زبان شناسی – بخش سیزدهم؛ نمونه ای از نثر قرن نهم هجری

نویسنده: شهرام خبیر

زبان بر پایه کاربرد و برای کاربرد، هم ایجاد شده و هم رشد می کند هر چیز که به اندازه کافی از نظر زمانی و نیز توسط گروهی از مردمان مورد استفاده قرار گیرد ناگزیر شکلی از استانداشت ( استاندارد) خود را فراهم می کند که تلاش لغتنامه نویسان برای ثبت واژه ها الزاما همراه با تلاش برای یافتن شکل صحیح یا پرکاربرد واژه ها نیز بوده است و هر لغتنامه ای پس از گذشت زمانی چند، نیازمند ویرایش مجدد و حذف یا افزایش سرواژه های خود بوده است. این نکته به این معناست که یک منطق و سلیقه و دینامیزم درونی غیر قابل توضیح در هرزبان وجود دارد که فرزند روح زمانه خویش است. بنابراین با طی زمان، معیارها و مدهای جدیدی بروز می کنند که وابسته به سطح تمدن و فناوری هر عصر بوده و با تغییر و پیشرفت آن، زبان نیز، هم از این تغییرات تاثیر می پذیرد و هم برای پاسخ به الزامات شرایط و فناوری جدید خود تغییر می یابد. ساختار کلی زبانها در ژرفای سده ها بصورت ناخود آگاه به پیچیده ترین و زیباترین شکل خود، مانند خود تغییرات بیولوژیک و تکاملی بشر سامان یافته است. همگام با گذر از “درخود” به “برای خود” یا به مرحله شناخت جهان، خود آگاهی پدیدار می شود و جهت تسهیل در روابط حقوقی و تجاری و ارتباطی خط و کتابت اختراع می شود و خودآگاهی زبانی نیز به عنوان یک ضرورت مطرح می شود. نوشتن واژه نامه و دستور زبان و جستجو در سرمنشاء زبان محصول این گذار است.

قدیمترین واژه نامه جهان مربوط به الواح به زبان اکدی و به خط میخی است که مربوط به امپراتوری اکدیان بعنوان وارثان و فاتحان تمدن سومری است که در ابلا (تل مردغ) در ۵۵ کیلومتری شهر حلب سوریه کشف شده که شامل لیست دوتایی ازلغات سومری و معادل اکدی آنهاست.

یکی از مهمترین دلایل توجه به مطالعات زبانی وجود سروده ها و قطعات مذهبی و سعی در حفظ گونه صحیح این قطعات و مطالب و احتراز از خطا و لغزش درتلفظ این قبیل از مطالب بود. قدیمترین دستور زبانی که به این شیوه تنظیم شد در اواخر قرن چهارم پیش از میلاد برای صحیح خواندن سرودهای ودا، توسط پانینی دستور نویس مشهور هندی نوشته شد که به عنوان کهنترین بررسی توصیفی از زبان سانسکریت اساس مطالعات بعدی آن قرار گرفت. یکی از اقوام دیگر که از زمانهای قدیم به بررسی زبان پرداختند یونانیان بودند که واضع دستور زبان در مغرب زمینی هستند ولی دیدگاه آنها متفاوت از هندیان بود زیرا یونانیان از زمان افلاتون به این دانش نیز از دریچه فلسفه می نگریستند و در پی شناخت ماهیت و منشاء و چیستی زبان بر آمدند و کوشیدند در مباحثات خود قوانین منطق را بر قواعد زبان منطبق کنند.

  فردوسی، حکیم طوس، طبیب زبان پارسی – قسمت 13

حافظه بن لاخ (مرکز) هویت ماست. خاطرات ماجراهای گذشته بر ما، حسی از هویت شخصی را به ما می دهد همان حسی که می گوید”من همان شخصی هستم که درهیئت شخص دیگری در گذشته بود” بر این اساس حس داشتن هویت شخصی از دو جزء تشکیل می شود: یکی آنچه که محتوای حافظه را فراهم می کند و جزء دیگر حس “منیت” یا “من بودگی” را تولید می کند. امروزه جوهره تحقق اکثر اعمال پیچیده ای که یک رایانه انجام می دهد با استفاده از حافظه دائم آن (fimware) و بصورت آنچه که یکبار در گذشته محاسبه شده و نتیجه آن در حافظه ضبط شده – به عبارت دیگر نوعی از تجربه – انجام میشود بجای آنکه هر بار بصورت یک الگوریتم واحد محاسبه مکرر شود. مثالی شاید منظورم را روشنتر کند. سینوس هر زاویه ای را می توان با یک الگوریتم واحد مانند محاسبه یک سری فوریه بر حسب زاویه محاسبه و به دست آورد و اگر در طول یک برنامه چند بار نیاز به سینوس زاویه های مختلف با شد باید این محاسبات را مکررا برای هر زاویه خاص انجام داد (برحسب آن زاویه به رادیان) اما بجای آن می توان جدولی ترتیب داد که سینوس هر زاویه مقابل همان زاویه بر حسب رادیان ثبت و بعدا به آن مراجعه شود. چیزی شبیه به ارزیابی یا محاسبه یک شرایط خاص یکباره در گذشته و استفاده مکرر از آن در مواجهه با آینده با سرعت زیاد.

