نویسنده: سید سعید زمانیه شهری
فصل هفتم سلسله مقالات شجریان، سروش مردم، فردوسی موسیقی ایران
مفاهیم بنیادین در موسیقی سنتی ایران
به نام خداوند رنگین کمان
خداوند بخشنده مهربان
خداوند مهسا، حدیث و کیان
خداوند یک ملت همزبان
که این خانه مادری، میهن است
که ایران زمین، کاوه اش یک زن است
اعضای خانواده سازهای بادی- چوبی (هواصداها):
١) فلوت پیکولو: این ساز از خانواده بادی ها (آیروفون aerophone) زیر گروه، بادی های چوبی است.
پیکولو، فلوت کوچکی است که یک اکتاو بالاتر از آنچه نوشته شده است صدا می دهد. به همین دلیل گاهی به این ساز «فلوت اکتاو» نیز می گویند. این ساز از چوب و یا چوب آبنوس ساخته می شود. طول آن نسبت به فلوت، کوچک تر است و چون فاقد قسمت پایه است قادر به تولید نت های « دو C » و « دودیز C » پایین نیست.
٢) فلوت آلتو: این ساز از خانواده بادی ها (آیروفون aerophone) زیر گروه بادی های چوبی است.
این ساز که در آخرین دهه قرن نوزده اهمیت ویژه ای یافت، در پارتیتورهای ایگور استراوینسکی و موریس راول بسیار مورد توجه قرار گرفت. در بسیاری از متن های مربوط به ارکستراسیون و یا در پارتیتورها فلوت آلتو، فلوت باس نامیده شده است (تا قبل از پیدایش فلوت باس). در حال حاضر این ساز یکی از سازهای ارکستر سمفونیک به شمار می رود، اگرچه به ندرت در پارتیتورها دیده می شود. لوله فلوت آلتو ضخیم تر و بزرگ تر از فلوت معمولی است و بدنه آن مانند فلوت، مستقیم است و یا مانند فلوت باس، صد و هشتاد درجه خم شده است. و همان طور که از صدا دهی واقعی فلوت التو پیدا است این ساز انتقالی است و سیستم انگشت گذاری آن مثل فلوت است ولی هر نتی که می نوازد یک چهارم درست پایین تر از آن چه نوشته می شود صدا می دهد و بنابراین، به فلوت «شل» نیز شهرت دارد. صدا در این منطقه معمولی و فاقد درخشندگی است. این منطقه در فلوت درخشندگی بهتری دارد. اگرچه تمام تکنیک های عمومی فلوت در فلوت آلتو نیز قابل اجرا هستند اما تولید نت ها در فلوت آلتو، به دلیل اندازه و حجم بزرگ تر لوله، به نفس بیشتری نیازمند است. نت های پایین تر (بم تر) فلوت آلتو غنا و قدرت بیشتری دارند اما در مناطق صوتی بالا صدا معمولی و فاقد درخشندگی لازم است. بنابراین توصیه می شود در آثار موسیقی، از مناطق صوتی پایین این ساز بیشتر استفاده شود.
٣) فلوت باس: این ساز از خانواده بادی ها (آیروفون aerophone) زیر گروه، بادی های چوبی است.
از اواسط قرن نوزده نوازندگان و سازندگان فلوت به فکر ساختن ساز فلوت باس در این خانواده افتادند. تئوبالد بوهم، اولین کسی بود که سعی در ساختن یک فلوت باس کرد اما نتیجه فاقد کارآیی لازم بود. تا سال ۱۹۳۰ اقدامی در این مورد نشد و در این سالها رودال و کارل که هر دو از سازندگان فلوت بودند، براساس فلوت بوهم، فلوت باس را ساختند. قسمت بالایی این ساز، صد و هشتاد درجه به پایین، از قسمت سر، خم می شود و در این حالت لوله اصلی از طرف راست بدن نوازنده عبور می کند. محدوده صوتی مثلا ۲۹ـ۱ صدادهی واقعی مثلا ۳۰ـ۱ این ساز یک اکتاو پایین تر از آنچه نوشته می شود صدا می دهد. نوازندگی فلوت باس از فلوت آلتو مشکل تر نیست ولی به خاطر بدیع بودن و گران بودن ساز، در ارکسترها کمتر استفاده می شود.
۴) ابوا: این ساز از خانواده، بادی ها (آیروفون aerophone) زیر گروه بادی های چوبی است.
