بدرالدین نجمی

من می خواهم که باشم و چه باید باشم؟ قسمت پنجم

نویسنده: بدرالدین نجمی، روانشناس
nbbn1392@gmail.com

بر اساس آنچه گذشت هویت چندین جنبه دارد؛ از جمله: هویت شغلی، هویت مذهبی/ارزشی، هویت جنسیتی و جنسی، هویت قومی، هویت تاریخی، هویت ملی و هویت سیاسی. فرآیند استقرار موقعیت در هرکدام از این زمینه ها می تواند چارچوب زمانی و خط سیرهای متفاوتی را دنبال کند. به عنوان مثال حتی اگر هویت یک جوان همجنس گرا در دیگر زمینه ها استوار بماند، در این زمینه تا دهۀ ۲۰ سالگی شناخته نمی شود. به همین منوال چنانچه یک نوجوان در برخی مسائل با وقفه یا تأخیر عمل کند قابل درک است. مثل نوجوان دبیرستانی که فعالانه به دنبال گزینه های شغلی است (تأخیری) ولی بدون هیچ پرسشی عقاید مذهبی خانوادۀ خود را اختیار می کند (سلبی) و به نظر می رسد در مورد سیاست بی علاقه و بی توجه است (گسسته). بنابراین، نباید این مدل را برای طبقه بندی نوجوانان به صورت کلی استفاده کرد و به همگان تعمیم داد، بلکه بیشتر باید برای درک بهتر چگونگی عملکرد نوجوان در تصمیم گیری های مهم زندگی بهره جست.

هویت قومی و نژادی

چالش خاص پیش روی نوجوانانی که عضو گروه های اقلیت قومی و نژادی هستند، رشد یک هویت قومی قوی است. گفته می شود، هویت قومی تابع یک پیشروی رشدی از هویت قومی آزموده نشده (برگرفته از پایگاه سردرگم یا ضبط هویتی که گفته شد) به سمت جستجوی هویت قومی (وقفه) تا هویت قومی شکل یافته (موفق) است. مرحلۀ هویت قومی آزموده نشده یا با علاقۀ اندک به قومیت و خُرداندیشی به قومیت خود (پراکندگی) که با جریانات نادرست جامعه، والدین و بزرگسالان دیگر (ضبط) گرفته شده است. حرکت به سوی مرحلۀ دوم (جستجوی هویت قومی) اغلب با تجربۀ ظلم یا تبعیض برانگیخته می شود که آگاهی قومیتی فرد را تحریک می کند. در این مرحله است که نوجوانان وارد فرآیند یادگیری در بارۀ فرهنگ خود و مشارکت فعال در وقایع فرهنگی می شوند. به دنبال این دوره از اکتشاف، برخی نوجوانان درک و احترام آگاهانه تری را از قومیت خود (هویت قومی حاصل شده) بدست می آورند. بر اساس پژوهش های روانشناسی، رشد یک هویت قومی قوی با تعادل روانی مطلوب تری در میان اعضای گروه های اقلیت قومی و نژادی مرتبط است.

  Cosmology | کیهانشناسی (۲)

دیگر مسالۀ پیشروی اعضای گروه های اقلیت قومی و نژادی روابط آنها با فرهنگ غالب یا اکثریت است. راه ها و الگوهای شناسایی فرهنگ توسط نوجوانان در رویاروی با فرهنگ های جدید به گونه های مختلفی است. چنانچه فرد مرتکب جذب فرهنگی شود، دست از تلاش برای شناخت فرهنگ خود برداشته و به طور کلی به فرهنگ غالب رو می آورد. در همجوشی فرهنگی، دو فرهنگ جهت ایجاد یک فرهنگ جدید که با آن افراد را می شناساند، ترکیب می شوند. در الگوی دو فرهنگی آمیخته، دو فرهنگ به صورت همپوشان ولی غیرهمسان ادراک می شوند. افرادی که این الگو را به نمایش می گذارند خود را همچون فردی نشان می دهند که گویی در فضای میانی دو فرهنگ قرار دارند، و خود را به طور انحصاری یا قوی تر به یکی از آن دو نسبت نمی دهند. این الگو با الگوی دیگر با عنوان دوفرهنگی جایگزین مغایر است. در الگوی دو فرهنگی جایگزین، افراد بین دو فرهنگ در حرکت هستند حتی اگر خود را بیشتر با عنوان فرهنگ قومی خود توصیف کنند. افرادی که قادر به یکی کردن فرهنگ خود در این دو فرهنگ نیستند، یکی از دو الگو را به نمایش می گذارند. در الگوی جدا شده، فرد با ردّ یکی از دو فرهنگ خود را با دیگری معرفی می کند. و اما در الگوی حاشیه ای، فرد خود را با هیچ فرهنگی شناسایی نمی کند و موقعیتی را خارج از هر دوی آنها جستجو می نماید.

