آداب فرهنگی و آیین ملی در ایران باستان – قسمت ۲۶

ای وطن ای مادر تاریخ ساز              ای مرا بر خاک تو روی نیاز

ای  کویر تو بهشت جان من               عشق  جاویدان من، ایران من

نویسندگان: سید سعید زمانیه شهری و سونیا سیدالحسینی

فصل پنجم سلسله مقالات ايران باستان (جشن های باستانی)

به نام خداوند رنگین کمان 

خداوند بخشنده مهربان

خداوند مهسا، حدیث و کیان

خداوند یک ملت همزبان 

که این خانه مادری، میهن است

که ایران زمین، کاوه اش یک زن است 

ادامه جشن های مهرماه و آغاز جشن های آبان ماه:

سفره ی مهرگان: خوان یا سفره ی مهرگانی نیز همچون سفره ی هفت سین نوروز و دیگر سفره های جشن های ایرانی، هفت چینی از میوه ها و خوراکی هاست همراه با شاخه هایی از درختان «سرو» «مو» و «گز» و شربتی از عصاره ی «هوم» (هئومه) که با شیر رقیق شده و نان مخصوص «لورگ”که روی پارچه ای ارغوانی گرد یک آتش دان چیده می شوند. هفت میوه همچون سیب، انار، ترنج، سنجد، بی (به)، انگور سفید، انجیر، گنار، زالزالک، ازگیل، خرمالو و… آجیل ویژه ای از هفت خشکبار از جمله مغز گردو، پسته، مغز فندق، بادام، تخمه، توت خشک، انجیر خشک، نخودچی و… آش هفت غله از گندم، جو، برنج، نخود، عدس، ماش و ارزن. کاسه ای پر از آب و گلاب و سکه و برگ آویشن همراه با گل های بنفشه و نازبو (ریحان)، آیینه، سرمه دان، شیرینی و بوی های خوش همچون اسفند و عود و کندر. 

موسیقی مهرگان: خلف تبریزی در «برهان قاطع”برای یکی از مقام ها و لحن های موسیقی سنتی ایران نام «موسیقی رگانی» را آورده است، که گمان می رود در دوران گذشته در جشن مهرگان موسیقی ویژه ای نواخته می شده که اکنون از آن آگاهی نداریم. همچنین در میان دوازده مقام نامبرده شده در کتاب «موسیقی کبیر» ابونصر فارابی، مقام یازدهم با نام مهر رگان ثبت شده است و نیز نظامی گنجوی در منظومه ی «خسرو و شیرین» نام بیست و یکمین لحن از سی لحن نامبردار شده را «مهرگانی”نوشته است.

۷) هوشعناتبا: بیست و یکم ماه تیشری عبری برابر با ۲۱ مهرماه در گاهشماری ایرانی؛ جشنی به نام «هوشعناتبا» که در روز هفتم جشن سوکوت برگزار می شود. در این روز یهودیان ایران به شب زنده داری و دعا و نیایش می پردازند و از آخرین فرصت های پیش از صدور حکم دادگاه الهی برای پاک ساختن کارنامه ی اعمال خویش استفاده می کنند. 

۸) جشن «رام روزی»: بیست و یکم مهر/ رام روز جشن «رامروزی» (در خوارزم باستان «رام روچ»)؛ و نیز روز غلبه کاوه و فریدون بر ضحاک است.

  استاد صفرزاده، نوازنده و سازنده ساز

۹) شمینی عصرت: بیست و دوم ماه تیشری عبری برابر با ۲۲ مهر در گاهشماری ایرانی؛ جشنی در هشتمین روز از عید سوکوت، به نام «شمینی عصرت» یا «شمونه عسره» در بین یهودیان ایران. این جشن خود عیدی جداگانه به شمار می آید و مناسبت آن تقدیم قربانی و هدیه در خانه ی خدا برای سلامت همگان و دعای درخواست باران بوده است. 

۱۰) سیمحاتورا: بیست و سوم ماه تیشری عبری برابر با ۲۳ مهر در گاهشماری ایرانی؛ جشنی به نام «سیمحاتورا» یا «سیمحت تورا» که در نهمین روز از عید سکوت برگزار می شود که به آن شادی تورات نیز می گویند. این جشن به مناسبت به انجام رسیدن قرائت پنج جلد تورات در عرض یک سال برگزار می شود و در همان روز نخستین بخش از جلد تورات قرائت می شود. 

