پیام جوان: مکس هوداک، یکی از بنیانگذاران سابق شرکت نورالینک، اکنون با شرکت “ساینس کورپ” (Science Corp) و محصول نوآورانه “پریما” (Prima) در حال پیگیری چشماندازی بلندپروازانه برای “افزایش زیستی” ظرفیتهای مغزی است. هوداک که تا اوایل سال ۲۰۲۱ مدیر عملیاتی نورالینک بود، مسیر جدیدی را در پیش گرفته که فراتر از صرفاً ساخت یک رابط سختافزاری است. تیم او در ساینس کورپ بر مهندسی سلولهای عصبی و ادغام مکانیسمهای بیولوژیک با ریزتراشهها تمرکز دارد تا تواناییهای مغز را به شکلی بنیادی ارتقا بخشد.
توسعه فناوری رابط مغز و کامپیوتر (BCI) در سطح جهانی با سرعت چشمگیری در حال پیشرفت است. طبق دادههای مجمع جهانی اقتصاد، نزدیک به ۷۰۰ شرکت در سراسر جهان، از جمله غولهای فناوری مانند مایکروسافت و اپل، در این حوزه فعال هستند. مایکروسافت سالهاست پروژه اختصاصی BCI خود را دنبال میکند و اپل نیز اخیراً با شرکت Synchron، تحت حمایت بیل گیتس و جف بزوس، برای کنترل آیفونها و آیپدها توسط BCI همکاری کرده است. حتی سم آلتمن، مدیرعامل OpenAI، نیز در حال حمایت از رقیبی برای نورالینک است. علاوه بر این، چین نیز با انتشار “طرح اجرایی ارتقای نوآوری و توسعه صنعت BCI” در ماه اوت، هدفگذاری کرده تا سال ۲۰۳۰ به رهبر جهانی این فناوری تبدیل شود.
محصول کنونی شرکت ساینس کورپ، تراشه “پریما” نام دارد که بهطور خاص برای کمک به بیماران مبتلا به تحلیل پیشرفته ماکولا طراحی شده است. این فناوری که از شرکت “پیکسیوم ویژن” (Pixium Vision) به ساینس کورپ منتقل شده، در کارآزمایی بالینی روی ۳۸ بیمار مورد آزمایش قرار گرفته است. نتایج این آزمایشها نشان میدهد که حدود ۸۰ درصد از بیماران توانستهاند دوباره توانایی خواندن را به دست آورند، هرچند بهطور متوسط دو حرف در هر بار. هوداک این دستاورد را به عنوان “نخستین سند قابل توجه درباره بازگردانی توانایی خواندن” در این گروه از بیماران توصیف کرده است. در صورت موفقیتآمیز بودن مراحل قانونی و کسب مجوزهای نظارتی، تراشه پریما ممکن است در سال آینده برای استفاده بالینی عرضه شود.
با این حال، چشمانداز هوداک فراتر از بازتوانی صرف است. او میگوید هدف بلندمدت ساینس کورپ “درک و مهندسی آگاهی” است و بر این باور است که اگر روزی بتوان نحوه اتصال میلیاردها نورون برای تولید یک ذهن را بازسازی کرد، امکان ایجاد سازوکارهایی برای ادغام انسان و ماشین یا شکلگیری “هوشیاریهای مشترک” دور از ذهن نخواهد بود. هوداک تأکید میکند که در کوتاهمدت، تمام تلاشها “برای بیماران داوطلب با آسیبهای جدی” متمرکز خواهد بود، اما در افق بلندمدت، این فناوری پتانسیل جابهجایی مرزهای موجود بین بیولوژی و محاسبات را دارد و سوالات عمیق اخلاقی، حقوقی و اجتماعی را در مورد ترمیم و ارتقای مغز مطرح میکند.















