و باتمام این کردار و اعمال، در واقع ستایش از خداوند ميکنند. به همین جهت، شیون و مویه و خود آزاری و غم سپری از پس مردگان جایزنیست. در متون باستانی آمده: این که کسی بدان جهان شود دیگران را نشاید که گریستن کنند و اندوه دارند و شیون و مویه کنند. چرا که اشک چشم، آن رودی شود پیش چینود پل، پس روان آن مرده آنجا بماند و او را از آنجا گذر کردن سخت باشد و نتواند بر چینود پل گذریدن.

مویه در متون ايران باستان بصورت آميواهه آمده است که در فارسی میانه یا پهلوی به مویک و در فارسی جدید به شکل مویه در آمده است. شیون در متون ايران باستان چه بسا که از واژه ( خشی ) و یا ( شیر ) آمده باشد و در پهلوی همان شیون میباشد و ( شيپ ) نیز در پهلوی به معنی گریه و زاری است.

  جدول کلمات متقاطع – شماره 167

واژه شیون از طریق ایران در زبان ارمنی چون پسا واژه ای دیگر داخل شده و به شکل ( شیونک ) ثبت و ضبط است. چنانکه اشاره شد در فارسی میانه، واژه شیپ، به معنی گریه و زاری است. در متون ايران باستان برای گریه، واژه (شرشک) آمده است از مصدر (شرش) به معنی چکیدن ميباشد. امروزه سرشک را در فارسی به معنی اشک و گریه به کار می بریم که به همان معنی چکه و قطره در اشعار شعرای متقدم نیز به کار میرفته است. رودکی می گوید:

زان می، که گر سرشکی ازان درچکد به نیل
صدسال مست باشد از بوی او نهنگ

و…. سرانجام نور بر تاریکی پیروز خواهد شد و ایران، ققنوس وار و نیلوفرانه از خاکستر خویش برخواهد خواست

ادامه دارد…

بگویید آهسته در گوش باد
چو ایران نباشد تن من، مباد

دیدگاهتان را بنویسید

هم‌اکنون عضو خبرنامه پیام جوان شوید

Newsletter

همراهان پیام جوان