ایران باستان

آداب فرهنگی و آیین ملی در ایران باستان – قسمت ۶

ای وطن ای مادر تاریخ ساز          ای مرا بر خاک تو روی نیاز
ای کویر تو بهشت جان من          عشق جاویدان من، ایران من
نویسندگان: سید سعید زمانیه شهری و سونیا سیدالحسینی
* نوروز، سال نو (ادامه) : 
بنا به اساطیر باستانی در نوروز، جهان آفریده شد، انسان خلق گشت، مقدرات برای هر ماه و هر روز تقسیم شد. بخت و سرنوشت مردم تعیین  گشت.
مردم به حوادثی که در این روز روی دهد، تفأل زده و خوبی و بدی آن را پیش گویی می کنند، چنانکه از سبز کردن انواع غلات، نوع غله ای را که در آن سال محصول بیشتری میداد را  پیش گویی می کردند.
چنین کاوش هایی درباره مهرگان نیز از زاویه ای دیگر قابل تامل و تحقیق است . در زمان هخامنشیان، مهرگان جشن سال نو و آغاز زمان و تجدید و تکرار دور زمانی بوده است. طبق اساطیر، مهرگان نماد پایان جهان است. اگر نوروز نماد رستاخیز و آغاز رشد و نمو و بالندگی است، مهرگان، آغاز زوال و احتضار و مرگ است.
نیروی رشد  و نمو متوقف می شود. جانوران از تولد باز می مانند. غلات دیگر نمی رویند. درختان بار و بر نمی دهند. زندگی نباتی رو به نیستی می رود. سرما و برف و یخبندان سطح زمین را می پوشاند و این، پایان عمر یک دوره یک ساله و آغاز دوران دیگری در تکرار است.
چنین کاوش هایی در همه جشن ها می تواند مبنای تفسیر قرار گیرد. بسیاری از جشن ها از روزهایی نزدیک به سال نو و تجدید زمان آغاز و تا حدود یک ماه ادامه می یابد.
گاه شماری کنونی در ایران، بر مبنای حساب سال شمسی و احتساب کبیسه، حدود نود سال پیش از این رایج شد و  در واقع از سال ۱۳۰۹، به صورت قانونی در آمد. برابر با این رسم و حساب، آغاز سال اعتدال ربیعی با آغاز بهار قرار گرفت. شش ماه اول سال،  سی و یک روز، و پنج ماه از شش ماه دوم، سی روز و ماه اسفند بیست و نه روز محاسبه شد، الا اینکه در هر چهار سال یک بار، ماه اسفند نیز سی روز به شمار رفت تا کبیسه نیز به شمار آید. چون هر سال درست شمسی، ۳۶۵ روز به علاوه  تقریبا ربع روز است، و این یك  چهارم روزهل ها، در هر چهار سال جمع شده و بصورت یک روز، به آخر سال افزوده می شود، این نوع گاه شماری و حساب کبیسه در دوران های گذشته تاریخ ایران نیز وجود داشته است.
اما در دوران هخامنشی و اشکانی و ساسانی و حتی پس از تسلط تازیان نیز،  ایرانیان حساب درست سال را با احتساب کبیسه در اشکال گوناگون انجام می داده اند. نام ماهها بی گمان از تاریخی دور، پیش از ساسانیان به همین اشکال معمول بوده است.
اساس،  محاسبه سال به ۳۶۰ روز و دوازده ماه سی روزه بود و کبیسه را حساب نمی کردند، در این نوع محاسبه، در هر ۱۲۰ سال، نوروز یک ماه جلو می رفت. اما موبدان در نوع دیگری از گاه شماری، کبیسه می گرفتند و همیشه حساب درست گردش فصول را دقیقا نگاه می داشتند. در منابع زمان ساسانی کم و بیش به این مسایل توجه و درباره اش توضیحاتی آمده است.
ایرانیان در باره کبیسه عقاید دینی و مراسم و آئین هایی بسیار داشتند که شرح آن در آثار دوران ساسانی محفوظ است و مورد اقتباس و برداشت بسیاری از اقوام قرار گرفت. چگونگی برگزاری و محاسبه کبیسه، مسایل دشواری را مطرح می کند که لزوما در فهم تقویم و تاریخ بسیار مؤثر و گاه ضروری است.

