ورزش؛ سپر قدرتمند در برابر زوال عقل در میانسالی و کهنسالی

پیام جوان: یک مطالعه جامع جدید، شواهد محکمی ارائه کرده است که نشان می‌دهد فعالیت بدنی نه تنها یک اقدام پیشگیرانه در جوانی، بلکه یک مداخله مؤثر و حیاتی برای مقابله با زوال عقل در سنین میانسالی و کهنسالی است. بر اساس این پژوهش، افرادی که در دهه‌های پنجم و ششم زندگی خود به طور منظم و با شدت بالا ورزش می‌کردند، به ترتیب با ۴۱ درصد و ۴۵ درصد کاهش خطر ابتلا به زوال عقل روبرو شدند که حاکی از نقش محوری ورزش در حفظ سلامت شناختی در مراحل بعدی زندگی است.

مکانیسم تأثیرگذار ورزش بر سلامت مغز چندوجهی است. یکی از مهم‌ترین راه‌ها، ارتقاء سلامت سیستم عروقی است؛ با توجه به شیوع فزاینده عوامل خطرزای عروقی مانند فشار خون بالا، دیابت نوع ۲ و اختلالات چربی خون از میانسالی، ورزش نقشی کلیدی در حفظ سلامت رگ‌های مغز ایفا می‌کند. علاوه بر این، فعالیت بدنی منظم به بهبود ساختار و عملکرد بافت مغز، کاهش التهاب سیستمیک و کند کردن روند تجمع پروتئین بتا-آمیلوئید، که از نشانه‌های اصلی بیماری آلزایمر است، کمک شایانی می‌کند.

این تحقیق که با تحلیل داده‌های مطالعه بلندمدت و مشهور «قلب فرامینگهام» انجام شده، شرکت‌کنندگان را در سه گروه سنی «جوانی»، «میانسالی» و «کهنسالی» مورد بررسی قرار داد. نکته قابل تأمل این بود که اگرچه ورزش در جوانی تأثیر مستقیم قابل‌اندازه‌گیری بر کاهش خطر زوال عقل نشان نداد، اما در سنین بالاتر، حتی برای افراد دارای قوی‌ترین ژن خطر آلزایمر (APOE ε4)، فعالیت بدنی بالا با ۶۶ درصد کاهش خطر همراه بود. این یافته‌ها با پژوهش‌های پیشین، از جمله مطالعه‌ای که نشان داد تنها ۳۸۰۰ قدم روزانه می‌تواند خطر زوال عقل را ۲۵ درصد کاهش دهد، همخوانی دارد و توصیه‌های سازمان بهداشت جهانی مبنی بر ۱۵۰ تا ۳۰۰ دقیقه فعالیت هوازی متوسط در هفته را تقویت می‌کند.

کارشناسان به افرادی که قصد شروع یا بازگشت به ورزش در میانسالی را دارند، توصیه می‌کنند که برای جلوگیری از آسیب‌های احتمالی و حفظ انگیزه، فعالیت را به صورت تدریجی، با جلسات کوتاه و ملایم آغاز کنند. ایجاد عادت‌های ساده و پایدار، مانند ۲۰ دقیقه پیاده‌روی روزانه یا انجام حرکات کششی و قدرتی سبک، می‌تواند نقطه آغاز مؤثری باشد. دکتر فیلیپ هوانگ، نویسنده ارشد این مطالعه، تأکید می‌کند که پیام اصلی این پژوهش روشن است: فعال‌تر بودن در طول روز، در هر سنی که باشید، به ویژه پس از ۴۵ سالگی، یکی از مؤثرترین راهبردها برای حفظ و ارتقاء سلامت مغز محسوب می‌شود.