چگونگی ارتعاش هوا: با دمیدن در بین زبانه ها و نوسان آن ها هوا مرتعش می شود. این ساز دارای دو زبانه است و وقتی هوا از بین زبانه ها عبور می کند آن ها به لرزه در می آیند و صدا تولید می شود. در قرن هفدهم از سورنای سوپرانو (ملودی نواز) و سازهای مشابه آن، ساز تکامل یافته ابوا به وجود آمد. احتمالاً اولین ابواها توسط خانواده هوتتره ساخته و توسط موزیسین های دربار لویی چهاردهم نواخته شدند. این ابواها سه قسمت با اندازه های محاسبه شده دقیق و همچنین شش سوراخ انگشت گذاری داشتند. در طول قرن هجده ابوا در اندازه های مختلف به ارکستر راه یافت که ابوا دامور و هورن انگلیسی (گر آنگله) هنوز هم در ارکستر مورد استفاده قرار می گیرند. در قرن نوزده مهم ترین تکامل در ساختمان ابوا نصب کلیدهای مختلف در آن بود. سازندگان آلمانی تا حدودی از مکانیسمی ساده استفاده کردند، درصورتی که در فرانسه این ساز با مکانیسم کاملاً پیچیده تر ساخته شد. ابوا یک ساز تغزلی است که در بین بادی های چوبی شخصیت ویژه ای دارد. متغیرترین قسمت ابوا، زبانه (قمیش) آن است که در بالای لوله قرار دارد. معمولاً نوازندگان حرفه ای ابوا خودشان قمیش ساز را می سازند. قمیش باید به گونه ای باشد که بتواند در تمام وسعت ساز صدا را کنترل کند و باید همیشه مرطوب باشد زیرا تغییر درجه حرارت و تغییرات شرایط جوی، بر آن اثر دارد. نوازندگان حرفه ای ابوا برای نگه داشتن نت های طولانی و نواختن پاساژهای طولانی، در یک نفس هوا را بسیار آرام و با صرفه جویی درون ساز می دمند. نفس گیری نوازنده ابوا در زمان مناسب یکی از نکات ضروری است.
۵) کر آنگله: این ساز از خانواده بادی ها (آیروفون aerophone) زیر گروه بادی های چوبی است.
چگونگی ارتعاش هوا: با دمیدن در بین زبانه ها و نوسان آنها هوا مرتعش می شود. این ساز دارای دو زبانه است و وقتی هوا از بین زبانه ها عبور می کند آنها به لرزه در می آیند و صدا تولید می شود. گر آنگله، ساز آلتو خانواده ابوا است که لوله ای مخروطی شکل و دو زبانه دارد و لوله و قمیش آن کمی از ابوا بزرگ تر است. این ساز در قسمت پایین، خمره ای شکل است و قسمت گشاد لوله آن یک لوله حبابی شکل هم دارد. اگرچه گر آنگله اغلب در دوره باروک استفاده می شد ولی تقریباً از زمان هایدن تا واگنر نادیده گرفته شده بود، به خصوص در آلمان. البته در برخی کارهای برلیوز و مه پربیر، این ساز حضور دارد و از اواسط قرن نوزده جایگاه ویژه ای در رپرتوارهای ارکستری پیدا کرد.
۶) کلارینت: این ساز از خانواده بادی ها (آیروفون aerophone) زیر گروه بادی های چوبی است.
چگونگی ارتعاش هوا: با دمیدن در بین زبانه ها و نوسان آنها هوا مرتعش می شود. این ساز دارای دو زبانه است و وقتی هوا از بین زبانه ها عبور می کند آن ها به لرزه در می آیند و صدا تولید می شود. کلارینت که در بین سازهای ارکستر دارای محدوده صوتی وسیعی است اولین بار در حدود سال ۱۶۹۴ توسط یک سازنده آلمانی به نام «کریستف دیر» با اقتباس از سورنا ساخته شد و در طول بیست سال فرم خاص خود را به دست آورد. بین سال های ۱۸۴۰ و ۱۸۵۰ سیستم مکانیک سازها که توسط تئوبالد بوهم به صورت بسیار موفقیت آمیز روی فلوت کار گذاشته شده بود به کلارینت هم انتقال یافت. این ساز در جریان تاریخ تکامل خود، در شکل ها و اندازه های مختلف ظاهر شده است. چون تمام سازهای خانواده کلارینت سیستم انگشت گذاری یکسان دارند، نوازندگان کلارینت می توانند تمام سازهای این خانواده را بدون در نظر گرفتن اندازه و یا انتقالی بودن آنها بنوازند. اندازه کلارینت های مدرن، کوک و نوع انتقالی بودن شان را مشخص می کند. مثلاً اگر یک ملودی در تنالیته دو بزرگ (C) نوشته شود و با کلارینت سی بمل (B) نواخته شود، ملودی در تنالیته سی بمل بزرگ (B) یک پرده پایین تر شنیده خواهد شد و اگر توسط کلارینت لا (A) نواخته شود، در تنالیته لا بزرگ (A) یک سوم کوچک پایین تر شنیده خواهد شد و اگر با کلارینت می بمل سوپرانو (Eb) نواخته شود، در تنالیته می بمل بزرگ (E) یک سوم کوچک بالاتر شنیده خواهد شد. ادامه دارد…
و… تا ساز هست و آواز هست، شاگردان مکتبت، به نامت و با یادت، صبوح ها پر می کنند و قدح ها خالی.
ساقیا…، سرو چمان…، قدحت پُر مِی باد.
ادامه دارد….