نویسنده: شجاع الدین شف
یکی از آشکارترین نمونه های کار این کشتیهای توپدار عصر حاضر، نقش تحریک آمیز و بسیار مغرضانه ای است که بنگاه خبرپراکنی معروف انگلستان بی بی سی در فاجعه آفرینی سال 1357 ایفا کرد. این نقش چنان بی پرده و توجیه ناپذیر بود که در سالیان اخیر، کمتر سیاستمدار و پژوهشگر و روزنامه نویسی است که در سطوح مختلف، در بررسیهای مربوط به انقلاب ایران، بدان اشاره نکرده و بر آن انگشت ننهاده باشد.
خود شاه در اینباره، در آخرین کتاب خویش نوشت:
” رویه بنگاه سخن پراکنی انگلستان واقعا شگفت آور بود. از آغاز سال 1978، همۀ برنامه های فارسی این بنگاه صریحا و علنا در دشمنی با من تنظیم میشد. گویی دست ناپیدایی تمام این برنامه ها را تنظیم و رهبری میکرد.”
ولی بغیر از شاه، تقریبا همه مراجع مسئول کشور نیز در اینباره شدیداً اظهار نارضایتی میکردند:
“نیروهای مسلح ایران بویژه از اخبار تحریک آمیز” بی بی سی که به آشوبگران و بلواچیان ایران بطور منظم دستورالعمل کارهایشان را ابلاغ میکرد، ناراضی بودند، و از ما میخواستند مقامات بریتانیا را واداریم تا این رادیو را از ادامه این روش خصمانه منصرف سازند.”
“هم نخست وزیر و هم وزیر امورخارجه ایران، به من متذکر شدند که این نحوه تحریک آمیز خبرپراکنی رادیو لندن نه تنها مردم عادی کشور، بلکه خود آخوندها را نیز بطور قاطع مطمئن کرده است که سیاست انگلستان مخالف شاه است. و این برای آخوند اهمیت بسیار دارد.”
“در گزارش مذاکرات خصوصی رئیس وقت سازمان امنیت با مقامات عالیرتبه اطلاعاتی آمریکا در تهران، در تاریخ نهم آذر 1357، که بعد از انقلاب در جزو اسناد محرمانه بایگانی ساواک به دست آمده بود، تصریح شده بود که اکثریت مردم ایران در حال حاضر به بخش فارسی بی بی سی گوش میکنند که سخنگوی نیّات خمینی شده است، بطوریکه تمام دستورات مربوط به اعتصابات و تظاهرات عملا از طریق بی بی سی بدانان ابلاغ میشود.”
“درسال 1978، سازمان “بی بی سی” دقیقا کار بلندگوی ملاها را انجام میداد. عملا روزی نبود که گزارشی از بیرحمی ها و کشت و کشتارهای مردم بوسیله پلیس شاه از این رادیو پخش نشود. از اواخر پاییز آن سال، “بی بی سی” بطور مستقیم و تقریبا رسمی به پخش پیامهای خمینی پرداخت. نطق های خمینی که در آنها مردم ایران به شورش و بلوا دعوت میشدند، بفاصله نیمساعت پس از ضبط شدن در روی نوار، و مدتی پیش از آنکه این نوارها به ایران رسیده باشد، بوسیله “بی بی سی” پخش میشد، و در دنبال آن آخوندها با یک اطلاعیه بیست و چهارساعته در نقاط مورد نظر تظاهرات براه می انداختند … در همین موقع “بی بی سی” در نقش هماهنگ کننده این عملیات، به پخش شایعات متعدد درباره دیوانه شدن شاه، با فرار او، یا توطئه قتل او میپرداخت. درماه دسامبر وزیر اطلاعات ایران اعلام کرد که “بی بی سی” رسما مردم ایران را به قیام علیه دولت خود دعوت میکند. در همین موقع بود که یکی از خبرنگاران انگلیسی بمناسبت پخش شایعه قتل شاه از ایران خارج شد، و نخست وزیر وقت دستور به پخش پارازیت بروی امواج”بی بی سی” داد. ولی آنوقت دیگر خیلی دیر شده بود .
“23 نوامبر 1978: امروز بی بی سی دعوت خمینی را برای خودداری مردم از پرداخت مالیات، دست کشیدن از کار، ترغیب افسران جوان و سربازان وظیفه به پیوستن به صفوف انقلابیون به تفصیل پخش کرد تا بگوش همه مردم ایران برسد. روش این خبرپراکنی واقعا به حد غیرقابل تحملی رسیده است.”
انتشار اسناد محرمانه سفارت آمریکا در تهران، پس از واقعه گروگانگیری، نشان داد که حتی آمریکائیها نیز از این غرض ورزی آشکارای بنگاه خبرپراکنی انگلستان کاملا آگاه بودند:
تفسیر فارسی رادیوی بی بی سی گفته رئیس جمهوری آمریکا را در مورد ایران، که متن اصلی آن از جانب چندین منبع سفارت مستقیما شنیده شده بود، بطور اساسی تحریف کرده و کلمه “بلواکنندگان” را که رئیس جمهوری در مورد آشوبگران ایران بکار برده بود به “طبقه وازدهء اجتماع” ترجمه کرده است، و بطوریکه به ما گزارش رسیده این اصطلاح سئوالات ناراحت کننده ای را در میان مخالفان مطرح ساخته است. بدین جهت تصمیم داریم نسخه هایی از متن واقعی سخنان رئیس جمهوری را که در آن کلمه آشوب بکار رفته و نه “تبهکاران” و “وازدگان جامعه” درمیان مردم توزیع کنیم، تا مقامات دولتی و نیز رهبران مخالف دولت دریابند که رئیس جمهوری واقعا چه گفته است؟”
خود سفیر وقت انگلستان، علیرغم آنکه بارها از عدم دخالت مراجع سیاسی کشورش در خبرپراکنی های بی بی سی سخن گفته، نتوانسته است جنبه مغرضانه و یکجانبه این خبرها را انکار کند:
“مسلم است که خبرهای منتشره از جانب “بی بی سی” در آنروزها تحریک آمیز و مایه بروز اغتشاشات و خرابکاریها در ایران بود. بهمین جهت موضوع را به لندن گزارش دادم. ولی بمن پاسخ داده شد که دولت انگلستان نمیتواند کاری در این مورد بکند.”
در این دو سه روز با نخست وزیر و وزیر امور خارجه جدید ایران گفتگو کردم. هردوی آنها از تاثیر نامطلوب مطالب بخش فارسی رادیوی صدای انگلستان در روحیه توده مردم ناراضی بودند. این یک داستان قدیمی بود که من انتظار شنیدن آنرا داشتم … غیرممکن بود بتوان حتی یکنفر را در ایران متقاعد کرد که رادیو لندن صدای دولت انگلستان نیست. در این مورد کوشیدم به شاه و وزیرانش بقبولانم که بی بی سی سازمانی مستقل است، و آنچه بنظر ایشان تبلیغات خرابکارانه میاید در واقع تفسیرهایی بیطرفانه از جانب یک مرکز رادیویی آزاد و بی قید وبند بیش نیست. ولی این کوشش من هیچوقت به جایی نرسید.” ادامه دارد…