ای چرخ فلک خرابی از کینه توست
بیدادگری شیوه دیرینه توست
ای خاک اگر سینه تو بشکافد
بس گوهر قیمتی که در سینه توست

همانگونه که این رباعی خیام حاکی ازنقش زمین به عنوان موزه تغییرات و حافظه گذشته هاست و نیز حافظه آثار تمدنی یا لایه های مختلف زمین شناسی، درطی هزاره هاست بهمین ترتیب هم تعمق در تاریخ تمدن بشر و زبان او و تطورات آن یک منبع بسیار غنی برای علوم انسانی و شناخت ذهن و نگرش و تکامل او را فراهم می آورد .بطور مشخص علم و ریشه شناسی واژه ها ( فیلولوژی ) که سیر تاریخی دگرگونی هر واژه و کاربرد آنرا بررسی می کند یک درنگری ژرف را جهت مطالعه موارد مدرن استفاده از آن واژه ( تولدی دوباره) یا حذف ( مرگ) آنرا در دسترس قرار می دهد.

گاهی در گذشته مساله تغییر درزبان به مثابه فساد زبان تعبیر شده است. ازنظر تاریخی آکادمی علوم فرانسه که به زبان فرانسوی به عنوان یک زبان کامل می نگریست به انگیزه پاسداری آن از فساد ( در واقع تغییر)، در قرن نوزدهم اقدام به تالیف لغتنامه بزرگ زبان فرانسه کرد تا با چاپ و مستند سازی واژگان آن در یک کتاب بزرگ (دیکسنونر) از انحطاط آن جلوگیری کند. اما با اینکار موفق به خلق یک لغتنامه و دائره المعارف عالی شدند اما در ممانعت از تغییر زبان فرانسه شکست خوردند و این زبان مانند دیگر زبانهای اروپایی همگام با تغییرات سریع جهان ازقرن نوزده به بعد مانند یک موجود زنده و پویا، به دگرگونی خود ادامه داد. تا آنجا که ما می دانیم تا کنون هیچ زبانی به علت کاهش دامنه کاربرد خود دچار فساد نشده و هیچ گویشی به علت عدم درج در یک دیکسیونر دچار خمودی نشده یا برعکس یک زبان بیمار با اعمال نگهداری و تقدس آن به صورت کتابت، چاره ای نجات بخش و کارآمد نیافته است. عموما تغییرات زبانی را باید گاهی در جهت غنا و تکامل آن در نظر گرفت تا فساد یا ضعف آن.

  داستان‌های مثنوی: شکار بچه فیل

مدتهاست که فرهنگ نویسان دریافته اند که “پاکسازی” زبان نه لازم است و نه شدنی، در واقع هیچ “زبان پاکی” وجود ندارد زیرا تمام زبانها به صورت گمیخته ( مخلوط) اند و اززبانها و تمدن های دیگر حداقل به یک دلیل ناچاربه اخذ وامواژه هستند : برخی از جانوران، گیاهان یا ابزار تمدنی یا پدیده های طبیعی و غیره در جغرافیای خاص آنها وجود ندارد ولی در اثر تبادل تجاری، فرهنگی یا جنگ ناگزیر از استفاده و نامگذاری آنها هستند.

برای مثال واژه های زرافه و گل نرگس و تریاک به ترتیب از عربی ( آفریقایی) و یونانی وارد زبان فارسی شده اند. یا elephant (فیل) از زبان سانسکریت به زبانهای اروپایی رسیده است . در این باره بیشتر خواهم گفت. بنابراین زبان شناسان امروز بر این باورند که زبان را می توان توصیف کرد و تا اندازه آنرا سامان مند کرد و بر آن تاثیر گذاشت اما آنرا نمی توان پاسبانی و کنترل کرد. جهت علاقمندان یادآور می شوم که لغات پول، سیم، لنگر و سپهر هم ریشه یونانی دارند.

