محمد رضا شجریان، استاد برجسته آواز ایران پس از تحمل دوره طولانی بیماری عصر روز (پنجشنبه ۸ اکتبر ۲۰۲۰) در بیمارستان جم تهران درگذشت. مهرداد بهلولی عضو هیات مدیره بیمارستان جم در گفت وگو با ایرنا این خبر را تائید کرد.
استاد شجریان آخرین بار در ۱۴ مهر ۹۹ (۵ اکتبر ۲۰۲۰) به علت شرایط نامناسب جسمی بار دیگر در بخش آی سی یو بیمارستان جم بستری شده بود.
شجریان، نامدارترین استاد موسیقی سنتی ایرانی، از سال ۱۳۹۵ به دلیل ابتلا به بیماری سرطان در داخل و خارج از کشور تحت درمان بوده است. او تا کنون چندین بار به دلیل وخیم شدن شرایط جسمی در بخشمراقبتهای ویژه بستری شده بود.
شامگاه یکشنبه ۱۳ مهر محمدرضا شجریان به دلیل “کاهش فشار خون و عفونت شدید در ناحیه بدن و کیسه صفرا” به بیمارستان جم تهران منتقل شد.
محمدرضا شجریان اول مهر ماه ۱۳۱۹ در مشهد متولد شد. چنانکه خود در خاطراتش از ایام کودکی بیان کرده، ۵ ساله بود که در خلوت کودکانهاش آواز میخواند. ۱۵بهمن۱۳۲۶ به کلاس اول میرود و به آموزش تلاوت قرآنکریم نزد پدر میپردازد. در ۹ سالگی تلاوت قرآن را آغاز میکند و یک سال بعد این کار را
در میتینگها و اجتماعات آن سالها ادامه میدهد
.
در سال ۱۳۳۱ برای نخستین بار صدایش از رادیو خراسان پخش میشود. سال ۱۳۳۲ وی عنوان شاگرد ممتاز را در بین دانش آموزان مشهدی از آن خود میکند و سپس در دبیرستان شاهرضا تحصیلات خود را پی میگیرد. همزمان در مسابقات فوتبال دبیرستانهای مشهد هم حضور مییابد و در سال ۱۳۳۴ موفق میشود به تیم دانش آموزی استان راه یابد.
شجریان در سال ۱۳۳۶ به دانشسرای مقدماتی در مشهد میرود و از همین سال است که برای نخستین بار با یک معلم موسیقی به نام جوان آشنا میشود. پی گیری جدی کار آواز سبب میشود تا در سال ۱۳۳۸ وی به اجرای آوازهایی بدون ساز برای رادیو خراسان بپردازد. بعد شجریان دیپلم دانشسرای عالی را میگیرد و به استخدام آموزش و پرورش در میآید و همزمان به تدریس در دبستان خواجه نظامالملک بخش رادکان میپردازد و نیز با سنتور آشنا میشود.
آشنایی با سنتور این اشتیاق را در وی شدت میبخشد که با نت و فراگیری سنتور نزد آقای جلال اخباری و شروع سنتور سازی و تحقیق برای بهتر کردن صدای سنتور تجربههای خود درموسیقی را گسترش دهد.
شجریان در همین سال (۱۳۴۰) با دوشیزه فرخنده گل افشان در شهر قوچان ازدواج میکند و مرداد ماه جشن عروسی میگیرند که حاصل این ازدواج آغاز یک زندگی سی ساله و سه دختر و یک پسر (همایون) است.
در سال ۱۳۴۲ وی از بخش رادکان به روستای شاه اباد مشهد به عنوان مدیر دبستان منتقل میشود و در همین سال فرزند اول وی (راحله) متولد و نیز وی موفق میشود که اولین سنتور خود را با چوب توت بسازد.
در سال ۱۳۴۴دختر دوم (افسانه) در مشهد به دنیا میآید که بعدها به همسری پرویز مشکاتیان در میآید.