۱۱) عید مترجمان مقدس: پانزدهم اکتبر میلادی برابر با ۲۳ مهر در گاهشماری ایرانی؛ جشنی به نام «عید مترجمان مقدس» در میان ارمنیان ایران. این جشن یادبودی است از ابداع دبیره (خط) ارمنی به دست «مسروپ مقدس» (مسروب ماشتوتس) و ترجمه ی کتاب مقدس بوسیله ی مسروپ و ساهاک مقدس به زبان ارمنی. 

۱۲) عید فل: یکم ماه تورا مندایی برابر با ۲۷ مهر در گاهشماری ایرانی؛ جشنی به نام «عید فل» از عیدهای صابئین مندایی در روز نخست از ماه تورا است. در باور مندائیان، در این روز «ملکاهیول زیوا» فرشته ی بزرگ، از سوی خداوند مامور ایجاد حیات بر زمین شد و سپس از خرمای پدید آمده خورد. از این رو منداییان در این روز نوعی شیرینی خرمایی به نام فل تهیه می کنند.

جشن های ماه آبان:

۱) جشن بزرگ «آبانگان»: دهم آبان/ آبان روز، روز جشن بزرگ «آبانگان”در گرامیداشت ستاره روان (سیاره) درخشان 

«آنهیته/آناهید (زهره)» و رود پهناور و خروشان «آردوی/آمو (آمودریا)»، و بعدها ایزد بانوی بزرگ «آب»ها در ایران است. اینک آب ها را می ستاییم، آب های فروچکیده و گردآمده و روان شده و خوب کنش اهورایی را… ».

در جشن آبانگان، پارسیان به ویژه زنان در کنار دریا یا رودخانه ها، فرشته ی آب را نیایش می کنند. ایرانیان کهن آب را پاک (مقدس) می شمردند و هیچ گاه آن را آلوده نمی کردند و آبی را که اوصاف سه گانه اش (رنگ – بو – مزه) دگرگون می شد برای آشامیدن و شستشو به کار نمی بردند. «هرودوت » می آورد؛ «… ایرانیان در میان آب ادرار نمی کنند، آب دهان و بینی در آن نمی اندازند و در آن دست و روی نمی شویند… »

  آداب فرهنگی و آیین ملی در ایران باستان – قسمت 19

 «استرابون”جغرافیدان یونانی نیز می آورد؛ «… ایرانیان در آب روان خود را شستشو نمی دهند و در آن لاشه، مردار و آن چه که نا پاک است نمی اندازند…» در برگردان فارسی آثار الباقیه ابوریحان بیرونی می خوانیم: «… آبان روز دهم آبان ماه است و آن را عید می دانند که به جهت همراه بودن دو نام، آبانگان می گویند. در این روز زوطهماسب، پسر طهماسب که از سلسله ی پیشدادیان به شاهی رسید، مردم را به کندن قنات ها و نهرها و بازسازی آن ها فرمان داد.   

در این روز به کشورهای هفت گانه خبر رسید که فریدون، بیوراسب ( ضحاک – آژی دهاک ) را اسیر کرده، خود به پادشاهی رسیده و به مردم دستور داده است که خانه و زندگی خود را دارا شوند… “

واژه آبان، آب و هنگام آب معنی می دهد و جشن آبانگاه مربوط به آبهای زمین است. در مورد پیدایش این جشن عده ای بر این باورند که در پی جنگ هایی که بین ایران و توران روی داد افراسیاب دستور داد کاریزها را ویران کنند و بعد از پایان جنگ پسر طهماسب که «زو» نام داشت دستور داد کاریزها و نهرها را لایروبی کرده و بعد از آن آب در کاریزها روان گردید و مردم این روز را جشن گرفتند. در روایت دیگر گویند: بعد از هشت سال قحطی در ماه آبان باران شروع به بارش کرد و جشن آبان به همین مناسبت برگزار می شود. 

