نویسنده: اعلیحضرت محمدرضا پهلوی
برای آن که بتوان تدریجاً نفت را فقط به صورت ماده اولیه صنایع شیمیائی و پتروشیمی به کار برد لازم بود و هست که منابع جدیدی برای تولید نیرو فراهم شود. چون بهره برداری از انواع مختلف ذغال سنگ و منابع نیروی ناشی از آفتاب و یا مواد گداخته زیرزمینی، یا جذر و مد اقیانوس ها و دریاها تا هنگامی که قیمت نفت ارزان و با صرفه باشد هیچ کس به دنبال بهره برداری از این منابع گران قیمت نخواهد رفت و اگر استفاده از نفت ارزان به آهنگ کنونی ادامه یابد، دنیا در آینده نزدیک با بحران کمبود فاحش منابع نیرو و سقوط کامل اقتصادی مواجه خواهد شد. نتیجه آن که توجه عاجل به سایر منابع نیرو ضروری و حیاتی است. ضمن همین توضیحات بود که شش سال پیش گفتم که فروش نفت به قیمت عادلانه نهایت امر به صرفه و صلاح کشورهای صنعتی خواهد بود. ولی باید نیل به قیمت عادله را تدریجی و در مراحل مختلف انجام داد تا آماده سازی منابع جایگزین از طریق سرمایه گذاری های ضروری میسر و مقدور باشد و نیز اقتصاد جهان بتواند یک برنامه دراز مدت و سنجیده صرفه جوئی در نفت را به مرحله اجرا و عمل درآورد. عقیده من این بود و هست که بر پایه این دو سیاست، از یک طرف سرمایه گذاری در منابع نیروی جایگزین نفت و از طرف دیگر صرفه جوئی تدریجی در مصرف آن، جهان خواهد توانست بدون مشکل عمده به دوران جدید منابع نیروی پایان ناپذیری چون اتم و خورشید برسد.
عقیده من این بوده و هست که سیاست نفت ارزان سیاستی است کوته نظرانه که به اتلاف منابع موجود نفت خواهد انجامید و جهان را با یک فاجعه عظیم اقتصادی مواجه خواهد کرد. لازمه سیاست قیمت عادلانه نفت آن بود و هست که مرحله به مرحله و به تدریج در قیمت فروش نفت تجدید نظر شود تا کشورهای مصرف کننده و بخصوص ممالک صنعتی بتواند اقتصاد خود را با آن تطبیق دهند. به همین سبب بود که پیشنهاد کردم برای اجتناب از ورود در یک دور تسلسل باطل و جهنمی میان کشورهای صادر کننده نفت و ممالک عمده مصرف کننده از جمله اعضای سازمان همکاری و توسعه اقتصادی، یعنی کشورهای بزرگ صنعتی غرب، هماهنگی های لازم از طریق مذاکرات جدی و مستمر به وجود آید و قیمت نفت بر اساس توافق آن ها در حدی که برای اقتصاد جهان قابل تحمل باشد، تعیین گردد.
بعداً درباره پیشنهادهای دیگر خود در زمینه راه و روش های اجتناب از پیدایش یک بحران اقتصادی جهانی سخن خواهم گفت.
عجب نیست اگر به اشاره و اغوای گروه های فشار بین المللی، وسایل ارتباط جمعی جهان غرب فقط به قسمت اول پیشنهادهای من یعنی افزایش قیمت نفت توجه کردند و نه به مجموع آن ها. هم چنین پیشنهاد کرده بودم که میزان عوارض و مالیاتی که کشورهای صنعتی وارد کننده نفت از فروش آن در داخل سرزمین خود وصول می کنند به یک برابر قیمت خرید محدود شود، یعنی آن چه خزانه کشورهای مصرف کننده از محل نفت دریافت می کند بیش از آن چه حاصل ممالک تولید کننده می شود، نباشد. اما کسی به این پیشنهاد هم توجه نکرد زیرا بهانه تبلیغات بر اساس گرانی نفت و تورم را علیه کشورهای تولید و صادر کننده کاملاً سلب می کرد.
پس از شش سال جهان نظرات مرا تائید کرد
روزنامه لوموند که همواره مخالف سیاست ایران و شخص من بوده است در مقاله ای که در ضمیمه دیپلماتیک خود به تاریخ مارس ۱۹۷۹ تحت عنوان بحران نیرو و قیمت نفت انتشار داد، همه این استدلال ها را تائید کرد.
