شجریان: سروش مردم، فردوسی موسیقی ایران – قسمت بیست و ششم

نویسنده: سید سعید زمانیه شهری

فصل چهارم سلسله مقالات شجریان، سروش مردم، فردوسی موسیقی ایران

سازهای کوبه ای-ضربه ای (با پوست) موسيقی محلی نواحی مختلف ايران

۱۰ـ دایره نواحی مختلف ایران: پس از دف كه به آن پرداختیم سایر پوست صداهای یک طرفه (یک طرف باز) با بدنه قاب مانند که با نام «دایره» شناخته می شوند، در نواحی مختلف ایران گسترده اند و با تغییرات یا تحریفاتی در لفظ یا با نام های خاص، به صورت های زیر شناخته می شوند: دپ يا دزیره (شمال خراسان)، دیره يا دوره (نیشابور) ، داريه (کاشمر)، دریه چهارمحال و بختیاری (شهرکرد) ، دیاره (گیلان و تالش) ، دیه يا دپ يا دف گیلان (تالش)، دس دائره مازندران و گلستان (کتول)، دیره (بوشهر)، داره خوزستان (دزفول)، آربونه (يزد) ،قاوال(آذربایجان شرقی)
نوازندگان این پوست صدا در برخی نواحی نوازندگان حرفه ای و در نواحی دیگر مردم عادی هستند. به خاطر تنوع زیاد سازهای گروه دایره، آنها را می توان به سه دسته کلی تقسیم کرد:

الف) دایره هایی که ویژگی ظاهری خاصی دارند.

ب) دایره هایی که تکنیکهای اجرایی خاصی دارند.

ج) دایره هایی که نه ویژگی ظاهری خاص و نه تکنیک های اجرایی خاصی دارند. در دسته اول، دایره بیرجند، آربونه یزد و برخی نمونه های دایره در شوشتر و نیشابور، و در دسته دوم، دایره قاوال آذربایجان شرقی و دایره هایی از خراسان (تربت جام و سبزوار) و سیستان قرار می گیرند. در اینجا فقط قاوال (از دسته دوم) را بررسی خواهیم کرد.

قاوال (دایره) آذربایجان شرقی: قاوال یکی از چهار پوست-صدای مهم و متداول در موسیقی آذربایجان شرقی است و می توان گفت در میان چهار پوست-صدای قاوال، ناقارا، قوشاناقارا و دهل، قاوال به اعتبار حضور در دو نوع اصلی موسیقی آذربایجان شرقی، یعنی موسیقی عاشیقی و مقامات، چشمگیرتر و تا حدودی مهم تر است. ساختمان قاوال جدید، جز در چند مورد زیر، تفاوت بارزی با پوست صداهای هم خانواده اش در نواحی دیگر ایران ندارد. در مقایسه با بسیاری از سازهای هم خانواده اش کوچکتر است. قاب یا بدنه آن ضخیم تر از قاب سازهای هم خانواده در نواحی دیگر است. بسیاری از قاوال ها، قاب یا بدنه یکپارچه ندارند و از کنار هم قرار گرفتن قطعه های متعدد چوب ساخته شده اند. اين ساز، پوست-صدایی چالاک است و تکنیک های اجرایی آن در مقایسه با سازهای هم خانواده از همه مشکل تر و پیچیده تر است.

  آشپزی بدون گلوتن - کیک گل رز

ویژگی های ظاهری و ساختاری قاوال: در قاوالهای قدیم، قاب یا بدنه مانند بسیاری از نمونه های دیگر دایره غربالی بوده و از گرد کردن یک تخته یا تسمه چوبی نه چندان ضخیم ساخته می شده است. در قاوال های جدید، نزدیک به دو دهه است که تغییرات قابل توجهی در بدنه ایجاد شده و محور اصلی این تغییرات، ساختن قاب از تکه های متعدد چوب است. این تکه های چوب معمولاً در دو، سه یا چهار ردیف به موازات هم قرار می گیرند و هر ردیف ممکن است متشکل از شش تا دوازده تکه چوب باشد. امروزه قاوال هایی با ۴۸، ۶۰، ۷۲ و گاه ۲۲۰ قطعه چوب ساخته می شوند که البته تعداد قطعه های چوب تأثیری در کیفیت صداهای قاوال ندارند. بر یک طرف قاب قاوال پوست می کشند و در اطراف لبه داخلی قاب نیز حلقه های منفرد یا مضاعف فلزی در فواصل معین آویزان می کنند.

تکنیک های اجرایی قاوال: قاوال در مقایسه با سایر سازهای هم خانواده اش در نواحی ایران تکنیک های اجرایی متنوع و پیچیده تری دارد. پلنگ، اشاره، انواع ریز، استفاده از هر سه منطقه مرکزی، میانه و کناره از مهم ترین تکنیک های اجرایی دست راست هستند و استفاده از منطقه میانی و کناره، انواع ریز با همراهی دست راست، اشاره و … از عمده ترین تکنیک های دست چپ به شمار می روند.

