ای وطن ای مادر تاریخ ساز ای مرا بر خاک تو روی نیاز
ای کویر تو بهشت جان من عشق جاویدان من، ایران من
نویسندگان: سید سعید زمانیه شهری و سونیا سیدالحسینی
فصل هفتم سلسله مقالات ایران باستان (جشن های باستانی)
به نام خداوند رنگین کمان
خداوند بخشنده مهربان
خداوند مهسا، حدیث و کیان
خداوند یک ملت همزبان
که این خانه مادری، میهن است
که ایران زمین، کاوه اش یک زن است
ساز تنبور: تنبور دو قسم بوده: خراسانی و بغدادی. دسته ی تنبور راست و بلند اسـت، بر خلاف عود که دسته اش کج است. فارابی پرده بندی این سازها را در کتاب موسیقى کبیر شرح داده است.
اما برای عود ارزش بیشتری در میان ذوات الاوتار قائل شده اند. چنانکه قبلا در بخش صوت و موسیقی اشاره شد آزمایش های صوتی را روی این ساز به عمل می آوردند. فارابی در کتاب الموسیقى الکبیر اولین بار به شرح این ساز پرداخته و آن را از سازهای دیگر زمان خود کامل تر دانسته است. پس از وی نیز نویسندگان دیگر همین روش را دنبال کرده اند. در زمان قدیم عود دارای چهار وتر (سیم یا رشته) بود و بعدها وتر پنجمی هم به آن افزوده اند. در ابتدا وترهای عود فرد بودند ولی بعدها برای اینکه صدای ساز قوی تر شود هر یک از وترها را جفت بسته اند مانند سیم های سفید و زرد تار. وترهای عود به فاصله ی چهارم و پنجم درست کوک می شده و اسامی آنها از بم به زیر چنین بوده است:
۱. بم
۲. سه تا ( یا مثلث )
۳. دوتا مثنا
۴. زیر
۵. حاد
برای اینکه مبتدیان طرز انگشت گذاری عود را بدانند پرده هایی روی دسـته ی این ساز بسته می شد و پرده را دستان می نامیدند و عمل پرده بندی را هم دستان نشانی گفتند. دستان ها از بالا به پایین روی دسته بسته می شدند و آنها را به نام انگشت ها موسوم می کرده اند به این ترتیب:
۱. مطلق (یا دست باز سیم)
۲. سبابه (یا انگشت اول)
۳. وسطا (یا انگشت دوم)
۴. بنصر (یا انگشت سوم)
۵. خنصر (یا انگشت چهارم یا انگشت کوچک).
در میان مطلق و سبابه دو دستان دیگر به نام های زائد و مجنب بسته می شدند و بین سبابه و بنصر نیز دستان های وسطای ایرانی (یا وسطى الفرس) و وسطای زلزل بوده اند. پرده یا دستان وسطای زلزل را منصور بن جعفر الضارب، مشهور به زلزل قرن ۲ هجری قمری که نزدیک به یک قرن و نیم قبل از فارابی می زیسته، روی دسته ی عود بسته و این پرده به نام او معروف شده است.
* نت نویسی با حروف ابجد: قدما طریق ساده ای برای نوشتن اصوات داشته اند یعنی از حروف الفبا برای این کار استفاده کرده اند. نظیر این عمل در ممالک غرب نیز متداول شد چنان که نت های موسیقی را نخست با حروف هفت گانه نشان می دادند:
A ( = لا ) ، B ( = سی ) ، C ( = دو ) ، D ( ر ) ، E ( = می ) ، F ( = فا ) ، G ( = سِل ) . در مشرق زمین هم پرده ها را این طور نام گذاری می کردند:
الف (= مطلق) ، ب (= زائد) ، ج (= مجیب) ، د (= سبابه) ، هـ (= وسطای ایرانی) ، و (وسطای زلزل) ، ز (= بنصر) ، ح (= خنصر).
و به همین ترتیب پیش می رفتند و تمام صداها را از بم به زیر با حروف ابجد شماره گذاری می کردند به طرزی که ما اینک میتوانیم با این روش جای درست هر پرده را در مقامات مختلف بیابیم و آنها را با خط بین المللی موسیقی بنویسیم. اگرچه با این کار می توانیم تحقیقات دانشمندان قدیم موسیقی ایران را مورد استفاده قرار دهیم ولی چون میزان امتداد و کشش هر نت را با علایم خاصی نشان نمی دادند و روش نت نویسی آنها مقدماتی بود این روش برای نوشتن الحان و نغمات کافی نبود. گذشته از این، به جز یکی دو مورد خاص در کتاب های موسیقی، در نوشتن الحان نیز اهتمامی نشده و در حقیقت، فرا گرفتن لحن و موسیقی و نیز نواختن آن جنبه ی شفاهی یا سینه به سینه داشته و این خود موجب شده است بسیاری از الحان را حافظه ی فراموشکار آدمی از یاد ببرد که مایه ی بسی تأسف می باشد.
