آداب فرهنگی و آیین ملی در ایران باستان – قسمت ۱۴

ای وطن ای مادر تاریخ ساز              ای مرا بر خاک تو روی نیاز

ای  کویر تو بهشت جان من               عشق  جاویدان من، ایران من

نویسندگان: سید سعید زمانیه شهری و سونیا سیدالحسینی

فصل سوّم سلسله مقالات ايران باستان( جشن های باستانی)

ادامه جشن‌های فروردين ( نوروز )

در افسانه ها آمده است که جمشید، شاه ” ایران “، در این روز بر تخت زرین نشسته است که مردم آن را بر دوش خود داشتند. آنان پرتوی آفتاب را بر جمشید دیدند و این روز را جشن گرفتند. فردوسی ميفرماید که جمشید پس از سامان دادن به کشور بفرّ کیانی، تختی ساخت و بزرگان و مردمان، از گوشه و کنار جهان رو بسوی تختگاه او نهادند و همگی، ارمغانهای گرانبها از زر و سیم و درّ و گوهر، نثار کردند و شکوه و نیرو و توان جمشید را گرامی داشتند.

این اجتماع بزرگ در تختگاه جمشید، در روز ویژه ای انجام گرفت که با روزهای دیگر سال فرق داشت؛ آنروز هرمزد روز، یکمين روز از ماه فروردین، آغاز بهار و سال نو بود. در متونی که متاثر از روزگار ساسانی است، آمده است که جمشید، شهر استخر را گسترش داده است و تختی بر آن نهاده است و آیین نوروز را برپا کرده است. از روی نوشته های دینی که در ودای هندیان نیز بازتاب دارد، می دانیم جمشید متعلق به دورانی کهن است که آریاییان بر ایران فرود می آمدند و جایگاه وی در حدود باختر خاوری ایران بوده است، با دقت نظر می توان دریافت که کارهای داریوش بزرگ، در ورای نام جمشید نهفته است. البته باید دانست که نوروز جشنی کهن و بسیار باستانی است که شاید به روزگار آریایی و زمان جمشید برگردد. پس از زردشتی شدن بخش بزرگی از مردم ایران و همگانی شدن سالشماری اوستایی در ایران، در واپسین سالهای شاهنشاهی داریوش بزرگ، در بامداد نخستین روز فروردین ( هرمزد روز ) سال ۷۲ هخامنشی ( ۴۸۷ پیش از میلاد ) به افق تخت جمشید، که خورشید پس از طی برج های دوازده گانه دوباره به برج حمل باز می گشت، ماه های هخامنشی که نمونه ی ایرانی ماه های بابلی بود، با ماه های اوستایی تطابق داده شد، و از این هنگام بدین رو نوروز در آغاز بهار ثابت شده و آنرا جشن می گرفتند. این اقدام در عالم گاهشماری ایران و ستاره شناسی، یکی از کارهای مبتکرانه و مهمی است که در روزگار داریوش بزرگ انجام گرفت. بی گمان یادواره هایی از برافراشتن تالارهای تخت جمشید در آن تخت بلند در دامنه کوه مهر ( شاید این نام بمناسبت بر آمدن خورشیدیا مهر فروزان از پشت آن کوه به آن داده شده است ) در ذهن مردم ایران بازمانده است که می دانستند میان بنیاد کاخ با برگزاری آیین نوروز و مهرگان در آن و گرد آمدن درباریان و بزرگان و نمایندگان کشورهای گوناگون در این جای، پیوندی وجود داشته است. همچنین از مراسم تحویل خورشید به برج حمل و مراسمی که در تابیدن نخستین پرتو خورشید در بامداد نخستین روز تابستان بزرگ، خاطرهایی در ذهن مردم ایران بوده است.

  آداب فرهنگی و آیین ملی در ایران باستان - قسمت 5

از اینرو با توجه به آنکه سر آغاز نوروز بسیار دور و شاید به روزگار جمشید بوده است، و همآنکه در روزگار داریوش بزرگ گاهشماری های ایرانی یگانه گشت، آنرا از جمشید دانستند. چنین بر می آید که در آغاز، تخت جمشید جایگاهی برای برگزاری نوروز نبوده و مهمترین کارکرد آن، برگزاری انجمن های مشورتی با حضور نمایندگان همه کشورهای با فرهنگ بوده است. ولی پس از برگزاری نوروز بزرگ سال ۷۲ هخامنشی، همه ساله در آغاز بهار، با حضور نمایندگانی که هر یک هدیه ای آورده اند جشن نوروز با شکوه و خرمی فراوان و با انبوه گل های زیبای بهاری در تخت پارسه برگزار می شده است. البته برخی، برگزاری نوروز در تخت جمشید را به کلی عاری از مدارک مستند می دانند. فرهنگ شادخویی که در ایرانیان وجود داشته یکی از دلایل علاقه زیاد آنها به نوروز و آئین های نوروزی بوده است. اشتیاق ایرانیان نسبت به نوروز و نو شدن طبیعت تا حدی بوده است که حتی جشن چهله هم برای نوروز برگزار می کرده اند.

