پیام جوان: کمتر از یک هفته پس از مرگ مشکوک محمد میرموسوی در بازداشتگاه نیروی انتظامی گیلان، خبر جان باختن یک متهم دیگر در بازداشتگاه گیلانغرب کرمانشاه، بار دیگر زنگ خطر نقض گسترده حقوق بشر در زندانهای ایران را به صدا درآورد.
در حالی که مقامات قضایی کرمانشاه علت مرگ را «بدحال شدن حین انتقال» اعلام کردهاند، اما عدم شفافیت در اعلام هویت فرد متوفی و عدم ارائه مستندات پزشکی قانونی، شبهات درباره وقوع حادثهای مشابه مرگ میرموسوی را تقویت میکند.
تکرار ادعاهای واهی و روایتهای ساختگی
همانند پرونده میرموسوی، مقامات در این مورد نیز با ادعاهای کلیشهای همچون «عدم وجود آثار ضرب و شتم» و «بدحال شدن ناگهانی»، تلاش میکنند تا مسئولیت این فاجعه را از خود سلب کنند. این در حالی است که ویدیوهای منتشر شده از پیکر بیجان میرموسوی، نشان از شکنجه شدید وی داشت و واکنشهای گستردهای را در پی داشت.
سکوت مرگبار و پاسخهای کلیشهای
در برابر این فجایع، مقامات جمهوری اسلامی همچنان در سکوت به سر میبرند و یا با ارائه پاسخهای کلیشهای، تلاش میکنند تا اذهان عمومی را منحرف کنند. این رویه، نشان از بیاعتمادی عمیق مردم به دستگاه قضایی و انتظامی دارد.
واکنشهای گسترده و انتقادات شدید
کشته شدن این دو شهروند در بازداشتگاههای نیروی انتظامی، موجی از انتقادات را علیه این نیرو و دستگاه قضایی برانگیخته است. فعالان حقوق بشر، روزنامهنگاران و کاربران شبکههای اجتماعی، با محکوم کردن این جنایات، خواستار رسیدگی جدی به این پروندهها و مجازات عاملان آن شدند.
تاکید بر رویه سیستماتیک شکنجه در زندانها
این رویدادها بار دیگر نشان میدهد که شکنجه در زندانهای ایران به یک رویه سیستماتیک تبدیل شده است. اظهارات مقامات ارشد نیروی انتظامی مبنی بر دستور به شکستن گردن مخالفان، و همچنین شهادت زندانیان سابق درباره شکنجههای گسترده در بازداشتگاهها، موید این مدعاست.
تکرار اینگونه فجایع در زندانهای ایران، نشان از وجود یک بحران جدی در نظام قضایی و انتظامی این کشور دارد. برای جلوگیری از تکرار این حوادث، ضرورت دارد تا دستگاه قضایی به صورت شفاف و مستقل به این پروندهها رسیدگی کند و عاملان آن به سزای اعمال خود برسند. همچنین، جامعه مدنی و فعالان حقوق بشر باید با همبستگی و مطالبهگری، بر این دستگاهها فشار آورند تا به وظایف قانونی خود عمل کنند.
بر اساس گزارش VOA