کوروش، ترامپ و سکه‌ای که تاریخ را به هم پیوند زد

نویسنده: شهرداد خبیر

در سال ۲۰۱۸، اسرائیل سکه ‌ ای ضرب کرد که شاید در نگاه اول، تنها یک یادبود سیاسی به نظر برسد. اما برای آنان که ریشه ‌ های تاریخ را می ‌ شناسند و از خاک خاورمیانه برخاسته ‌ اند، این سکه چیزی فراتر از فلز است: تجسمی از پیوندی الهی میان گذشته و حال، میان کوروش کبیر و دونالد ترامپ، میان ایران و اسرائیل.

کوروش، پادشاهی بود که نه با شمشیر، بلکه با عدالت حکومت کرد. او اقوام گوناگون را زیر پرچم ایران گرد آورد، اسیران را آزاد کرد، و به یهودیان اجازه داد تا به اورشلیم بازگردند و معبدشان را بازسازی کنند — حتی هزینه ‌ ی آن را نیز پرداخت. این فرمان، در کتاب عزرا ثبت شده و کوروش را در تاریخ یهود، هم ‌ سنگ پیامبران قرار داده است.

و این تنها آغاز ماجراست. در کتاب اشعیا، فصل ۴۵، خداوند کوروش را «برگزیده ‌ ی خود» می ‌ نامد — تنها پادشاه غیر یهودی که در عهد عتیق چنین لقبی دریافت کرده است. اما شگفت ‌ انگیزتر آن ‌ که این پیشگویی، حدود ۲۵۰ سال پیش از تولد کوروش نوشته شده است. در این آیات، خداوند می ‌ فرماید: «من کوروش را به ‌ نام خواندم، پیش از آن ‌ که او مرا بشناسد… او دروازه ‌ ها را خواهد گشود و قوم مرا آزاد خواهد کرد.» این جایگاه، کوروش را نه ‌ تنها در تاریخ ایران، بلکه در وجدان معنوی قوم یهود، به ‌ عنوان منجی و عامل تحقق وعده ‌ های الهی تثبیت کرده است.

ترامپ، در تصمیمی تاریخی، اورشلیم را به ‌ عنوان پایتخت اسرائیل به ‌ رسمیت شناخت. این اقدام، نه ‌ تنها سیاستی جسورانه بود، بلکه برای بسیاری از یهودیان و دوستداران اسرائیل، تجلی اراده ‌ ی خداوند بود. اسرائیل، با ضرب سکه ‌ ای که تصویر کوروش و ترامپ را در کنار هم نشان می ‌ دهد، این پیوند را به ‌ صورت نمادین ثبت کرد — سکه ‌ ای با منورا، شیر داوود، مهر ایالات متحده، و جمله ‌ ای از کتاب مقدس: «و او مرا مأمور ساخت تا خانه ‌ ای برایش در اورشلیم بنا کنم.»

برای من، که از دل منطقه آمده ‌ ام و دردها و امیدهایش را با گوشت و پوست حس کرده ‌ ام، طرح و ضرب این سکه یک معجزه است. حملات بی ‌ شمار به ایران — از یورش اعراب مسلمان در قرن هفتم میلادی، که با شمشیر و آتش به قلب تمدن ایران تاختند، گرفته تا حملات مغول و تیمور، و سپس تجاوزهای روسیه تزاری، عثمانی، بریتانیا، عراق، افغانستان و دیگران — هیچ ‌ گاه نتوانستند پیوند تمدنی ‌ ای را که کوروش بنا نهاد، از هم بگسلند. حتی افراط ‌ گرایی مذهبی نیز نتوانست روح تساهل، خرد، و انسان ‌ دوستی ایرانی را خاموش کند.

امروز، وقتی اسرائیل کوروش را گرامی می ‌ دارد و آمریکا در کنار او می ‌ ایستد، من به ‌ عنوان یک ایرانی-آمریکایی، احساس غرور و امید می ‌ کنم. این نه فقط سیاست، بلکه تاریخ، ایمان، و آینده ‌ ای است که دارد شکل می ‌ گیرد.

باشد که این سکه، نه فقط یادبود، بلکه نقطه ‌ ی آغاز گفت ‌ وگویی نوین میان ملت ‌ ها باشد — گفت ‌ وگویی بر پایه ‌ ی احترام، حقیقت، و اراده ‌ ی الهی.