در این مقاله که پنج سال و سه ماه پس از کنفرانس تهران انتشار یافت همه آن چه من گفته بودم مورد تائید قرار گرفته و بر ضرورت و لزوم فروش نفت به قیمتی عادله صحه گذاشته شده است. در این مقاله به رسوائی غیرقابل قبول اتلاف سالیانه ۱۲۰ میلیارد متر مکعب گاز در جهان که بی حاصل و بی مصرف سوزانده می شود، اشاره شده و به صراحت ذکر گردیده که سهم مالیات و عوارض داخلی در قیمت نفت در کشورهای صنعتی بیش از قیمت خرید آن از ممالک صادر کننده است. سرانجام نویسنده ی مقاله نزدیک شش سال بعد از من بر ضرورت یک توافق جهانی بر سر قیمت نفت تاکید می کند.
در این مقاله دقیقاً همه عقاید و پیشنهادهای من بازگو شده بدون آن که اشاره ای به کنفرانس مطبوعاتی کاخ سعد آباد شده باشد! در مقابل مقاله روزنامه لوموند به یک مطالعه شرکت نفت کنتینانتال در سال ۱۹۷۶ (دایر بر این که امکان رقابت میان پنج منبع دیگر نیرو را با نفت به وجود خواهد آورد) و یک گزارش مؤسسه معروف راند که برای سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا تهیه شد (دایر بر این که افزایش قیمت نفت به سی دلار هر بشکه ذخائر نفتی قابل بهره برداری جهان را دو برابر خواهد کرد) استناد می کند. بالاخره باید گفت که در ماه اوت ۱۹۷۸ جیمز شلزینگر وزیر نیروی وقت ایالات متحده امکان رسیدن قیمت نفت خام را به چهل و حتی پنجاه دلار در هر بشکه مورد توجه قرار داد.
کافی است به نام ها و تاریخ ها توجه کنیم. سیاستی که وسایل ارتباط جمعی جهان شش سال پیش خانمان برانداز و تهدید آمیر و شرم آور می خواندند و همگان را به مبارزه با آن دعوت می کردند امروز به عنوان تنها سیاست معقول و منطقی مورد قبول و تائید قرار گرفته.
اما کسی که آن را پیشنهاد کرد و امروز با حسن تدبیر و تعقل می توانست وسایل و موجبات اجرای آن را فراهم آورد، از صحنه سیاست جهان فعلاً کنار رفته است. گناه من آن بود که حق داشتم.
تصویب قانون جدیدی پیرامون نفت در ایران، به خشم وسائل ارتباط جمعی جهان درباره کشورم و خود من افزود: طبق این قانون شرکت های نفتی خارجی فقط به عنوان خریدار نفت و یا طرف قرارداد شرکت ملی نفت ایران حق داشتند در کشور ما عمل کنند. می بایست در مرحله اول به شرکت های خارجی اجازه اکتشاف در منطقه محدود و معینی داده شود و در صورت حصول نتیجه و کشف نفت شرکت مورد بحث منحل می شد و شرکت ملی نفت ایران می بایست نفت حاصل را به قیمت بین المللی و با تخفیف حداکثر ۵٪ به آن بفروشد.
از این پس شرکت ملی نفت ایران به احداث پالایشگاه های نفت در آفریقا و آسیا پرداخت و با شرکت نفت بریتانیا در بهره برداری از نفت و گاز دریای شمال شریک شد و حق مشارکت در اکتشاف منابع نفتی آب های گروئن لند را به اتفاق شرکت های بریتانیائی و آمریکائی و نروژی کسب نمود. هیچ یک از این توفیقات برای شرکت های بزرگ نفتی خوشایند نبود.
در سال ۱۹۷۷ شرکت ملی نفت ایران با درآمدی معادل ۲۲ میلیارد دلار مقام نخست را در میان پانصد شرکت سودآور جهان به دست آورد و با فاصله زیاد برد و از شرکت بزرگ اکسون و شل پیشی جست.
بدینسان وعده ای که به ملت خود داده بودم که شرکت ملی نفت ایران را به صورت بزرگ ترین شرکت نفتی جهان درآورم، جامه عمل به خود پوشید و تحقق پذیرفت. قبل از آغاز حکومت نفرت و حماقت و مسخرگی بر ایران، کشور ما چهارمین تولید کننده بزرگ نفت در دنیا بود و در میان ممالک صادر کننده مقام دوم را داشت. به علاوه شرکت ملی پتروشیمی ایران از یازده کارخانه واحد وابسته، بهره برداری می کرد و شرکت ملی گاز روز به روز مقام مهم تری در جهان به دست می آورد. همه ذخائر گاز ایران هنوز به درستی شناخته نشده ولی آن چه قطعی است ما را در ردیف اتحاد جماهیر شوروی و در مقام نخست جهانی قرار می دهد. پ