۲-زبان به هر صورتی که آغاز شده باشد توسط ذهن انسان، اندام های صوتی او و نیز اجتماع او شکل یافته و هدایت شده است. نمی دانیم که چگونه ذهن بشر اولیه زبانش را شکل داده چون از اینکه از کی و کجا و چگونه زبان نشات گرفته اطلاعی نداریم. اما در مورد آغاز آن می توان حدسی زد. بنظر می آید که زبان تنها در مورد بشر در معنای عام آن، فراگیر است و خارج از قراردادهای (سنت های) بشری نمی تواند وجود داشته باشد. هر کجا که حتی تعداد کمی از انسانها با هم زندگی می کنند یک زبان قومی وجود دارد. هر جای این کره خاکی که شرایط زیستی و محیطی مانند آب و هوا و دما و غیره مساعد باشد لاجرم ارگانیزمی حیات می یابد، گیاهی می روید یا جانوری رشد می کند و همه در مسیر تکامل نوع خود گام بر می دارند حتی اگر آن مکان بصورت جزیره ای (مجزا و منفرد) از دیگر زیستگاه های زمینی باشد. آن هنگام که کریستف کلمب پا به قاره ای جدید گذاشت که هیچ ارتباط معلوم مادی یا معنوی با دنیای قدیم و متمدن نداشت در آنجا هم انسانهای بومی با تمدن هایی مشابه با اینسوی اقیانوس یافت که همان مسیر تاریخی و طبقاتی و زبانی را گیرم عقب مانده تر و ابتدایی تر طی کرده بودند که اثبات می کند قوانینی حاکم بر حیات، تکامل بیولوژیک و اجتماعی بشر جامع و فراگیر هستند که از روحی جهانی تغذیه می شوند. کشف دنیای جدید و مهاجرت های پی در پی اقوام مختلف و ادامه حیات آنها در سرزمینی دیگر اما متفاوت و نیز وجود زبانهای بومی سرخپوستان پدیده ای بسیار پیچیده و متنوعی است که باعث رشد مطالعات زبانشناسی گردید. بروز تفاوت های زبانی و لهجه های مختلف انگلیسی نسبت به زبان مادر بریتانیایی خود و نیز بین زبانهای اسپانیایی و پرتقالی در آمریکای لاتین و زبانهای مادر در شبه جزیره ایبری ( اسپانیا و پرتقال) دلیل دیگری است بر لزوم بر خورد با مقوله زبان بمثابه یک هستومند زنده و پویا. تا جایی که ما می دانیم حتی حیواناتی که به صورت گروهی زندگی می کنند مانند زنبوران، مورچگان و میمونها دارای سیستمی کارآمد از ارتباط با یکدیگر نیستند که بتوان از آن به زبان یاد کرد. با علم به این موضوع که انسان از مهره داران نخستین تکامل یافته تر است این امکان نیز وجود دارد که سیستم کلامی بشر از وسایل ابتدایی تر ارتباطی توسعه پیدا کرده باشد اما ابزار علامت دهی بشر در مقایسه با مهره داران آنچنان متفاوت است که با یقین می توان چنین فرض کرد که زبان انحصارا یک ویژگی بشری است و بمحض آنکه جوانه زد با سرعت بسیار بیشتری نسبت به تکامل فیزیولوژیک او رشد و گسترش یافته است. بنابراین به این اعتبار، زبان هرگز نیازی به سرآغاز ندارد مگر آنکه آغازی برای بشر با خصوصیات شور به خلاقیت و آمادگی به نماد سازی، عشق به ریتم و مناسک و رقص، بازی گرایی ذاتی و کسب مهارت های فیزیکی و توانایی های سمعی و شفاهی در نظر بگیریم. از اینرو هرگز تصور انسان بدون داشتن زبان و کاربرد آن ممکن نیست و ایده زبان نیز بدون وجود انسان و جامعه ای از انسانها و نیاز به ارتباط در جهت رفع نیازهای اجتماعی او قابل تصور نیست.

  زبان شناسی – کتیبه شاپور اول در حاجی آباد – بخش بیست و یکم

ادامه دارد …

دیدگاهتان را بنویسید

هم‌اکنون عضو خبرنامه پیام جوان شوید

Newsletter

همراهان پیام جوان