در روایت دیگری آمده است که پس از هشت سال خشکسالی در ماه آبان باران آغاز به باریدن کرد و از آن زمان جشن آبانگان پدید آمد. در میان فرشتگان آسمان پر فرشته ایران باستان، آناهیتا، ایزد بانوی آب ایران باستان، یکی از بزرگترین و دوست داشتنی ترین ایزدان آیین زرتشت به شمار می آید. نام درست این فرشته «آردوی سوره آناهیتا» از پیوند سه صفت تشکیل شده است. اردوی (آرد) به معنی افزون و بالاندن که در وندیداد نام یکی از رودهای افسانه ای است و بیشتر با سوره به معنی زور می آید و سرانجام آناهیتا که از پیوند حرف نفی«ا و آهیتا» به معنی چرک، پلید و ناپاک درست شده است. پس آناهیتا یعنی نیالوده و پاک و بی آلایش. آناهیتا با گذشت زمان به صورت آناهیتا، آناهید و ناهید در آمده است. در باورهای ایرانیان باستان از هیچ ایزدی در اوستا و آیین زرتشت به اندازه آناهیتا ایزد بانوی آب ایران باستان، با گرمی و دلبستگی یاد نشده است. آناهیتا دوشیزه رودها، تجسم رودی توانگر و افسانه ای، بیرون از اندازه طبیعی و تبلور آب مقدس و همه رودهاست. او سرچشمه همه آبهای روی زمین است با اندامی بلند و درونی پاک.

  امنیت در دنیای رمزارزها

از سپیده دم تاریخ تاکنون، ایرانیان، به رغم آنکه ایران بارها در معرض هجوم دشمنان خود بوده و گاه با انقراض سلسله های شاهنشاهی سرتاسر کشور به دست بیگانگان افتاده، اما هیچگاه هویت، آداب فرهنگی و آیین های ملی خود را فراموش نکردند و در سخت ترین روزگاران که گمان می رفت همه چیز نابود شده، حلقه های مرئی و نامرئی هویت ملی، چنان آنان را با یکدیگر پیوند داده که توانستند ققنوس وار و نیلوفرانه از میان تلی از خاکستر دگربار سر بر آورند. پس از فتح ایران به دست اعراب، یکپارچگی سیاسی و دینی از ایران رخت بربست. اما اندیشه یکپارچگی ایران با ترجمه خداینامه به زبان عربی و فارسی دری باقی ماند و در قرن چهارم هجری با سروده شدن شاهنامه شکل نهایی یافت. پس از فردوسی، هویت ایرانی نه در بستر حکومتی یکپارچه به لحاظ سیاسی و دینی بلکه در بستری فرهنگی، ادبی و هنری استمرار یافت. ایرانیان شاهنامه را چون شناسنامه ملی خود حفظ کردند و منتظر فرصتی بودند تا یکپارچگی سیاسی و جغرافیائی روزگار کهن را زنده کنند که کردند. پس از پدید آمدن شاهنامه، به رغم وجود حکومتهای محلی، مفهوم “ایرانْ شهر” همچنان به حیات خود ادامه داد. گواه این معنی در مدیحه های شاعرانی چون سنایی، نظامی، خاقانی، خواجوی کرمانی و عبید زاکانی نهفته است که پادشاهانِ ممدوح خود را هر چند بر قلمروی در گوشه ای از ایران زمین حکم می راندند، “شاه ایران”یا “خسرو ایران “خطاب می کردند. هویت ایرانی در شاهنامه، در تحقیردیگران نیست که رنگ و جلا می یابد بلکه خود بر بنیادهای فکری و معنوی و اخلاقی نیرومندی استوار است. از همین رو، ملی گرایی ایرانیان در طول تاریخ هیچگاه به نژادپرستی نفرت انگیزی چون نازیسم و فاشیسم در قرن بیستم مبدل نشد. در قرن بیست و یکم ایرانیان میتوانند بر پایه همان بنیادها، به ویژه بنیادهای اخلاقی که سرتاسر شاهنامه موج میزند، در جهانی که در اثر پیشرفتهای برق آسا در فناوری ارتباطات، بیم آن می رود که بسیاری از فرهنگهای بومی فراموش شوند، هویت ایرانی خود را حفظ کنند. سخن آخر اینکه اگر دیوان حافظ ناخودآگاه جمعی ایرانیان را باز می تاباند، شاهنامه خودآگاه جمعی ایرانیان است. 

و…. سرانجام نور بر تاریکی پیروز خواهد شد و ایران، ققنوس وار و نیلوفرانه از خاکستر خویش برخواهد خواست.                             

بگویید آهسته در گوش باد

چو ایران نباشد تن من، مباد

دیدگاهتان را بنویسید

هم‌اکنون عضو خبرنامه پیام جوان شوید

Newsletter

همراهان پیام جوان