نویسنده و گردآورنده: شهرام خبیر
زند و هومن یسن– کتابی است به زبان پهلوی از نویسنده ایی ناشناس که در آن -اورمزد – رویدادهای آینده ملت و دین ایران را تا پایان عمر جهان، برای زردشت پیشگویی می کند. این پیشامدها، هر کدام در دورۀ مشخصی اتفاق می افتد. دورۀ ما قبل آخر که هنگام تاخت و تاز«دیوان ژولیده موی از تخمه خشم» و «اهریمن نژادان چرمین کمر» است، قسمت عمده متن کتاب را تشکیل می دهد. در این دوره، زنگیان و آوارگان و فرومایگان، سرزمین ایران را گرفته، همه چیز را می سوزانند و می آلایند و تباه می کنند، تا آنجا که روستای بزرگ به شهر، شهر به ده و ده بزرگ به دودمانی درهم، مبدل می شود و از آن دودمان بزرگ، چیزی جز مشتی استخوان باز نمی ماند.
این تغییرات قهقرایی، نه تنها بر مردمان بلکه بر جانوران و رستنی ها و عناصر در طبیعت نیز ،طاری گردیده و فرود می آید. در زمین و آسمان، نشانه هایی نظیر پاره ایی از نشانه هایی که در تورات و انجیل آمده است، ظاهر می گردد. در خورشید لکه هایی پیدا میشود، شیوع جنایات، بایری زمین،خشکسالی، فساد جسمانی و روحانی مردم از علائم این دوره است. افسار دیو خشم، گسیخته می شود و به همه چیز لطمه وارد می آورد. احکام و سنت های دین دیگر مراعات نمی شود، بادهای گرم و سرد می وزد ولی باران نمی بارد.
این احوال همواره سختر و تاریکتر می شود و اهریمن پیروزمندی خود را به آواز بلند اعلام میدارد، اما به ناگهان در امید باز می شود و کتاب با لحن خوشبین تری به پایان می رسد. سی سال پیش از پایان هزاره زردشت، دختر جوانی در دریاچه فرزدان (هامون) تن به آب می زند و آب تنی می کند واز فروغ نطفه زردشت، که در آنجا بدست هزاران فروهر اشو( پاک) نگهداری شده، آبستن می شود. بدینسان – اوشیدر- بدنیا می آید. او پس از مشورت با اورمزد، نژاد دیوان و اهریمنان را بکمک – بهرام ورجاوند(نیرومند) – که شاهزاده ای از تخمه کیانیان بوده، ریشه کن می سازد و دوباره ایران را به آیین روزگار پیشینیان می آراید. از علامات ظهور او اینست که خورشید سه روز از حرکت باز می ایستد .آنگاه هنگام هزاره«هوشیدر ماه» و «سوشیانس» فرا می رسد. این پیامبران نیز مانند اوشیدر، هریک به طرزی معجزه آسا متولد می شوند. در طی هزارۀ – هوشیدر ماه – فن پزشکی ترقی شایانی می کند و مردم آسان نمی میرند و نیز کرساسب – را برای کشتن آژی دهاک ( ضحاک مار دوش ) از خواب دیرین خود، بیدار می کند.
باری، هزارۀ – سوشیانس – فرا می رسد. او که خاتم انبیا و ناجی آخر الزمان است، دست بکار اصلاح امورمی زند و زمینه رستاخیز را فراهم می کند. این پیشگویی، نتیجه منطقی است که از اصول تعالیم زردشت ناشی میشود. در دین زردشت عمر دنیا به دوازده هزار سال تخمین زده شده است، مطابق دوازده اختر، و هر اختری هزار سال فرمانروایی می کند.
سه هزار سال اول را، دنیا بحالت مینوی، در خاموشی و آرامش می گذرانیده و پیوسته نیمروز(ظهر) و روشنایی بوده است.
