زبان شناسی – ادبیات اوستایی، بخش ۴۰

گردآورنده: شهرام خبیر

تورفان-  قرن‌ها پیش، یک واحه  (آبادی) باستانى بسیار مهم بوده واکنون شهریست در شرق ایالت سین کیانگ (ترکستان) چین، نزدیک شهر کهن- قره خواجه، که بر سر راه تاریخى ابریشم قرار دارد. ناحیه تورفان از زمان هاى قدیم، هم از نظر سیاسى و هم بعنوان مرکزى براى داد وستدهاى تجارى ونیز تنوع فرهنگی، اهمیت بسیارداشته است. آنچه دراین مقاله براى ما دررابطه با این شهر مورد توجه است، آنست که: تورفان تا قرن نوزدهم، بعلت هجوم شن هاى روان، درصحرای گوبی در آسیاى مرکزى، در زیر شن و ماسه مدفون شده بود و به همین علت بتدریج اکثریت مردم آنجا از این شهر کوچ کردند و بنابراین، خانه و کاشانه آنها تحت تلى از خاک متروکه ماندند. از اواخر قرن مذکور، برخى از مسافران متوجه این نکته شدند که اوراقى که خطوط غریب بر آنها نقش بسته، گاهی از زیر شن بیرون مى آیند و بومیان اطراف، آنها را به جای شیشه درب و پنجره خانه خود بکار می برند.

این امرسبب شد تا تورفان بعنوان یک سایت (نشمین) باستان شناسی مورد توجه قرار گیرد و هیأت های گوناگون اکتشافی، در اواخر قرن نوزده و اوایل قرن بیستم یعنی ازسال ١٨٧۹ تا ١٩۲۸، از ملیت هاى مختلف به آنجا سفرکنند. ازجمله تیم های  روسی( در ابتدا) و ژاپنی، سپس اروپایی  بویژه آلمانی و در نهایت باستان شناسان چینی ( از ۱۹۲۸ به بعد). مهمترین دستاوردهاى اکتشافی، متعلق به هیئت آلمانى است که از سال 1902تا 1912(پیش ازآغازجنگ جهانی اول)، در تورفان به فعالیت پرداختند. ازخرابه هاى فروخفته درشن، تصاویرحک شده بر دیوار غارها و قطعات فراوان از متون، به زبان هاى متعدد ناشناخته بیرون کشیده شد.

همچنین در دیگر واحه ها مانند شهرهای-کوچا، و-قراشهر،که به موازات کاروانسراهای جاده ابریشم واقع بودند، آثار باستانی فراوان دیگری بدست آمد؛ جاده ای که روزگارى سرزمین های اقصای غرب، یعنی اروپا، خاور نزدیک،  و هند و چین را به یکدیگر پیوند می داد. مجموعه هاى مهم این کشفیات، امروزه، درموزه و کتابخانه بریتانیا در لندن، کتابخانه ملى و موزه -گیمه درپاریس، موزه -ارمیتاژ و فرهنگستان علوم -سن پترزبورگ، در روسیه و دانشگاه -ریوکوکو، در ژاپن نگهدارى میشوند که بیشتر به نواحی جنوبی جاده ابریشم تعلق دارند. گنجینه هاى هنرى رسیده به آلمان، اکنون در موزه هاى- هنرهای هند، و- موقوفه دارایی های فرهنگی پروس، نگهداری می شوند اما متن ها، دراختیار فرهنگستان علوم برلین قرار دارد.

یافته هاى تورفان – شواهدی بر تنوع فرهنگی جاده ابریشم

متن های یافته از تورفان، به تنوع زبان و خط و دین، دراین منطقه اشاره دارند.گویندگان زبان هاى این منطقه، درنخستین سده هاى میلادى در مسیر جاده ابریشم، همسایه بودند و بیش ازیک هزار سال آن مکان را محلى برای اجتماع اقوام مختلف و تلاقى فرهنگ و زبان هاى گوناگون ساختند.در قطعات متون تورفان، نوشته هایى به هفده زبان یافت شد که عبارتند از:- سریانى، زبان هاى ایرانى (فارسى میانه، فارسى نو، -پارتى، -سغدى، -بلخى،-سکایى)، ترکى باستان و زبان هاى هندى (-سانسکریت و -پالی)، دوگونه از زبان هند و اروپایى -تخارى، زبان هاى آسیای شرقى (-مغولى،-تبتى، -تنگوتى و-چینى).

زبان هاى یادشده، به ١٣ خط نوشته شده اند:

خط- یونانى، -هفتالى، گونه -نستورى از خط سریانی، دوگونه خط پهلوى، خط -مانوی، سغدى، خطوط هندى- براهمى، هندى -خروشتى و تبتى و خطوط چینى و تنگوتى (که با یکدیگر خویشاوند هستند). بیشتر متن ها محتوای دینی دارند و به جوامع -بودایى، -مسیحى نستورى و دین جهانى -مانى، (که اکنون از میان رفته است)، تعلق دارند.