بعد از چند سال تدریس و مدیری دبستانهای مشهد آذر ماه ۱۳۴۶ شجریان به تهران منتقل میشود و از همان بدو ورود با استاد احمد عبادی (نوازنده و نواساز نامی سهتار) آشنا میشود وهمزمان به همکاری با رادیو ایران میپردازد و در کنار آن به کلاس درس اواز استاد اسماعیل مهرتاش و انجمن خوشنویسان نزد استاد بوذری میرود. اشنایی با رضا ورزنده (استاد سنتور) در تابستان همین سال. اجرا و ضبط اولین برنامه در رادیو ایران که با عنوان “برگ سبز شمارهی ۲۱۶” در شب جمعه ۱۵ اذر ماه پخش شد از دیگر فعالیتهای شجریان در این سال بود.
کار در رادیو با نام مستعار “سیاوش بیدکانی” تا سال ۱۳۵۰ خورشیدی و بعد در رادیو و تلویزیون با نام خودش از جمله تلاشهای شجریان در مسیر زندگی هنریاش به شمار میرفت.
در سال ۱۳۴۷ از آموزش و پرورش به وزارت منابع طبیعی انتقال مییابد و همزمان به کلاس خوشنویسی استاد حسن میرخانی میرود.
دختر سوم وی مژگان در ۲۷ اردیبهشت درتهران متولد میشود و در همین سال هاست که وی برنامههایی با استاد احمد عبادی، لطف الله مجد، اجرا میکند.
در سال ۱۳۴۹ همکاری خود با برنامههای تلویزیون ملی ایران را آغاز میکند و همزمان به دریافت خوشنویس ممتاز نایل میشود.
در سال ۱۳۵۰ با استاد فرامرز پایور آشنا میشود. به مشق سنتور و اموزش ردیف آوازی صبا نزد ایشان میپردازد. در همین سال است که وی افتخار آشنایی با شاعر گرانمایه هوسنگ ابتهاج را پیدا میکند؛ و با او به همکاری با برنامه گلهای تازه رادیو میپردازد.
در سال ۱۳۵۱ شجریان ضمن همکاری در برنامه گلها با استاد نور علی خان برومند آشنا میشود و به آموزش سبک وشیوه آوازی طاهر زاده نزد وی مشغول میشود. آشنایی با استاد دوامی و نیز آموختن ردیفهای آوازی از دیگر توفیقات شجریان دراین سال بود.
در سال ۱۳۵۲ وی به اتفاق گروهی از هنرمندان، چون محمدرضا لطفی، ناصر فرهنگ فر، حسین علیزاده، جلال ذوالفنون، داود گنجهای و مقدسی و حدادی و دیگران هنرمندان مرکز حفظ و اشاعه موسیقی را به سرپرستی استاد داریوش صفوت بنا میگذارند.
در سال ۱۳۵۴ همایون متولد میشود و از همان سال اجرای وی برای کشورهای خارجی هم آغاز میشود.
۱۳۵۵: شرکت در جشنواره توس (نیشابور) با فرامرز پایور، سایه، حسن ناهید، رحمت الله بدیعی، محمد اسماعیلی، عبدالوهاب شهیدی و هوشنگ ظریف. حضور در برنامه جشن هنر حافظیه شیراز با محمدرضا لطفی و فرهنگفر و اجرای برنامه راست پنجگاه. در همین سال وی به همراه ابتهاج سایه و برخی دیگر از هنرمندان از رادیو کناره گیری میکنند.
در سال ۱۳۵۸ با غلامرضا دادبه آشنا میشود و سپس آلبومهای مختلفی را با گروه پایور و نیز آلبومهای دیگری را با گروه شیدا و عارف کار میکند.
در فاصله سالهای دهه شصت شجریان همکاری گستردهای را با پرویز مشکاتیان آغاز میکند که حاصل آن آلبومهای ماهور، بیداد، نوا، دستان و … است. در همین سالها وی به اتفاق گروه عارف کنسرتهایی را در خارج از ایران اجرا میکند. سالهای آغازین فعالیت هنری شجریان با همکاری با آهنگسازانی نظیر فرامرز پایور،فرهاد فخرالدینی وعلی تجویدی همراه بود.