در نوروز باستانی، هفت سین به معنای هفت قلم شیئی که نام آنها با حرف آغاز می شود، یکی از اجزای اصلی آیین های سال نو است که بیشینه ی ایرانیان آن را برگزار می کنند. این اقلام سنتاً در سفره ی هفت سین چیده و به نمایش گذاشته می شوند. این سفره هايی است که هر خانواده ای بر روی زمین ( یا بر روی میز ) در اتاقی که معمولاً به میهمانان گرامی اختصاص داده شده می گسترد و این اقلام بر روی آن قرار داده می شود:

  مبانی فیزیولوژیک و روانشناختی زبانشناسی نظریات پاولوف - بخش نهم

در بالای سفره ( در دورترین فاصله از در ) آینه ای گذاشته می شود، که در دو طرف آن شمع دانهایی دارای شمع، نهاده شده ( سنتاً مطابق با شمار فرزندان خانواده )، در پایین آن نسخه ای از يك كتاب نفيس ( شاهنامه یا دیوان حافظ استفاده می شود )، تنگی که معمولاً حاوی یک ماهی لایی ( بسیاری از خانواده ها یک کوزه آب باران را که قبلاً جمع آوری شده و / یا کاسه آبی که حاوی برگ سبز انار، نارنج، یا شمشاد است نیز می افزایند )، ظرف های حاوی شیر، گلاب، عسل، شکر، و ( ۱ ، ۳ ، ۵ یا ۷ عدد ) تخم مرغ رنگ آمیزی شده گذاشته می شود.

مرکز سفره عموماً با گلدانی از انواع گلها، معمولاً سنبل و شاخه های بیدمشک فرو گرفته می شود. کنار آن، سبزه و دست کم شش قلم دیگر که با حرف آغاز می شوند، ظرفی حاوی میوه ( سنتاً سیب، پرتقال، انار، و به ) ، چند نوع نان ( اغلب شیرین )، ماست و پنیر تازه، شیرینی های گوناگون، آجیل ( مخلوط خشک و بو داده شده تخمهای نخودچی، خربزه، گندم برشته، برنجک، و فندق و گردو، که همگی با کشمش آمیخته شده اند ) قرار داده می شود.

۲) جشن زایش اشو زردشت ( روز اسپیدا نوشت يا نوروز بزرگ يا خردادْ روز يا روز اميد ): ششمین روز فروردین که بنا به نظر بسیاری محققان و موبدان زرتشتی، سالروز تولد زردشت اسپنتمان است، به نوروز بزرگ معروف است. دراین روز زرتشیان در آتشکده های هر شهر گردهم می آیند، به سخنرانی های مذهبی گوش می دهند، اوستا می خوانند و تولد پیامبرشان را جشن می گیرند. آب پاشیدن به همدیگر، دود کردن اسپند و پخش کردن سنجد و آویشن نیز از دیگر مراسم های این جشن است. گاتاخوانی، دف زنی و سخنرانی در مورد تاریخچه نوروز و جشن زایش زردشت از جمله برنامه های این مراسم می باشد. حضور در نیایشگاه شاور اهرام ایزد و سایر نیایشگاه ها و مکانهای مقدس دینی در صبح روز ششم فروردین از دیگر آیین های بزرگداشت زایش زردشت است. ششم فروردین / خرداد روز، روز « امید »، روز « اسپیدا نوشت » یا روز « نوروز بزرگ » ( این نام جدیدتر است )، از روزهای خجسته ایرانیان، همراه با شادی و آب پاشی، و آغاز سال نو در تقویم سغدی و خوارزمی ذكر گرديده است. در متن پهلوی « ماه فروردین، روز خرداد » رویدادهای بسیاری به این روز منسوب شده است؛ از جمله ی آنها؛ پیدایی کیومرث و هوشنگ، روییدن مشى و مشيانه، تیـرانـدازی آرش شیواتیر، غلبه سام نریمان بر اژدهاک، پیدایی دوباره شاه کیخسرو ( از جاودانان در باورهای ایرانی ) و همراهی زرتشت بااهورامزدا. نام « روز امید » بخاطر انتظار پیدایی دوباره کیخسرو و دیگر جاودانان و نجات بخشان ( سوشیانتها )، به این روز داده شده است.

  آموزش آشپزی - کیک سیب و دارچین

نام « اسپیدا نوشت »، از آیین نامه نویسی در این روز گرفته شده است که آگاهی بیشتری از آن در دست نیست. گمان می رود با پیام های شادباش نوروزی در پیوند باشد. همچنین در این باره آمده است ششم فروردین روز مقدسی است که در آن دو ساقه ریواس روییده اند. در باورهای ایرانی نخستین انسان از این دو ساقه ریواس متولد شده است.

این اعتقاد در حقیقت گونه ای دیگر از روایت ایرانی مشی و مشیانه است که نخستین انسان ها بوده و بعدها نخستین زوج را هم به وجود آورده اند.

خاستگاه انسان را در باورهای ایرانی « گیاه » می دانند و این خاستگاه گیاهی هم معمولا به شاخه ریواس مربوط است که شاید همان گیاهی باشد که امروز از آن با عنوان « مهر گیاه » یاد می کنند. مهرگیاه گیاهی است با ساقه ای شبیه دو هویج به هم چسبیده که شباهت زیادی به اندام انسانی دارد و گویا به خاطر همین شباهت است که آن را خاستگاه انسان دانسته اند.

و…. سرانجام نور بر تاریکی پیروز خواهد شد و ایران، ققنوس وار و نیلوفرانه از خاکستر خویش برخواهد خواست.

ادامه دارد…

بگویید آهسته در گوش باد
چو ایران نباشد تن من، مباد

دیدگاهتان را بنویسید

هم‌اکنون عضو خبرنامه پیام جوان شوید

Newsletter

همراهان پیام جوان