در بندهشن بزرگ نوشته: که ماه و خورشید و ستارگان حرکت نمی کردند و تنها با ظهور شر، نافرجام به روش (حرکت) خود ادامه می دهند. با پدید آمدن اهریمن(شر)، حرکت نیز در دنیا پدید آمد و شب ایجاد شد و اهریمن به تباه کردن آفریدگان اورمزد پرداخت و روح خبیث با مخلوقات اورمزد، بنای ضدیت را گذاشت. نه هزارسال این دشمنی طول می کشد و درست سر نه هزار سال، اورمزد مظهر روشنایی بی پایان، با اهریمن نماد تاریکی بی پایان، به نبرد برمی خیزد که تا قبل از ظهور سوشیانس(نجات دهنده)، این زد و خورد، با پیروزی اورمزد و شکست اهریمن پایان می پذیرد. تا زمانیکه این پیکار به پایان نرسیده است، اورمزد نمی تواند در اشیاء و امور چنانکه باید تصرف کند و سرنوشت را یکسره تغییر دهد. ولی با – خرد همه آگاه – خود ( دانش مطلق ) که دارد، از آینده و گذشته آگاه است و در این صورت قادر به پیشگویی است. شیوه نگارش کتاب نشان می دهد که متن کنونی آن، ترجمه و تفسیراوستاست، چه پاره ایی از عبارت های آنها ساخت دستوری اوستا را دارد. انشاء ناهمگون و اشاره های تاریخی مبهم، گواه آن است که کتاب به هیات کنونی، چندان قدیم نیست و در دوره های مختلف، مطالبی به آن افزوده یا از آن کاسته شده است .
بنا به پاره ایی از نشانه ها، نسخه نخستین کتاب باید پس از پادشاهی اردشیر و پیش از اسلام نوشته شده باشد. اما آنچه که اکنون دردست است، به احتمال زیاد، در فاصله بین قرن یازدهم تا چهاردهم میلادی، و به گونه ایی دقیق تر، باید در سال 1099 میلادی تدوین شده باشد. زند و هومن یس، در بردارندۀ آگاهی هایی سودمند در زمینه های گوناگون فرهنگ ایرانی است که هرچند پاره ایی از آنها از سنتی کهن مایه می گیرد اما دست نخورده باقی نمانده اند . کتاب براساس متن ویراسته – بهرام انکساریا – پهلوی دان هند، نه فصل دارد.
در فصل نخست، زردشت از اورمزد – بی مرگی – می خواهد. اورمزد، خرد همه دان خود را، به شکل آب بر دست او ریخته و او را از آن می خوراند. زردشت به حال جذبه و ربودگی دچار میشود و پس از هفت شبانه روز که از این – بیخودی(خلسه) بیرون می آید، آنچه که را دیده است، بر اورمزد آشکار می سازد و اورمزد رمز هریک از دیده های او را می گشاید و آنرا تفسیر می کند.
بنابر آنچه در این فصل آمده، زردشت در حال بیهوشی، درختی را دیده است که چهار شاخه دارد، یکی زرین و دیگری سیمین ( نقره ای )، سومین پولادین و چهارمین آهن برآمیخته ( مخلوط و ناخالص ).
اورمزد این چهار فلز را تمثیلی برای چهار دورۀ تاریخی می داند، بدین سان که شاخه زرین را پادشاهی گشتاسب( کیانی) و سیمین را پادشاهی اردشیر، پولادین را شاهی خسرو انوشیروان و شاخه چهارم یعنی آهن برآمیخته را اشاره به فرمانروایی دیوان ژولیده موی خشم تخمه.
مطالب فصل های دیگر کتاب در حقیقت، همگی بیان ویژگیهای همین دوره است. فصل چهارم کتاب بویژه به بیان ویژگیهای هزاره زردشت و دورۀ آهن برآمیخته، اختصاص دارد.
در این بخش، اورمزد تاخت و تاز بیگانگان را به ایران و پیامدهای ناخوشایند آنرا پیشگویی می کند و اگر این فصل را «توصیف تراژیک یک فاجعه تاریخی و بیان کیفیت اسفبار یک رویداد غیرمنتظره» بدانیم، بیجا نیست که فصل پنجم کتاب را پاسخ کوتاهی به این پرسش مقدر زردشتیان بدانیم، که در زمان استمرار این فاجعه مطرح می شود : «اگر در هزارۀ (پس از) زردشت، پایه های اخلاق و نهادهای اجتماعی، چنان که در فصل چهار توصیف شده است، به تباهی می گراید، پس زندگی کردن چه سود و دین بردار( مومن) آگاه ،در چنین هنگامه ای توانفرسا، چه وظیفه ایی دارد؟».
زردشت این پرسش را طرح می کند و پاسخ اورمزد آنست که:در این دورۀ پرآشوب، بسی از وظیفه های دینی ساقط می گردد و تنها گرایش به دین و انجام کارهای مهم و بنیادی آن پاداش بزرگ دارد.
چنانکه پیش از این در مورد – کتاب نامه های منوچهر- آورده شد ،اختلاف میان -زاد سپرم- و برادرش -منوچهر- هر دو هیربد دین زردشتی، در مورد اجرای دقیق یا ساده مناسک دینی شاید ناظر به این وضعیت ناگوار تاریخی بهدینان( زردشتیان) باشد.