دوستی و همکاری او با محمدرضا لطفی، آهنگساز و نوازنده تار، سبب به وجود آمدن آثار ماندگاری در موسیقی اصیل ایران شد که به ساز و آواز «راست پنجگاه» در جشن هنر شیرازو ساز و آواز «ابوعطا» در آلبوم «عشق داند» به عنوان نمونههایی شاخص این همکاری میتوان اشاره کرد.
وی در دهه ۶۰ و ۷۰ همکاری گستردهای با پرویز مشکاتیان، نوازنده سنتور و آهنگساز داشت. «آستان جانان»، «بیداد»، «دود عود»، «سر عشق»، «نوا»، «دستان»، «جان عشاق» و «گنبد مینا» از جمله آلبومهایی است که با آهنگسازی مشکاتیان و خوانندگی شجریان منتشر شد.
پس از پایان همکاری با مشکاتیان، کنسرتهای مستقلی (بدون آهنگساز) با گروهی از نوازندگان مانند مرتضی عیان، جمشید عندلیبی و داریوش پیرنیاکان برگزار کرد که آلبومهای «آسمان عشق»، «پیام نسیم»، «سرو چمان»، «دل مجنون» و «یاد ایام» حاصل این همکاری بود.
وی در دهه ۷۰ شمسی مجددا همکاری با محمدرضا لطفی را از سر گرفت که حاصل آن انتشار آلبومهای «چشمه نوش» و «معمای هستی» بود.
از سال ۶۸ وی با گروه پیرنیاکان و عندلیبی به اجرا کنسرت در آمریکا و اروپا میپردازند. این گروه در سال بعد و به دلیل زلزله رودبار کنسرتهایی را در جمع آوری کمک مردم دنیا دراروپا و آمریکا اجرا میکنند.
در سال ۷۱ به اجرای کنسرتهای مرحله دوم در امریکا با داریوش پیر نیاکان، جمشید عندلیبی و همایون شجریان (اگوست تا نوامبر) میپردازد. انتشار آلبوم یاد ایام، آسمان عشق و نیز دلشدگان حاصل این سالها است.
در سال ۱۳۷۴ وی کنسرتهایی در شهرهای اصفهان، شیراز، ساری، کرمان و سنندج را برگزار میکند و در همین سال آلبوم چشمه نوش (با محمد رضا لطفی) گنبد مینا، جان عشاق، مدتی بعد در خیال را با همکاری مجید درخشانی منتشر میکند.
در سال ۷۶ فرزند دیگر شجریان به نام رایان متولد میشود و یک سال بعد وی آلبوم شب؛ سکوت، کویر را با آهنگسازی کیهان کلهر منتشر میکند.
شجریان در سال ۷۸ جایزه افتخاری یونسکو را دریافت میکند (جایزه پیکاسو) و کتاب راز مانا نیز از وی درسال ۷۹ منتشر میشود.
از یکی دو سال بعد وی به اتقاق کیهان کلهر و حسین علیزاده و همایون شجریان کنسرتهایی را در اروپا و آمریکا اجرا میکنند که حاصل آن آلبومهای نوا، داد و بیداد، زمستان است.
شجریان به اتقاق علیزاده و کلهر و فرزندش در زمستان سال ۱۳۸۳ به مناسبت زلزله بم کنسرتی را درتهران برپا میکنند و همزمان اعلام میکنند که قصد دارند مجتمعی را به نام باغ هنر بم بسازند که دی وی دی همنوا با بم حاصل چنین اندیشهای است.
شجریان پس از آن در سال ۸۴ نیز کنسرتی دیگر با علیزاده و کلهر و همایون درتالار کشور برگزار میکند.