یکی از عوامل بسیار مؤثر بر رشد هویت قومی محیط خانواده از جمله نگرش والدین به فرهنگ خود است. آشکارا دیده شده والدینی که به قوت در تربیت والدینی خود بر مسائل نژادی تأکید می ورزند، رشد هویت قومی را در فرزندانشان ارتقا می بخشند. با این حال فراهم کردن پیام های بیش از حد یا کمتر از حد نژادی برای فرزندان می تواند زیان بخش باشد. برخی از یافته های پژوهشی حاکی از این است که ارائۀ متوسط پیام های مؤثر بر اجتماعی شدن نوجوانان توسط مادران بسیار اثرگذارتر از مادرانی بوده است که پیام های کمتر یا بیشتری را منتقل می کردند. البته نباید از نظر دور داشت که یافته های پژوهشی هنوز کاستی هایی را دارد.

  نوجوان و ذهن مضطرب او - قسمت دوازدهم

اشارۀ اخیر من به هویت قومی در واقع در راستای پدیدۀ فرهنگ پذیری است که در شماره های گذشته از نظر خوانندگان عزیز گذشت. فرهنگ پذیری خود مرتبط با رویداد مهاجرت خانواده از فرهنگی به فرهنگ دیگر است که بعضاً نه تنها خود والدین را با سختی هایی روبرو می کند بلکه روند رشد روانشناختی کودک یا نوجوان آنها را هم تحت تأثیر قرار می دهد.

خلاصه: بر اساس آنچه گذشت می توان نتیجه گرفت که سازه های بنیادین روانشناختی، به خودی خود و تحت استیلای یک یا چند عامل معلوم و مشخص شکل نمی گیرند و قوام و دوام نمی یابند، بلکه نیازمند همگامی مسئولانه و آگاهانۀ عناصر مختلف تربیتی، از اجزاء مختلف خانواده گرفته تا نهادهای مختلف یک جامعه می باشند. اینکه جامعه در چه دورۀ تاریخی به سر می برد و نظام حکومتی آن چه سیاست ها و اهدافی را دنبال می کند و در کل روح حاکم بر جامعه چیست، ساختار روانشناختی نسل ها را در آن دورۀ تاریخی تحت تأثیر قرار می دهد. حکومتی که مقطعی و جهت دار می اندیشد و با خودکامگی و سرسپردگی سهمی برای خود در شکل گیری شخصیت سالم در نظر نمی گیرد و تمام مسئولیت را به فرد و خانواده واگذار می کند و خانواده را با بحران های مختلف اجتماعی – اقتصادی رها می کند باید در انتظار نسلی ناامید و سردرگم که نمی داند به چه سو رهسپار است و به چه چیز مباهات کند و رضایت خاطر او وابسته به چه باشد، نشیند؛ حتی اگر از خطۀ خود مهاجرت کند و به ظاهر مکان دیگری را شایستۀ خود ببیند. باید اذعان داشت که باعث این مهاجرت و جابجایی فرهنگی – اجتماعی و ناآگاهی و گریز از ریشه های فرهنگی ملی و غبطۀ تاریخی، حکومت ها هستند نه خانواده ها. سردرگمی نوجوانان و جوانان که همراه با احساس ناایمنی، تنهایی، ناپختگی روانشناختی (به رغم هوشمندی و رتبه های تحصیلی بالا)، عدم اعتماد به نفس، و عزت نفس شکننده و نابارور است، مقدمۀ اختلالات روانی چون افسردگی، سوء مصرف مواد، اضطراب و رفتارهایی چون خشم، انتقام، خصومت و سوء رفتار در روابط بین فردی و بزهکاری ها و آسیب های اجتماعی چون خودکشی و دیگرکشی می شود. با این وصف، می توان دریافت که چرا در دوره هایی خاص از دوران تاریخی یک جامعه، نسل ها دچار گسست فرهنگی می شوند و در دوره ای از رشد که باید دست به انتخاب های سرنوشت ساز بزنند با یک احساس پوچی، از نحله های مختلف فرهنگی تبلیغ شده در فضای مجازی یا واقعی، و ناآگاه و گریزان از بنیان های فرهنگی قومی – ملی خود متأثر می شوند. نباید صرفاً به این دوره ها به عنوان دوره های گذار نگریسته شود، که اگر هم گذرا است متأسفانه با پیامدهایی پابرجا که آبستن آسیب های مختلفی فردی- اجتماعی و فرهنگی است همراه می باشد. پس، بیاییم مسئولانه به نسل های پیش رو بیاندیشیم و با اجتناب از خودکامگی و جهت گیری های سیاسی از مرگ اجتماعی – فرهنگی خانواده ها و جامعۀ خود پیشگیری کنیم و نسل هایی سالم، امیدوار، شادکام، دوراندیش و خرسند بپروریم تا پویایی فرهنگی اجتماعی جامعه حفظ شود.

  آبدیدگی، دوره دیگری از رشد (5)

دیدگاهتان را بنویسید

هم‌اکنون عضو خبرنامه پیام جوان شوید

Newsletter

همراهان پیام جوان