نویسنده: هستی موسوی
جنبش آرت نوو، از دهه ۱۸۸۰ تا دهه ۱۹۱۰ در اروپا و آمریکای شمالی گسترش یافت. این سبک در واکنش به سنتگرایی و تقلید از سبکهای تاریخی قرن نوزدهم شکل گرفت و هدف آن خلق فرمهایی نو و ابتکاری، برگرفته از طبیعت بود. واژه “Nouveau” در زبان فرانسوی بهمعنای “نو” یا “جدید” به کار میرود بنابراین واژه “Art Nouveau” بهمعنای “هنر نو” است . این جنبش پیوندی عمیق میان طبیعت و زندگی روزمره برقرار کند و با وجود عمر نسبتاً کوتاهش، تأثیری ماندگار بر بسیاری از شاخههای هنری از جمله معماری، طراحی داخلی، گرافیک، شیشهگری و بهویژه نقاشی گذاشت.
ویژگیهای اصلی سبک آرت نوو
در سبک آرت نوو، تأکید ویژهای بر فرمهای طبیعی، ارگانیک و خطوط منحنی و موجدار وجود دارد. الهام از عناصر طبیعت همچون گلها، برگها، پرندگان، پروانهها و بهویژه پیکر زنانه، از ویژگی های عمده ی این سبک می باشد. هدف اصلی این سبک، وارد کردن هنر به زندگی روزمره بود، بهگونهای که هر عنصر، از مبلمان گرفته تا نمای خارجی ساختمانها، دارای ارزش زیباییشناسی باشد. در این سبک، همه اجزا از دیوار و سقف گرفته تا مبلمان، پنجرهها، لوسترها و حتی دستگیرهها با هماهنگی کامل طراحی میشدند. همچنین استفاده گسترده و تزئینی از مواد جدید مانند آهن، شیشه و سرامیک، یکی دیگر از ویژگیهای برجسته آرت نوو بود. در نگاه هنرمندان این جنبش، هیچ چیز ساده یا معمولی نبود، زیرا باور داشتند که هر جزء میتواند به اثری هنری تبدیل شود.
نقاشی در سبک آرت نوو
در میان تأثیرگذاری عمیق این سبک بر جنبههای مختلف شاخههای هنری، نقاشی در جنبش آرت نوو جایگاه ویژهای داشت. هنرمندان این دوره از ترکیببندیهای کلاسیک و واقعگرایانه فاصله گرفتند و در آثار خود به بیانی شاعرانه و تزئینی روی آوردند. خطوط منحنی و موجدار، ترکیبهای متقارن و الهام از عناصر طبیعی مانند گلها، پرندگان و بدن انسان، به نقاشیهای این دوران جلوهای خیالانگیز و اغلب رویایی میبخشید. همچنین دیوارها با نقاشیهای دیواری برگرفته از فرمهای گیاهی یا پیکرههای زنانه تزئین میشدند و در برخی ساختمانها نیز سقفها با گچبریهایی با فرمهای پیچیده و منحنی به شکلی هنرمندانه آراسته میشدند.
رنگهای به کار گرفته شده در آرت نوو اغلب ملایم و طبیعی بودند؛ مثل سبز زیتونی، کرم، بنفش ملایم، آبی آسمانی و طلایی. البته در بعضی جاها رنگهای قوی با ظرافت نیز استفاده می شد.
نقاشان برجستهی دورهی آرت نوو
آلفونس موچا (Alphonse Mucha)
آلفونس موچا، هنرمند اهل چک، یکی از شناختهشدهترین چهرههای آرت نوو است. او بیشتر بهخاطر پوسترهای تبلیغاتی خود برای نمایشنامهها، کالاهای تجاری و تقویمها شهرت یافت. آثار او به دلیل تصاویری از زنان زیبا با لباسهای پریوار، موهای مواج و قابهای تزئینی پر از گل و گیاه شناخته میشوند. هنر او ترکیبی از حس خیالپردازی، لطافت و جذابیت بود که با طراحیهای دقیق و رنگهای ملایم همراه میشد. از آثار معروف او میتوان به پوستر ژیسل (Gismonda) و مجموعهی چهار فصل اشاره کرد.
گوستاو کلیمت (Gustav Klimt)
گوستاو کلیمت، هنرمند اتریشی، نقاشیهایی خلق کرد که در آنها ترکیبی از نمادگرایی، تزئینات طلایی و فرمهای ارگانیک به چشم میخورد. اثر معروف او، “بوسه” ، نماد عشق، لطافت و زیبایی است. او بهطور معمول از بدن زنان بهعنوان عنصر اصلی در آثار خود استفاده میکرد و آن را با الگوهای هندسی و طلاکاریهای تزئین میکرد.
اوبری بیردسلی (Aubrey Beardsley)
اوبری بیردسلی، هنرمند بریتانیایی، بهخاطر طراحیهای سیاهوسفید خود برای مجلات و کتابها شناخته میشود. آثار او ترکیبی از اغراق، طنز و زیباییشناسی است. او نقاشیهایی با خطوط پیچیده، فیگورهای غیرعادی و فضاسازی گرافیکی خاص خلق میکرد که تاثیر عمیقی بر طراحی گرافیک در دورهی آرت نوو گذاشت. از آثار معروف او میتوان به تصاویر کتاب «سالومه» (Salome) نوشته اسکار وایلد و «پادوها و فاوها» (The Peacock Skirt) اشاره کرد.
بهطور کلی، هرچند جنبش آرت نوو عمر نسبتاً کوتاهی داشت، اما تأثیر عمیق و ماندگار آن در عرصههای گوناگون هنرهای تزئینی، طراحی داخلی، گرافیک و معماری همچنان احساس میشود. این سبک با الهام از طبیعت و استفاده از خطوط منحنی و فرمهای ارگانیک، پیوندی شاعرانه میان انسان و جهان طبیعی برقرار کرد. امروز، با مرور آثار برجایمانده از این جنبش،نه تنها با زیبایی بصری روبهرو هستیم، بلکه در لایههای عمیقتر آن، میتوان ردپای هنر را در شکلدهی به تحولات فرهنگی و اجتماعی دوران مدرن نیز مشاهده کرد. ادامه دارد…