وی آلبوم صوتی مرغ خوشخوان و دو آلبوم تصویری کنسرت محمدرضا شجریان و گروه شهناز در دبی و کنسرت محمدرضا شجریان و گروه شهناز در تهران که مربوط به همکاری او با گروه شهناز بود را در اوایل دهه ۱۳۹۰ منتشر کرد.
پس از آن، به صورت موقت با برادران پورناظری (تهمورس پورناظری و سهراب پورناظری) همکاری کرد که حاصل آن آلبوم رنگهای تعالی بود. البته این اثر به صورت رسمی منتشر نشده، بلکه بر روی اینترنت پخش شدهاست.
محمدرضا شجریان، بعد از آن، همکاری با برادران پورناظری را قطع کرد و در سال ۱۳۹۳ یک بار دیگر بههمراه گروه شهناز و با حضور سعید فرجپوری یک تور کنسرت جهانی با عنوان سرگشتگان عشق برگزار کرد.
تصنیف مرغ سحر از استاد محمدرضا شجریان
یکی از آثاری که در طول یک قرن اخیر از میان کوچه و بازار قجری، پهلوی و بعد به ما رسیده، تصنیف مرغ سحر است که این نسل با صدای استاد شجریان شنیده اند و به واسطه ی خسروی آواز ایران این تصنیف را می شناسند. اما این تصنیف در کوران حوادث پس از سقوط سلسله قاجار و روی کار آمدن پهلوی سروده شده است. اسماعیل نواب صفا، ترانهسرا، ناله مرغ سحر ملکالشعرا را مربوط به «حوادث دوران محمدعلیشاه و به توپ بستن مجلس شورای ملی و بلاتکلیفی مملکت در لحظاتی بسیار حساس» انگاشتهاست.
مرغ سحر جایگاهی ویژه در تاریخ موسیقی ایران دارد و یادآور یکی از مقاطع مهم تاریخ معاصر ایران است، و این زمانی است که با تلاقی هنر و سیاست مقدمات تولد ترانه اعتراضی شکل میگیرد. مرغ سحر در واقع بازتاب صدای روشنفکرانی بود که سرشار از ناامیدی بودند، و حکایت از روزگاری میکرد که ایران در هرج و مرج بود.
به گزارش هفته نامه صدا، «مرغ سحر» ساخته «مرتضی نی داوود» سال هاست که به عنوان قطعه پایانی کنسرتهای «محمدرضا شجریان» اجرا میشود؛ اما این اثر اولین بار چه زمانی در کنسرتهای این خواننده نامدار که یک ملت چشم انتظار برگزاری کنسرتی دیگر از او هستند؛ خوانده شد؟ «داریوش پیرنیاکان» ماجرا را این گونه شرح میدهد.
«سالها قبل با آقای شجریان در سن حوزه کنسرت داشتیم و میدانستیم که استاد نی داوود همان جا زندگی میکند، تصمیم گرفتیم ایشان را برای اجرا در سن حوزه دعوت کنیم که متاسفانه وقتی به آن جا رسیدیم، استاد دو روز قبلتر از دنیا رفته بود. در کنسرتی که برگزار شد، آقای شجریان اعلام کرد به خاطر درگذشت استاد نی داوود، یک دقیقه سکوت میکنیم و قطعه «مرغ سحر» را اجرا. از همان زمان دیگر قطعه «مرغ سحر» به عنوان قطعه پایانی در کنسرت ما اجرا شد و هر وقت کنسرت داشتیم مردم اصرار میکردند این اثر را اجرا کنیم.»
شاید اوضاع اجتماعی، سیاسی از یک سو و ویژگیهای هنری «مرغ سحر» از سوی دیگر باعث شدند بعد از گذشت نیم قرن از ساخت این تصنیف به سرودی همه گیر میان مردم تبدیل شده باشد.