موارد و نوع استفاده قاوال: این پوست-صدا در آذربایجان شرقی موارد استفاده مختلفی دارد که مهم ترین آنها به شرح زیر است:

الف) قاوال در موسیقی عاشیقی: موسیقی عاشیقی آذربایجان شرقی یکی از بخش های مهم رپرتوار موسیقی این ناحیه است که توسط عاشیق (نوازنده ساز عاشیقی و خواننده)، بالابان و قاوال اجرا می شود.

  طرز تهیه سوهان حلوایی

ب) نظام مقامات: مقامات نیز بخش مهمی از رپرتوار موسیقی آذربایجان شرقی است که در شکل اصیل خود توسط گروهی متشکل از تار آذربایجانی، کمانچه و خواننده که معمولاً نوازنده قاوال نیز هست اجرا می شود. قاوال در این نوع موسیقی بیشتر در بخش های ریتمیک موسیقی، مانند پیش درآمد، رنگ، تصنیف و برخی قطعات ساخته شده حضور دارد. مجالس عروسی و شادمانی، محافل أنس، ارکستر سازهای ملی آذربایجان، ارکسترهای مختلط و گروه های کوچک سازی آذربایجان مهم ترین موقعیت های اجرای قاوال در موسیقی آذربایجان است.

جنس و مواد به کار رفته در ساختمان قاوال:

الف) قاوال های قدیم:

بدنه: چوب درخت مو یا تاک، قلمه (تبریزی)

پوست: پوست های بزغاله، بز نر، ماهی، آهو

ب) قاوال های جدید

بدنه: چوبهای گردو، توت، بلوط، زبان گنجشک، افرا

پوست: پوست بزغاله، بز نر و نیز پلاستیک مات یا شفاف (در برخی قاوال های جدید)

حلقه ها: آهن آبکاری شده

در پایان مقاله این ماه، شعری از استاد فقید هوشنگ ابتهاج را که حدود یک دهه قبل توسط استاد محمدرضا شجریان و با تنظیم منحصر به فرد کیوان ساکت اجرا شد را تقدیم میکنم به شیرمردان و شیرزنانی که در راه آزادی ایران عزیزمان از جان شیرینشان که بزرگترین دارایی شان بود گذشتند.

ای شادی آزادی!
روزی که تو باز آیی،
با این دل غم پرورد
من با تو چه خواهم کرد؟

غم‌هامان سنگین است.
دل‌هامان خونین است.
از سرتا پا مان خون می‌بارد.
ما سرتا پا زخمی،
ما سرتا پا خونین،
ما سرتاپا دردیم.
ما این دل عاشق را
در راه تو آماج بلا کردیم.

  آداب فرهنگی و آیین ملی در ایران باستان – قسمت 25

وقتی که زبان از لب می‌ترسید،
وقتی که قلم از کاغذ شک داشت،
حتی، حتی حافظه ازوحشت در خواب سخن گفتن، می‌آشفت،
ما نام تو را در دل
چون نقشی بر یاقوت،
می‌کندیم.

وقتی که در آن کوچه‌ی تاریکی
شب از پی شب می‌رفت،
و هول، سکوتش را
بر پنجره‌ی بسته فرو می‌ریخت،
ما بانگ تو را، با فوران خون،
چون سنگی در مرداب،
بر بام و در افکندیم.

از می، از گل، از صبح،
از آینه، از پرواز،
از سیمرغ،از خورشید،
می‌گفتیم.

از روشنی، از خوبی،
از دانایی، از عشق،
از ایمان، از امید،
می‌گفتیم.
آزادی!
آزادی!
آزادی!
می‌گفتم:
روزی که تو باز آیی،
من قلب جوانم را
چون پرچم پیروزی
برخواهم داشت.
وین بیرق خونین را
بر بام بلند تو
خواهم افراشت.
می‌گفتم:
روزی که تو باز آیی،
این خون شکوفان را
چون دسته گل سرخی
در پای تو خواهم ریخت.
وین حلقه‌ی بازو را
در گردن مغرورت
خواهم آویخت.

ای آزادی!
بنگر!
آزادی!
این فرش که در پای تو گسترده‌ست،
از خون است.
این حلقه‌ی گل خون است
گل خون است …

ای آزادی!
از ره خون می‌آیی،
اما
می‌آیی و من در دل می‌لرزم:
این چیست که در دست تو پنهان است؟
این چیست که در پای تو پیچیده‌ست؟
ای آزادی!
آیا با زنجیر می‌آیی ؟…
و… تا ساز هست و آواز هست، شاگردان مکتبت، به نامت و با یادت، صبوح ها پر می کنند و قدح ها خالی.
ساقیا…، سرو چمان…، قدحت پُر مِی باد.

ادامه دارد….

دیدگاهتان را بنویسید

هم‌اکنون عضو خبرنامه پیام جوان شوید

Newsletter

همراهان پیام جوان