گاه شماری و مسایل کبیسه :

گاه شماری به شکل کنونی، از حدود نود سال پیش در ایران رایج شد و سال شمسی ماخذ قرار گرفت. یعنی گردش سال را از آغاز اعتدال ربیعی و بهار حساب کرده و کبیسه را در هر سال حساب کردند و نوروز را که سیار بود، ثابت قرار دادند. اما پیش از آن در ایران، سال و ماه قمری مأخذ حساب و شمار و تقویم بود.
به فرمان ملک شاه منجمانی چون عمرخیام، حكیم لوکری، میمون بن نجیب واسطی و ابوالمظفر اسفزاری و چند نفر دیگر به اصلاح تقویم دست زدند. پیش از این تاریخ، نوروز سیار بود و هیچ گاه در محل اصلی خود، یعنی برج حمل و اعتدال ربیعی با آغاز بهار قرار نمی گرفت مگر در هر ١٤٤٠ سال آن هم به شکل تقریبی نه تحقیقی.  علت این مسأله آن بود که تاریخ نوروز، هر چهار سال، یک روز نسبت به سال شمسی حقیقی جلو می افتاد، چون سال شمسی را ۳۱۵ روز تمام و بدون افزودن کسر اضافی آن، حساب میکردند. دوازده ماه سی روزه  و پنج روز اضافی را در پایان اسفند ماه، به نام “اندرگاه”یا “خمسة مسترقه” یا “پنجه دزدیده” می افزودند. در حالی که سال شمسی حقیقی ۳۶۰ روز و پنج ساعت و چهل و هشت دقیقه و چهل و شش ثانیه است، یعنی ۳۶۵ روز و تقریبا یک چهارم روز، پس در هر چهار سال، یک روز اضافی، تاریخ نوروز را از اعتدال ربیعی جلو می برد. به همین سبب به طور دقیق در هر دور ۱۲۸ سال، سال شمسی حقیقی تفاوت پیدا میکند، یعنی سی و یک روز کمتر می شود. به این معنی که پس از ۱۲۸ سال که سال شمسی را درست از آغاز اعتدال بهاری حساب کنیم، نوروز پس از این دور به روز بیست و نهم بهمن مصادف می شود. به همین جهت است که آن چه در تاریخ راجع به سال و ماه ایرانی در متون  قدیم درج است، همیشه گردش نوروز و سیار بودن آن را حکایت میکند.
باز پسین روایتی که در این باب موجود است، آن است که در سال به تخت نشستن یزدگرد سوم، یعنی ٦٣٢ میلادی و سال یازدهم هجرت، نوروز، یعنی اول فروردین حقیقی، برابر بوده است با شانزدهم حزیران یا ژوئن رومی و روز نود و یکم از بهار یا نخستین روز از ماه تیر. نام های ماه های ایرانی نیز بی گمان در دوره ساسانی و حتی اشکانی، همین نام هایی است که اکنون نیز رایج می باشد و در کتب مورخین تاکنون حفظ شده است. در سده اول میلادی نام ماه تیر (تیرو ) در سکه های هندو اسکیتی باقی مانده است.
بر دیواره های معبد مهری « دورا » واقع در ساحل رود فرات، ذیل نقاشی هایی که کار ایرانیان است و تاریخ دار نیز می باشد، نام ماه های تیر و آمرتات و شور و ماه مهر آمده است. در یکی از آنها  تاریخ اسفندارمذماه از سال دوم سلطنت شاپور پسر هرمز ساسانی و در دیگری تاریخ روز هرمز ( نام روز نخست از هر ماه ) از ماه تیر یا میتری از سال هجدهم همان پادشاه حک شده است. گذشته از این، نام های ماهها و روزهای قدیم در نوشته ها و کتابهای پهلوی نیز باقی و برای ما یادگار مانده است.
و…. سرانجام نور بر تاریکی پیروز خواهد شد و ایران، ققنوس وار و نیلوفرانه از خاکستر خویش برخواهد خواست.
ادامه دارد…
بگویید آهسته در گوش باد
چو ایران نباشد تن من، مباد
  آداب فرهنگی و آیین ملی در ایران باستان - قسمت ۱۵

دیدگاهتان را بنویسید

هم‌اکنون عضو خبرنامه پیام جوان شوید

Newsletter

همراهان پیام جوان