سازهای ابدعی استاد شجریان
«ساز باربد»
محمدرضا شجریان مبدع چند ساز جدید در موسیقی ایرانی است. وی در اردیبهشت ۱۳۹۰ در نمایشگاه در تهران این سازها را رسماً به نمایش عمومی درآورد برخی این سازها عبارتند از: صراحی، شهر آشوب، ساغر، باربد، کرشمه، سبو و…
استاد شجریان در سال ۸۸ در مورد ساختن سازیهای جدید خود میگوید: در موسیقی ایرانی نزدیک به ۱۲۰ نوع ساز وجود دارد، اما متاسفانه ارکسترهای ما شکوه و عظمت ارکسترهای غربی را ندارند. پس از بررسیهای بسیار متوجه شدم سازهایی که صدای بم داشته باشند در موسیقی ما کم است و بمترین سازها عود است درحالی که از صدای عود بمتر نیز وجود دارد، پس از بررسی سازهای دنیا، سازهای جدید را طراحی کردم و هرچند بعضا مخالفتهایی نیز با این سازها میشد، اما تاکنون ۹ ساز را طراحی کردم و درحالی طراحی چند ساز دیگر نیز هستم و طراحی ساز اتفاقی است که در همه جای دنیا میافتد.
محبوبیت محمدرضا شجریان در میان مردم ایران امری انکار ناشدنی است. صدای او سالها با رویدادهای مختلف جامعه همراه بوده است. از «مرغ سحر» تا «همراه شو عزیز» و نهایتا «تفنگت را زمین بگذار»، شجریان همواره خود را همراه مردم خوانده و معتقد بود که این همراهی را نمیتواند سیاسی خواند. وی در گفتوگو با یورونیوز فارسی گفته بود: “دیدگاه سیاسی یک هنرمند با فعالیت سیاسی فرق میکند. من از اینکه وارد حزبی بشوم و فعالیت سیاسی کنم پرهیز دارم. من با مردم زندگی میکنم ولی در طول این سی سال طوری شده که سیاست را وارد میکنند، سیاست به تمام ارکان زندگی مردم ما تجاوز کرده. هرکاری بکنید به آن انگ سیاسی میزنند. مثلا نانوا می گوید آرد گران است می گویند تو داری حرف سیاسی میزنی. سیاست به همه ارکان مملکت ما نفوذ کرده و به همه جا تجاوز کرده، مثل یک سونامی همه جا را گرفته، هر کاری کنیم انگ سیاسی میزنند. حق نداریم حرف بزنیم، حق نداریم قضاوت کنیم، حق نداریم اعتراضی کنیم یا نظر دهیم. این را باید درمان کرد، یعنی سیاست باید به جای خود بازگردد و عقب نشینی کند تا شهر بتواند زندگی کند.»سال ۱۳۸۸ در واکنش به سخن محمود احمدینژاد، رئیسجمهور وقت ایران که مردم معترض به نتایج انتخابات ریاستجمهوری را «خس و خاشاک» لقب داد، گفت: «صدای من در صداوسیما جایی ندارد. صدای من صدای خس و خاشاک است و همیشه هم برای خس و خاشاک خواهد بود.»
در همین سال، همچنین در اعتراض به پخش سرود میهنی «ای ایران، ای سرای امید» در مناسبتهای سیاسی جمهوری اسلامی از صداوسیما، در نامهای به رئیس وقت این سازمان عزتالله ضرغامی خواست از پخش آثار او بهجز دعای «ربنا» خودداری کنند. بعد از آن تکآهنگ «زبان آتش» را نیز در حمایت از معترضان منتشر کرد که به تصنیف «تفنگت را زمین بگذار» مشهور شد. مسئولان صداوسیما، در واکنش، پخش صدای محمدرضا شجریان از صداسیما را بهکلی ممنوع کردند و این ممنوعیت شامل دعای ربنا در ماه رمضان نیز شد.
سال ۱۳۹۴ جمهوری اسلامی رسماً اعلام کرد که محمدرضا شجریان اجازه برگزاری کنسرت ندارد.
همایون شجریان با انتشار عکسی سیاه نوشته است «خاک پای مردم ایران به دیدار معشوق پرواز کرد».
منبع: فرارو- یورونیوز و اینترنت