درمجموعه های تورفان، متون دیگرچون اسناد بازرگانى، قرار دادها، نامه ها، دستورهاى کار، فهرست واژگان، و حرز و تعویذها (ادعیه ضد چشم زخم ها) نیز وجود دارند. تنوع زبان، خط و محتواى متون مجموعه های تورفان، بى نظیراست. بنا براین شگفت نیست اگر بگوییم: اهمیت علمى مجموعه تورفان از طومارهاى “بحر المیت”،که معروف تر از آن هستند، به جهاتى بیشتر است. مشکل متن های تورفان، در پاره پاره بودن آنهاست.

دست نوشته های چند برگى و یا طومارهایى بطول بیش ازیک متر، بصورت سالم، استثنایی اند. به رغم ویژگى ها و اهمیتِ یافته های- دون هوانگ ( نام چینی منطقه تورفان)، این متن ها همگى ناقص اند و همین ناقص بودن، و نه حجم آنها، باعث شده است تا بخش بزرگى از آنها، پس از گذشت بیش از صد سال کار مداوم علمى، هنوز منتشر نشده باقی بمانند.

ازمیان بسیاری ازدانشوران بزرگ، که نامشان با تحقیقات آثار تورفان بلند آوازه شده، باید از پیشگام ترین و نامدار ترینشان، -فریدریش کارل مولر، نام برد که بعنوان مدیر موزه مردم شناسى، با هیچ زبانی از یونانی گرفته تا ژاپنى، بیگانه نبود و دارای  بهترین شرایط برای این پژوهش ها بود. از همان سال ١٩٠۴، مولر با کار علمى درخشانش توانست به وجهى، نوشته هایی را که مانى و پیروانش، به خط مانوى وبه زبانهاى ایرانى، بجا گذا شته بودند مشخص کند و درنتیجه براى نخستین بار، مدارک اصیل و دست اول این دین ازدست رفته را مشخص کرده وبه علم بسپارد.

مولر متن هاى پارتى را نیز، بى آنکه بداند متعلق به چه زبانى است، خواند و نیز کلید فهم این زبان را، که او گویشی  از زبان پهلوی مى دانست، به دست داد. اما همکارش- اندریاس ، بود که دریافت که آین، زبان سغدى است که زمانى زبان میانجى در آسیاى میانه بوده است.

مولر خود رمز گشایى متن هاى سغدى به خط نستورى را توصیف کرده، که همان تاثیر را بر شخص می گذارد که شرح رمزگشایی خط هیروگلیف مصری توسط- شامپولیون  ( سال۱۸۳۸)  یا خط میخى باستان توسط -گروتفند(سال  ۰۳ ۱۸).

کارپراهمیت دیگر مولر، شناساندن زبان تخارى،یکی ازدو زبان-کنتوم، است.(زبان های هند و اروپایی که حرف اول عدد “صد” ( س) را با حرف “ک” تلفط می کنند مانند یونانی ،”اکاتون”).

همچنین متن هایی منتشر شده، که انقلابی در ایران شناسى بوجود آورده اند مانند: گویش شناسى متن هاى تورفان، به زبان هاى ایرانى غربى – نوشته پائول تدسکو( ١٩٢١) که تفاوت هاى آوایى میان فارسی میانه وپارتی را معین مى کند.

یا اثر دیگراوکتاب :- صرف اسم در ایرانى شرقى (۱۹۲۶ ) ، که صرف اسم و فعل را در زبان سغدى مانوى اثبات مى کند. یا دستور زبان سغدى مانوى – اثرایلیا گرشیویچ (١٩۵١) که تنها با اکتشافات بدست آمده از تورفان، می توانست نوشته شوند.

تا سال 1996، میزان کاملا منتشر شده از قطعات متن هاى ایرانی تورفان،که بیش از ده سطر داشته اند، حدود 40 درصد بوده و 60 درصد دیگر، یا اصلاً منتشرنشده اند یا بصورت جزیى، دردسترس قرار گرفته اند. از آثار مسیحی دوره ساسانیان که به پهلوى نیز ترجمه شده است و پس از گذشت زمانى دراز بدست ما رسیده، پاره اى -مزامیر، است که به -زبور پهلوی، شهرت یافته است.

این اثر که از  زبان سریانى به پهلوى ترجمه شده توسط مترجمانى بوده که پیرو آیین کلیساى نستورى بوده اند. درمقاله ماه آینده درباره نوشته هاى مانوى و زبور پهلوى بیشتر خواهم گفت.

دیدگاهتان را بنویسید

آرشیو مقالات پیام جوان

همراهان پیام جوان