* مقامات موسیقی: در کتب قدیم موسیقی از مقامات مختلف گفت و گو شده است و از نود ویک دایره ی مختلف، دوازده مقام را ملایم تشخیص داده و مقام اصلی نامیده اند که از این قرارند: عشاق، نوا، بوسلیک، راست، عراق، اصفهان، زیرافکند، بزرگ، زنگوله، رهاوی، حسینی و حجاز.
قطب الدین شیرازی در کتاب دره التاج چند دایره ی دیگر را نیز ملایم دانسته و به اسامی ذیل موسوم کرده است: زنگبار، گلستان، بهار، بوستان، عذرا و وامق.
بر مقامات دوازده گانه شش مقام دیگر به نام آواز افزوده اند، از این قرار: گواشت، گردانیه، نوروز، سلمک، مایه و شهناز.
از مقامات دوازده گانه بیست و چهار شعبه پیدا شده اند:
زابلی، اوج، نوروز خارا، ماهور، عشیران، نوروز صبا، مبرقع، پنج گاه، مغلوب، نهاوند، نیریز، اصفهانک، بیاتی، همایون، نهفت، سه گاه، حصار، چهارگاه، عزال، نوروز عرب، دوگاه، محیّر، کوچک و نیشابور (یا نیشابورک).
این روش تقسیم بندی مقامات در کتاب های موسیقی قدیم به کار رفته و تا دوران صفویه هم ادامه داشته و بعد مدتی فاصله افتاده و کتاب جدیدی در موسیقی به رشته ی تحریر در نیامده، تا حدود صدسال قبل که روش جدیدی به کار رفته و کلمه ی «دستگاه» جای «مقام» را گرفته و دوازده مقام تبدیل به هفت دستگاه شده است و به این ترتیب هر دستگاه دارای تعدادی گوشه شده است و دستگاه شور و همایون نیز دارای شش آواز فرعی گردیده اند.
اسامی هفت دستگاه امروزی چنین است: شور، سه گاه، چهارگاه، ماهور، همایون، نوا و راست پنج گاه.
آوازهای فرعی دستگاه شور عبارت اند از: ابوعطا، افشاری، دشتی، بیات کرد و بیات ترک که ابوالقاسم عارف قزوینی آن را بیات زند نامیده است. آواز فرعی دستگاه همایون نیز بیات اصفهان است.گوشه های آوازها هم مفصل بوده و در ردیف های موسیقی استادان قرن گذشته وجود داشته اند ولی بعضی از آنها امروز فراموش شده اند و کمتر نواخته می شوند.
* ایقاع: وزن را در اصطلاح قدیم موسیقی ایقاع می گفتند. فارابی وزن یا ایقاع را در کتاب الموسیقى الکبیر چنین تعریف کرده است: ایقاع عبارت است از تقسیم صداها به زمان هایی که از حیث مقدار محدود باشند. صفى الدین ارموی در کتاب الادوار تعریف جامع تری کرده و می گوید: ایقاع عبارت است از توالی یک عده نقرات که به وسیله ی زمان هایی که دارای مقادیری محدودند از یکدیگر جدا شده اند و زمان ها وضع مخصوصی در دورهای مساوی ایقاعی دارند که آن تساوی را طبع سلیم درک می کند. با اینکه قدما وزن های مختلف موسیقی را ذکر کرده و در این باره دقت زیاد به کار برده اند ولی نشان دادن وزن های قدیم با سبک نت نویسی امروز کار آسانی نیست زیرا تقسیم وزن به میزان های مساوی که اکنون مورد عمل است در قدیم معمول نبوده و قدما مطلب را طور دیگری تعبیر کرده اند. آنها به جای افاعیل عروضی و استفاده از کلمات فعلن، مفعولن، فاعلن، فاعلاتن و از این قبیل، برای اوزان موسیقی از دو حرف «ت» و «ن» استفاده می کردند به این ترتیب که حرف «ت» همواره مفتوح است و حرف «ن» گاه ساکن و گاه مفتوح می باشد. با این کار اوزان موسیقی و وزن های عروضی را در مقابل هم قرار داده اند.
اسامی اوزان موسیقی را هم از اصطلاحات عروضی گرفته اند مانند هرج، رمل و غیره. بعضی اوزان موسیقی هم نام اختصاصی داشته اند مانند ماخوری، چهارضرب، فاختی و امثال آن. ادامه دارد…
و…. سرانجام نور بر تاریکی پیروز خواهد شد و ایران، ققنوس وار و نیلوفرانه از خاکستر خویش برخواهد خواست.
بگویید آهسته در گوش باد
چو ایران نباشد تن من، مباد